تسبیح دیجیتال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
   1   2   3      >
 

سلام دوست گرامي

غاليان در همه مذاهب بوده اند و هستند اما شيعه راستين و سني معتدل هرگز چنين افكاري را قبول ندارد جالب بود ادامه دهيد استفاده كردم

سلام!

من بروزم.

موفق باشيد.

سلام عزيز
بارك الله به اين دست خط و نوشته !
بعد از يك سال نمي خواي يه سري به ما بزني ؟
يه سال مباركي اي چيزي ...!
بابا دلمون گرفت ، پس كو اين صله ي رحمي كه مي گن سفارش شده ؟

سخنان جديد قذافي درباره مقاومت، شيعه و دولت فاطميون
ايرنا گزارش داد، سرهنگ "معمر قذافي" رهبر ليبي در سخنان تازه‌اي به موضوع اهميت نيروهاي مقاومت اسلامي و نيز ضرورت پرهيز از اختلافات مذهبي بويژه ميان شيعه و سني پرداخت و سخنان پيشين خود درباره دولت فاطميون را تكرار كرد.

مطبوعات طرابلس روز سه‌شنبه سخنان قذافي در تظاهرات اعضاي كميته‌هاي انقلابي ليبي به مناسبت سالگرد حمله جنگنده‌هاي آمريكايي به محل اقامت رهبر ليبي را منتشر كردند.

معمر قذافي بار ديگر از ديدگاه‌هاي خود درباره دولت فاطميون (نخستين دولت اسلامي در مغرب عربي ) سخن گفت و افزود: دولت فاطمي ميراث ما است و ما دوباره آنرا مي‌سازيم.

وي گفت: شما جوانان و جوانان مصر كه چندين برابر شما هستند و جوانان تونس و الجزاير و مغرب و موريتاني حكومت دوم فاطمي را ايجاد خواهيد كرد.

قذافي كه گويي به منتقدان خود پاسخ مي‌دهد گفت: اين دولت را حاكمان و تصميم‌هاي سياسي رسمي و يا معمر قذافي ايجاد نمي‌كنند، بلكه اين مومنان و جوانان هستند كه آن را مي‌سازند.

رهبر ليبي افزود: دولت فاطمي از آن ماست و تاريخ ماست و ميراث ماست، ما آنرا در گذشته ساخته‌ايم ، بار ديگر هم آن را از نو مي‌سازيم و هيچ كس هم نمي‌تواند اعتراض كند و حق ندارد اعتراض كند.

وي گفت : آنها كه مي‌گويند دعوت به برپايي دولت فاطمي دوم بازگشت به اختلافات است ، مرتجع هستند ما قصد بازگشت به اختلافات تاريخي را نداريم بلكه مي‌گويم دولت فاطمي دولت وحدت و پايان بخشيدن به گروه گرايي‌هاي قومي ، قبيله‌اي و مذهبي است.

دولت فاطمي حكومت رفاه ، اقتصاد شكوفا ، هنر ، موسيقي ، قصرها ، مساجد ، پارك‌ها ، تئاتر ، جشن‌ها ، مراسم و اعياد بوده و شمال آفريقا را شكوفا و خوشبخت كرد و دولت قدرت و عزت بود ، در حالي كه اكنون همه چيز نا اميد كننده و غمناك و اندوهبار است.

رهبر ليبي افزود: با دعوت به دولت فاطمي مي‌خواهيم بار ديگر به اين انحطاط در امت پايان دهيم ، راه نجات تمسك به طرح بدنام بارسلون يا ‪۵+۵‬ يا غيره نيست اين‌ها مايه ننگ ماست.

وي گفت : البته ما از همكاري با اروپا و ساير طرح‌هاي موجود در منطقه در چارچوب مقابله به مثل استقبال و آن را تشويق مي‌كنيم.

وي گفت : ما در شمال آفريقا از مصر تا مغرب شيعه هستيم ، همه فرهنگ ، اعياد و مناسبت‌هاي ما شيعي است.

وي افزود: مگر شيعه كيست ؟ هر كس علي (ع) ، فاطمه زهرا (س) و پيامبر (ص) و اهل بيت را دوست دارد شيعه است و هركس سنت نبوي را اجرا كند سني است ، وقتي برادران ما در ايران به سنت محمد (ص) ايمان دارند و آنرا اجرا مي‌كنند پس آنها از اين نظر سني هستند، ما هم علي را دوست داريم پس ما هم شيعه هستيم.

قذافي گفت: "مي‌گويند ايراني‌ها شيعه و عرب‌ها سني هستند، اين بزرگترين دروغ تاريخ است و اين تفاسير مضحك است".

وي افزود: اولين حكومت شيعي ، در شمال آفريقا تشكيل شد، دشمنان براي ايجاد تفرقه در امت محمد ( ص ) اين حرف‌ها را مي‌زنند و ما در شمال آفريقا از مصر تا مغرب همه شيعه هستيم.

وي گفت: علت جنگ شيعه و سني جنگ معاويه و علي ( ع ) است ، علي را شما خوب مي‌شناسيد او پدر حسن و حسين ، پسر عموي رسول‌الله (ص) و همان كسي است كه در شب هجرت خود را فدايي پيامبر نمود و در جاي او خوابيد ، هرگز بت نپرسيتد و در ‪ ۱۲‬سالگي ايمان آورد و از اهل بيت است.

وي افزود: علي دشمن معاويه است ، ابوسفيان سرسخت‌ترين دشمن پيامبر و اسلام بود و تا فتح مكه اسلام نياورد و در اسلام او جاي ترديد است، چه بسا از روي فريب كاري اظهار اسلام كرده است و او از طلقا بود.

قذافي گفت: مادر معاويه هنده است ،پدر هنده دشمن پيامبر و اسلام بود و در جنگ بدر كشته شد و هنده همان كسي است كه جگر حمزه ( سيد الشهداء ) را خورد.

وي افزود: در جنگ معاويه بر ضد علي ( ع ) بيشتر مسلمان‌ها پيرو علي شدند و اين اساس تشيع است ، ولي حالا بوق و كرنا راه افتاده و بازار دجال‌ها داغ شده و باب تكفير و تهديد و زندقه و رشوه با پول‌هاي نفت باز شده است تا فرهنگ و تاريخ و آينده جوان‌ها را ويران كنند.

قذافي گفت: به همين دليل ما ناچار هستيم وارد معركه شويم و صدايمان را بلند كنيم و نمي‌توانيم ساكت بمانيم ، چون اگر قرار باشد دين را وارد سياست كنند اهل بيت براي حاكميت اولي هستند.

وي افزود: اگر امامت و حاكميت در هم آميخته شوند و قرار باشد حاكم همان امام باشد يا امام همان حاكم باشد و بگويد من مشروعيت خود را از قرآن مي‌گيريم و حكومت خود را به نام خدا تشكيل مي‌دهم، اولويت با اهل بيت است.

وي گفت: علت اختلاف علي و معاويه همين بود، مردم معاويه را رد كردند و شيعه علي شدند.

وي افزود: از امروز در وطن عربي نمي‌پذيريم كسي كه از اهل بيت نيست به اسم قرآن و به اسم دين حكومت ديني تشكيل دهد، كسي هرگز چنين حقي ندارد و فرش از زير پايش كشيده مي‌شود تا سرنگون شود و برود به جهنم.

قذافي بدون نام بردن از فرد يا كشوري گفت : اگر مي‌خواهيد حكومت لائيك تشكيل دهيد آن را اعلام كنيد و دست از سر دين برداريد، ولي اگر مي‌خواهيد حكومت ديني تشكيل دهيد مادام كه از اهل بيت نيستيد چنين حقي نداريد و حكومت شما نامشروع است.

منبع

بسم الله الرحمن الرحيم

سني ها مسلمانند. اما بي ولايت. بي ولايت هم هيچي قبول نيست.

شيعه عقيدش تغير نخواهد كرد. حق مسلم با اهل بيت عليه السلام هست.

التماس دعا

يا علي

پاسخ

با نام خدا و سلام. چند نكته: 1. عنايت داريد كه ولايت به دو معناست: سرپرستي و دوستي. قريب به اتفاق سني ها اهل بيت(ع) را دوست دارند. منتها ائمه(ع) را به عنوان جانشينان منصوص از جانب پيامبر(ص) قبول ندارند. 2. آنان ائمه(ع) به عنوان علماي وارسته و ناقلان روايات نبوي مي شناسند. اهل سنت در قرن هاي اول و دوم هجري كمابيش احاديث نبوي را از ائمه(ع) مي گرفتند و پيشوايان چهارگانه اهل سنت به نوعي شاگرد ائمه(ع) بودند؛ اما بعدها به سبب بالا گرفتن اختلاف شيعه و سني و تعصبات مذهبي ديگر به احاديث ائمه(ع) روي نياوردند. همچنان كه شيعه نيز در آن قرن هاي اول به احاديثي كه اهل سنت از پيامبر(ص) نقل مي كردند، مراجعه مي كردند؛ اما با تشديد اختلافات سني و شيعه ديگر چندان به احاديث آنان مراجعه نكردند. 3. بي ترديد به موجب حديث ثقلين كه از سوي سني و شيعه نقل شده، بايد به اهل بيت(ع) مراجعه كرد و لذا بايد با ادب و استدلال و منطق و ايجاد تفاهم و همدلي ميان شيعه و اهل سنت زمينه بهره گيري اين دو گروه مسلمان از ميراث حديثي همديگر فراهم شود. من نيز ملتمس دعا هستم. خدا نگهدار.

سلام

تاكيد ميكنم كه پرداختن به اينگونه مسائل در اوضاع كنوني دنيا بنفع هيچيك از فرق اسلامي نيست

ولي فراموش نكنيم كه عدل و امامت نيز جزو اصول دين ماست

به ما نيز سر بزنيد

پاسخ

با نام خدا و سلام. از لطف شما ممنون. شما مشخص نفرموديد كه پرداختن به چه چيزي در اوضاع كنوني به نفع هيچ يك از فرق اسلامي نيست: آيا گفتن اين كه ابوبكر و عمر كافر و ملعون اند يا اين كه آنان مسلمان اند و لعن آنها در محافل عمومي حرام است؟ يكبار ديگر اصول مجمع تقريب ميان مذاهب اسلامي را برايتان يادآور مي شوم: ‌«اصول و ارزشهاي مجمع: 1 ضرورت همگاري همه جانبه در موارد مورد اتفاق مسلمانان 2 لزوم موضع گيري هماهنگ واحد در برابر دشمنان اسلام 3 پرهيز از نسبت دادن كفر وفسق و بدعت به يكديگر 4 برخورد محترمانه در امور اختلافي 5 آزادي انتخاب مذهب6 آزادي عمل به احكام شخصي پيروان مذاهب 7 پايبندي به فرهنگ گفتگوي سالم ورعايت آداب آن 8 لزوم اهتمام همه مسلمين به ابعاد عملي تقريب و تبلور ارزش هاي آن در تمامي عرصه هاي زندگي». چنان كه ملاحظه مي فرماييد: ما موظف هستيم، يكديگر را به كفر و فسق و بدعت متهم نكنيم و در امور اختلافي با احترام نسبت به يكديگر برخورد نماييم. آيا سخن من درست نيست كه مي گويم: در اين وبلاگ ها كه محفل عمومي تلقي مي شوند و اهل سنت از آنها اطلاع پيدا مي كنند، نياييم، سخناني تفرقه انگيز و توهين آميز و مبتني بر روايات غاليانه مطرح كنيم؛ بلكه بياييم، عقايد شيعه را همان طور كه اكثر فقها و متكلمان شيعه مطرح كرده اند و من نمونه اش را از زبان سيد شرف الدين نقل كردم، مطرح نماييم؟ آيا مي فرماييد، بگذار آنان مطالب تفرقه انگيز و توهين آميز و همراه با لعن و نسبت كفر به افراد محترم اهل سنت را مطرح كنند و تو هيچ چيزي نگو؟ آري! اين كار احترام مرا در ميان اين دوستان برقرار مي كند و ديگر مرا به كفر متهم نمي كنند و شفاعت ابوبكر و عمر و حشر با آنان را برايم طلب نمي كنند؛ اما در برابر خدا چه مي توانم بگويم كه اگر مرا مورد مؤاخذه قرار داد كه چرا در برابر عده اي كه به كارهاي مفسده انگيز مي پرداختند، سكوت كردي؟ من راضي هستم كه حرمتم در ميان خلق خدا شكسته شود؛ اما در پيشگاه خدا خجل و شرمنده نباشم. در پايان عرض بكنم: همان طور كه در سخن حضرت امام آمد، امامت جزو اصول مذهب شيعه است، نه جز اصول دين. به طور طبيعي كسي كه امامت را قبول نداشته باشد، شيعه نيست؛ اما مسلمان است. موفق باشيد. ان شاء الله سر خواهم زد.

سلام

مطلب قشنگي بود مرسي ......استفاده كردم .

التماس دعا.

با فرا رسيدن هفته وحدت، بار ديگر امت اسلامي نگران توطئه‌ها و فتنه‌هاي قدرت‌هاي جهاني در راستاي آتش‌افروزي و ايجاد اختلاف بين امت اسلامي است؛ دستاويزي كه استعمار پير انگليس، صدها سال است به آن دست زده و بهانه‌اي كه به رغم كهنه بودن، هنوز كارايي دارد.
هفته وحدت، امسال در حالي برگزار مي‌شود كه اشغالگران، در عراق و افغانستان فتنه طايفه‌گري برپا كرده‌اند و همچنان بر طبل اختلاف مي‌كوبند و آقاي بوش نيز با فراموش كردن اصل اشغال و تصرف كشور عراق، در هر سخنراني و مصاحبه خود، پياپي از شيعه و سني نام برده و تلاش مي‌كند بار اصلي مشكلات عراق را بر دوش اين دو گروه بيندازد كه صدها سال است در كمال آرامش در كنار يكديگر در عراق زندگي مي‌كرده‌اند. در اين بين، برخي كشورهاي عربي با بازي كردن در نقش‌هاي متفاوت، تلاش دارند عراق را صحنه تسويه‌‌حساب‌هاي سياسي خود قرار دهند و ضمن توافق پنهان و اعلام‌نشده با گروه‌هاي تندرو و تكفيري و تروريست، كشور خود را امن نگه دارند و دست اين گروه‌ها را در انجام هرگونه قتل، غارت و نابودي حرث و نسل در عراق، باز نگه دارند. بي‌جهت نيست كه ماه‌هاست درگيري بين نيروهاي امنيتي عربستان با گروه‌هاي تكفيري كم شده است و در عوض، اين مردم مظلوم عراق هستند كه بهاي اين توافق پنهان را مي‌پردازند.
در ميان كشورهاي اسلامي، كشوري كه به دليل علايق تاريخي و نقشي كه در تقريب بين مذاهب اسلامي ايفا كرده است و دست‌كم نقش تحريك‌آميزي در اين آشوب ندارد و تلاش مي‌كند براي آرام كردن اوضاع، گام‌هايي نه در حد توقع و امكان، كه نسبتا مناسب بردارد، مصر است. اما نويسندگان و روشنفكران اين كشور، با احساس مسئوليت، سعي در كنترل اين فتنه دارند.
در هفته‌اي كه گذشت و با ابتكار مقام معظم رهبري، دارالتقريب در قاهره بازگشايي شد و در جلسه‌اي با حضور آيت‌الله جنتي، آيت‌الله تسخيري، جناب آقاي خاتمي رئيس‌جمهور سابق، شيخ عاشور و با حضور جمعي از برجستگان فكري و فرهنگي مصر در حاشيه اجلاس بزرگ جهاني هر ساله‌اي كه در سالگرد ميلاد پيامبر اعظم در اين كشور برگزار شد، اين افتتاح صورت گرفت. بدين مناسبت، به سه نكته در باب تقريب، چيستي و چرايي آن و علت تشكيل اجلاس آن در مصر و مناسبت زماني آن، اشاره مي‌نمايم.
1ـ تقريب چيست؟ بزرگان امت اسلامي سال‌هاست كه در اين باب قلم زده‌اند و به طور خلاصه نظر آنان تبيين مي‌شود. تقريب يعني نزديك كردن نقطه نظرات به همديگر و تكيه نكردن بر اختلافات و معني آن به هيچ وجه تغليب مذهبي بر مذهب ديگري نيست و هيچ كس قصد دست‌اندازي به افكار و عقايد ديگر مذاهب اسلامي و غلبه دادن يكي بر ديگري ندارد، زيرا اين كار در تاريخ صدها ساله تجربه شده است، اما تجربه تغيير مذاهب در جنوب خليج فارس، شمال آفريقا و ماوراءالنهر، تجربه تلخي بوده و هنوز فراموش نكرده‌ايم كه در ماوراءالنهر، يكي از رهبران حنفي از كنار مسجد شافعي‌ها مي‌گذشت و مي‌گفت: آيا هنوز وقت آن نرسيده كه كسي درب اين كليسا يا كنيسه را ببندد؟
هنوز تجربه جنگ‌هاي خونين در عمان، يمن، ماوراءالنهر و شمال آفريقا فراموش نشده و هر زمان كه يكي از مذاهب، قصد نابودي و يا تغيير يكي از مذاهب را داشته، محنت‌ها و آلامي فراموش‌ناشدني بر آن ملت‌ها وارد آمده است. هرچند تغيير مذهب مردم مصر به دست «صلاح‌الدين ايوبي»، به ظاهر مشي فقهي مردم آن سامان را تغيير داده است، اما هوي و دل مردم مصر تغيير نيافته و مي‌گويند ما سني‌المذهب، شيعي‌الهوي هستيم.
تقريب عيني، نه ذوب شدن يك مذهب در ديگري است و نه به معني تركيب بين مذاهب و ايجاد مذهب تركيبي، بلكه تقريب؛ يعني تقريب (نزديك كردن) ديدگاه‌ها به يكديگر و رد و طرد فاصله‌هاي ايجاد شده و جلوگيري از شيب تندي است كه در تندروي بين شيعيان و اهل سنت ايجاد شده و نيز بازگشت به يك تشيع اصيل و اسلام ناب محمدي و جلوگيري از پيرايه‌هاي ايجاد شده در مذاهب كه مي‌تواند به موفقيت در ايجاد تقريب بينجامد و همه بايد به اين نكته توجه داشته باشند، ديگر زمان اين نيست كه يك مذهب، حيات و زندگي خود را در اهانت به مقدسات ديگر مذاهب اسلامي جستجو كند.
درك حساسيت‌هاي امت اسلامي و ارزش‌هاي آن و عدم تقدم بر اولياي عظيم‌الشأن اسلام، كه حتي از بسياري حقايق به خاطر حفظ اصل اسلام گذشتند و بر خلاف نظر خود و تنها براي حفظ مصلحت تحمل كردند آنچه را در غير آن تحمل نمي‌كردند، لازم است و بايد دانست اين اختلاف كه اكنون بين شيعه و سني شعله‌ور شده، در قرون گذشته بين ساير مذاهب اسلامي بوده و به پايان رسيده و اكنون سال‌هاست كه بين مذاهب چهارگانه در جهان اهل سنت، اختلاف نظر و هم‌زيستي مسالمت‌آميز پذيرفته شده است؛ اتفاقي كه بايد هرچه سريع‌تر بين جهان اهل سنت و شيعيان نيز بيفتد.
2ـ چرا تقريب در مصر چون مصر فاطمي، مصر شافعي، مصر اهل بيت، مصر حسن و حسين و مصر فاطمه و زينب، مصر حسنين و محبت اهل بيت بوده است و خواهد بود. گروه‌هاي صوفي و مردم شافعي مصر، به گونه‌اي متفاوت از تفكر غالب در ديگر كشورهاي اسلامي فكر مي‌كنند. آنان همچنان در ميلاد پيامبر اكرم(ص) و فرزندان و اولاد او جشن‌هاي بزرگ و به ياد ماندني برگزار مي‌كنند و ترك تجليل از رسول خدا ـ بزرگ‌ترين هديه الهي به بشريت ـ را بدعت مي‌دانند و زنده نگه داشتن ياد و نام پيامبر و اهل بيت را اقامه شعاير مي‌دانند؛ مصر همراه ولايت بوده و هست و هنوز هم تا اندازه‌اي، مصر «محمد بن ابي‌بكر» و «مالك اشتر» مانده است.
3ـ نبايد هوشمندي و زمان‌شناسي رهبر معظم انقلاب اسلامي را فراموش كرد، زيرا اعلام سال پيامبر اعظم، تأكيد بر تقريب و تأكيد بر بازگشايي دارالتقريب در مصر در اين زمان و فريادهاي از سر دلسوزي و فتواي مؤكد بر حفظ حرمت مسلمان و جلوگيري از تكفير، گام‌هاي بلند و حساب‌شده رهبر معظم انقلاب اسلامي است كه اثر خود را در جهان اسلام گذاشته است. چنان‌كه امروز مي‌توان گفت، رهبري با ويژگي‌هاي خاص خود ظهور و بروز كرده و نقش بي‌بديل آن در جهان اسلام ظاهر شده است.
منبع

سخنان جالب سرهنگ قذافي

آمريكا و غرب ، ايراني ها را بر ضد اعراب و اعراب را بر ضد ايران تحريك مي كنند ، شيعيان را بر ضد سني ها و سني ها را بر ضد شيعيان تحريك مي كنند . اين به نفع ما نيست و به نفع دشمن استعمارگر است.

كسي در شايستگي اهل بيت براي حاكميت بر مسلمانان شكي ندارد ، اما دشمنان بدنبال ايجاد شكاف هستند ، اين تفرقه و تحريك كه در آن شيعه بر ضد عرب و عرب بر ضد فارس برانگيخته مي شود ، ساخته اشغالگران و صهيونيست ها است .

مسلمانان در حالي به ترويج خشونت و تروريسم متهم هستند كه اهل مدارا مي باشند ، پيامبران ديگر را قبول دارند و به آنها احترام مي گذارند ولي غرب مسلمانان را متهم به خشونت مي كنند ، پيامبر اسلام را قبول ندارند و اقدام به نشر كاريكاتورهاي اهانت آميز و توهين به پيامبر(ص) مي كنند.

اكنون منطقه ما دچار پراكندگي شده ، حكومت ها مسرف و ناكارآمد بوده و به فكر مردم نيستند . اسلام را به اسلام شيعه و سني تقسيم كرده اند ، حتي كاخ سفيد و رئيس جمهوري آمريكا نيز از اين تقسيم بندي سخن مي گويند و از آن سوء استفاده مي كنند.

شيعه فقط ايران نيست ، شمال آفريقا هم شيعه است ، ما دولت فاطمي دوم را در شمال آفريقا ايجاد خواهيم كرد. هويت ما هويت فاطمي خواهد بود و عرب ها و بربرها و احزاب چپ و راست افراطي ها و خشونت طلب همه و همه در آن ذوب شده و هويت واحدي تشكيل خواهند داد.

ما با فاطمه زهرا(س) هستيم . يعني شيعه اهل بيت و شيعه فاطمه و شيعه علي هستيم . همه عرب ها ، همه مسلمان ها شيعه علي هستند اگر پيرو علي شيعه است ، همه ما شيعه هستيم . اين يك حقيقت است ، اين فرهنگ ما است.از سوي ديگر نيز اگر معني سني بودن ، ايمان به محمد(ص) و سنت اوست ، پس به اين معنا همه ايراني ها سني هستند. آيا ايراني ها گفته اند ضد محمد(ص) هستند؟ خير آنها محمد (ص) را پيغمبر مي دانند .آنها پيرو سنت پيامبر هستند پس آنها هم سني هستند.

هر كس هر فقهي دارد ، داشته باشد اما اركان و فروع دين ثابت است ، هركس هر قوميتي دارد ، داشته باشد. هر كس هر رنگي دارد، داشته باشد. هر زباني دارد، داشته باشد .اينها مهم نيست ، مهم هويت ما است كه فاطمي است.

برخي حكام عرب براي خشنودي آمريكا و اشغالگران ، از ايران ابراز كراهت مي كنند و مي گويند ايران در حال ساخت بمب اتمي است ، ايران چنين است ، ايران چنان است . فارس ها چنين هستند و فارس ها چنان هستند . وقتي مي پرسيم چرا چنين مي كنيد؟ مي گويند براي اينكه ايران شيعه است . خير ما هم كه در شمال آفريقا يك دولت فاطمي جديد هستيم ، ما هم شيعه هستيم.

ما بايد از برادران ايراني مان كه شيعه اهل بيت و شيعه علي شدند ، تشكر كنيم . از آنها كه به اهل بيت پيوستند ، سپاسگزار باشيم.

منبع

آشنايي با مجمع تقريب مذاهب اسلامي

مقدمه
پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي در ايران كه نقطة عطفي در جريان بيداري اسلامي بود و بر مبناي انديشه هاي وحدت گرايانه پيشواي كبير انقلاب حضرت امام خميني (ره) كه اين انقلاب را متعلق به همه مسلمانان وبلكه مستضعفان جهان مي دانستند و نيز بر مبناي رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي مجمع جهاني تقرب مذاهب اسلامي تأسيس گرديد. اين مجمع در طول سالها فعاليت خويش تاكنون توانسته گام هاي بلند و ارزشمندي در راستاي اهداف وحدت طلبانة خود بردارد.

تعريف تقريب و وحدت اسلامي:
«تقريب» از نظر مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي عبارت است از نزديك شدن پيروان مذاهب اسلامي باهدف شناخت يكديگر به منظور دستيابي به اخوت ديني براساس اصول مسلم ومشتركات اسلامي و «وحدت اسلامي» يعني همكاري وتعاون پيروان مذاهب اسلامي براساس اصول مشترك اسلامي واتخاذ موضع واحد براي تحقق اهداف و مصالح عاليه امت اسلامي و موضع گيري واحد در برابر دشمنان اسلام.

مباني تقريب
حركت تقريب مذاهب اسلامي بر مبناي و اصول كلي استوار است كه مهمترين آنها عبارت است از:
1 قرآن كريم وسنت نبوي دو منبع اساسي براي شريعت اسلام هستند وتمامي مذاهب اسلامي در اين دو اصل مشترك مي باشند و حجيت ساير منابع در گرو استناد به اين دو منبع اصلي است.
2 ايمان به اصول و اركان زير ملاك مسلماني است:
الف ايمان: وحدانيت خداي تعالى ب ايمان به نبوت وخاتميت رسول اكرم (ص) وسنت پيامبر به عنوان يكي از منابع اصلي دين ج ايمان به قرآن كريم ومفاهيم آن د ايمان به معاد هـ عدم انكار ضروريات دين وتسليم شدن به ارگان اسلام مانند نماز، زكات، روزه، حج، جهاد و….
3 مشروعيت اجتهاد و آزادي بحث و به رسميت شناختن اختلافات فكري در چارچوب منابع اصلي اسلامي.
4 التزام به وحدت اسلامي بر اساس تعريف ارايه شده.
5 اصل برادري و اخلاق اسلامي در تعامل ميان مسلمانان.

اهداف مجمع:
1 كمك به امر احياء و گسترش فرهنگ و معارف اسلامي و دفاع از حريم قرآن كريم وسنت پيامبر اكرم (ص).
1 كوشش در راه ايجاد آشنايي و تفاهم بيشتر بين علماء متفكران و پيشوايان مذهبي جهان اسلام در زمينه هاي اعتقادي، فقهي، اجتماعي و سياسي.
2 گسترش انديشه تقريب در بين انديشمندان جهان اسلام و انتقال آن به توده هاي مسلمان و آگاه نمودن آنان از توطئه هاي تفرقه انگيز دشمنان اسلام.
3 رفع بدبينيها وشبهات بين پيروان مذاهب اسلامي.
4 كوشش در تحكيم واشاعة اصل اجتهاد و استنباط در مذاهب اسلامي
5 سعي در ايجاد هماهنگي و تشكيل جبهة واحد در مقابل توطئه هاي تبليغاتي و تهاجم فرهنگي دشمنان اسلام.

اصول و ارزشهاي مجمع:
1 ضرورت همگاري همه جانبه در موارد مورد اتفاق مسلمانان
2 لزوم موضع گيري هماهنگ واحد در برابر دشمنان اسلام
3 پرهيز از نسبت دادن كفر وفسق و بدعت به يكديگر
4 برخورد محترمانه در امور اختلافي
5 آزادي انتخاب مذهب
6 آزادي عمل به احكام شخصي پيروان مذاهب
6 پايبندي به فرهنگ گفتگوي سالم ورعايت آداب آن
7 لزوم اهتمام همه مسلمين به ابعاد عملي تقريب و تبلور ارزش هاي آن در تمامي عرصه هاي زندگي
منبع

بخشي از سخنان آقاي هاشمي رفسنجاني در همايش "جهان اسلام و چالشهاي پيش راه" در قم

وي گفت: گروه‌هاي افراطي در جهان اسلام دنبال تفرقه و اختلاف مي‌باشند، بنابراين حوزه‌هاي علميه بايد در اين راستا هوشيار باشند.

وي گفت: افراط گري در هر كجاي جهان كه باشد خطري جدي براي بشريت محسوب مي‌شود و متاسفانه اين مساله در بسياري از كشورهاي جهان با شدت خاصي در حال رشد است.

آيت‌الله هاشمي رفسنجاني خاطرنشان كرد: اين افراطي‌ها در كشور ما با وجود نيروهاي انقلابي نمي‌توانند عملياتي شوند، ولي برخي آنها در داخل حوزه‌ها و برخي مراكز نيروهايي دارند كه گاهي با فحاشي و كارهاي عجيب، تفرقه ايجاد مي كنند.

آيت‌الله هاشمي رفسنجاني گفت: بايد ببينيم چه جرياني باعث شكل‌گيري منسجم اين گروه‌هاي افراطي شده است و عالمان دين و متفكران بايد روي اين مسائل خطرناك، كارهاي مهندسي و كارشناسي انجام دهند.

وي ادامه داد: متاسفانه برخي كشورهاي اسلامي با رفتارهاي ناشايست خود، به مسائلي در راستاي خواسته دشمنان دامن مي‌زنند.

وي اظهار داشت: مردم فلسطين آنچنان همديگر را كشتند كه امروز اسرائيل با جسارت مي‌خواهد مسجدالاقصي را تخريب نمايد.

وي گفت: برداشت‌هاي غلط ميان مسلمانان بايد تعديل شود و افراطيون مذهبي نبايد سند و مدرك دست افراد مغرض دهند.

آيت‌الله‌هاشمي رفسنجاني گفت: هيچ مسلماني با هر گرايش و عقيده‌اي حق ندارد ارزشها و مقدسات فرقه ديگري را مورد حمله قرار دهد.

وي با اشاره به اينكه در كشوهاي غربي نيز افراطيون در حال رشد هستند اظهار داشت: در آمريكا يك جريان تندرو مذهبي متعصب كه‌رييس جمهور آمريكا نمونه‌اي از آنها مي‌باشد، با اقدامات عجيب و غريب خود را براي ظهور حضرت مسيح آماده مي‌كنند.

وي همچنين با اشاره به تحولات امروز جهان، خواهان بيداري مسلمانان در سراسر دنيا شد و گفت: امروز ديگر برگرداندن دنيا به سمت استبداد بسته و استعمار وسيع، ممكن نيست و جهان اسلام بايد به فكر استقلال و پيشرفت خود باشد.

آيت‌الله هاشمي رفسنجاني‌ افزود: جهان اسلام، امروز به سمت يك تحول عمده‌اي حركت مي‌كند و بگونه‌اي كه در صفحه شطرنج جهاني، مهره‌هاي تاثيرگذاري داريم.

وي افزود: بعد از فروپاشي شوروي سابق، آمريكا دنبال تك قطبي شدن جهان و گسترش سلطه خود در سراسر جهان بود ولي امروز اسلام را به عنوان يك قدرت در برابر خود مي‌بيند.

متن كامل سخنان ايشان را در اينجا مطالعه كنيد.

بخشي از سخنان شيخ يوسف قرضاوي در مناظره با هاشمي رفسنجاني در شبكه تلويزيوني الجزيره قطر

شيخ يوسف قرضاوي گفت:‌ اگرچه ما در مورد عراق و تبليغ تشيع در كشورهاي عربي با ايران اختلاف داريم اما در قبال فشارها و حملات دشمنان، در كنار ايران مي‌ايستيم.
وي در ادامه تأكيد كرد: ‌اگر ايران يا هر كشور ديگري از سوي آمريكا و ديگر دشمنان مورد حمله قرار گيرد، ما با قدرت با متجاوز به مقابله برمي‌خيزيم.
قرضاوي برخورداري از انرژي هسته‌اي را حق مسلم ايران دانست و افزود:‌ همان‌گونه كه در جريان حمله رژيم صهيونيستي به لبنان كه كشوري اسلامي است در كنار حزب‌الله ايستاديم، در قبال فشارها هم با ايران كه كشوري اسلامي است، خواهيم بود.
وي تصريح كرد: مشكل اصلي، حلال‌دانستن خون ديگران است كه برخي اهل‌سنت هم متأسفانه آن را ترويج مي‌كنند.
قرضاوي با اشاره به درخواست‌هاي پيشين اتحاديه جهاني علماي مسلمان از مراجع تقليد شيعه ايران و عراق خواست، با صدور فتاوايي هرگونه خون‌ريزي ميان مذاهب مختلف اسلامي را تحريم كنند.
قرضاوي در ادامه با بيان اينكه نبايد بر تاريخ متمركز شويم گفت:‌ ممكن است برخي علما در تاريخ سخنان اختلاف‌انگيز گفته باشند، اما ما نبايد بار اين اقدامات را بر دوش نسل كنوني بيندازيم و شيعيان و اهل‌سنت را تكفير كنيم.
وي با ابراز تأسف از اينكه قطعنامه هشت ماده‌اي تقريب مذاهب با قدرت پيگيري نشد، ادامه داد: ما بايد خط اعتدال را پيگيري كنيم زيرا بايد وحدت اهل قبله حفظ شود.
قرضاوي توهين‌كنندگان به اهل بيت‌(ع) را اهل سنت واقعي ندانست و تصريح كرد:‌ هيچ سني در جهان وجود ندارد كه اهل بيت و فرزندان امام علي (ع) را دوست نداشته باشد و به آنان اهانت روا دارد.
اين عالم سني با بيان اين كه اهل‌سنت تكفير شيعيان را قبول ندارند، گفت تبليغ تسنن در ميان شيعيان و بالعكس به‌هيچ وجه مورد قبول نيست و حقوق شيعه و سني بايد در كشورهايي كه مذهب ديگر از اكثريت برخوردار است رعايت شود.
شيخ "يوسف قرضاوي" در ادامه ضمن تأييد مبارزات ضد اشغالگري مردم عراق، گفت ما همه رزمندگان شيعه و سني را قبول داريم.
وي با اشاره به نقش منطقه‌اي ايران، تصريح كرد: اگر ما و ايران بخواهيم با استفاده از نفوذ خود در عراق جلوي كشتارهاي داخلي را بگيريم، مي‌توانيم؛ به شرطي كه ايران وارد ميدان شود و صلح در عراق را با جديت پيگيري كند.
قرضاوي خاطرنشان كرد:‌ بايد با پرهيز از طرح مسائل اختلاف‌انگيز مانند فارس و عرب و شيعه و سني، بر وحدت امت اسلامي پافشاري كرد زيرا امروز امت اسلامي بايد برتر و با نگاهي فراتر از مسائل فرقه‌اي تقويت شود.
وي با اشاره به اينكه ما مسلمانان توانايي آن را داريم كه با در اختيار داشتن اين همه توانايي، پيشرفت‌هاي قابل توجهي داشته باشيم، افزود: امت اسلامي بايد فقط به سوي وحدت حركت كند.
اين انديشمند اهل‌سنت تأكيد كرد: من همان‌گونه كه بارها گفته‌ام هيچ نوعي از تجاوز به مسلمانان را قبول ندارم و بارها به‌صراحت كشتارها داخلي را محكوم كرده‌ام اما دخالت ديگران در امور داخلي عراق نيز به‌هيچ وجه مورد پذيرش ما نيست.

متن كامل مناظره را در اينجا ملاحظه فرماييد.

+ يه عاشق 

دوستان عزيز آقاسيدجواد آقاسعيد آقاصادق آقاغلامعلي حاج آقا هواي تازه و همه دوستاني كه دنبال تفهيم مطالب اوليه به اين آقا هستيد!

آيه ختم الله علي قلوبهم تكليف همه ما رو روشن كرده وقتي كسي خودش نمي خواد هدايت بشه هزارتا دليل هم بياريد هدايت نخواهد شد

قسمتي از بيانات ايشون رو داشته باشيد

ابوبكر و عمر مسلمان هستند! (از شدت مسلماني مي خواستند پيغمبر رو در تبوك بكشند!!!) ابوبكر و عمر كريم قوم بوده اند!!! (آخ قربون اون كرامت شون بري!) سني ها اينقدر بزرگوارند كه تا شيعه توهين به عمر نكنه هيچ شيعه رو سر نمي برند (ناز شست عبدالمالك ريگي و زرقاوي كه كرامت رو از مولاشون عمر ياد گرفتن) گناه تمام اين قتلها گردن ماست (و ايضا گردن علامه مجلسي و كليني و صدوق و مفيد و همه بزرگان شيعه كه توي عرصه عمومي!! افتضاحات خلفا رو رو كرده اند)

من فكر مي كنم اگه كتاب فصول مختاره شيخ مفيد (كه حاوي مناظرات ايشون با علماي سني و در بسياري جاهاش كفر ابوبكر و عمر رو هم صريحا جلوي عوام و علماي سني ميگه و اهل تسنن رو ناصبي نام گذاشته) جلوي اين بابا بذاريد ميگه اين شيخ مفيد نيست يا غلات بوده ..

من كه ديگه حوصله اش رو ندارم شما هم ولش كنيد خوش باشه

ياحق

پاسخ

با نام خدا و سلام. من از محبت همه دوستان متشكرم. چند نكته: 1. از اين كه مرا تلويحا با ذكر آيه «ختم الله علي قلوبهم» كافر مي خوانيد. از همه محبت ها و اردات ها تشكر دارم. پناه بر خدا از كسي نخواهد هدايت شود. خوب است كه من سخنان فقها و متكلمان بزرگ شيعه را سند مي آورم و در عين حال مرا كافر و .... مي خوانيد. اگر مي خواستم خود با استناد به آيات و روايات و ادله عقلي اظهار نظر كنم و نظر جديدي عرضه كنم، چه مي شد؟ چرا شما صريحاً نمي فرماييد كه ما نظر فقها و متكلمان بزرگ شيعه نظير سيد شرف الدين و آيت الله خوئي و .... را قبول نداريم؟ 2. اين ناچيز با اين كه آخرين مدارج علمي را طي كرده ام، به كسي توهين نمي كنم و اتهام جهل و ناداني و كفر و .... نمي زنم. آيا شما مطئمن هستيد كه نظرتان درست است كه اين چنين سخن مي گوييد؟ معلومات مذهبي شما چقدر است؟ 3. منظور از كريم قوم بودن مورد احترام قوم بودن است. آيا شما ترديد داريد كه ابوبكر و عمر مورد احترام يك ميليارد مسلمان سني مذهب است؟ 4. شما چرا ادله اي را كه فقها و متكلمان شيعه مبني بر مسلمان بودن ابوبكر و عمر - ولو مسلمان ظاهري - نقل كرده اند، نقد نمي فرماييد؟ روايات ائمه(ع) را مبني بر اين كه هركه شهادتين بگويد، مسلمان است و حكم مسلماني بر او جاري است، چطور توجيه مي فرماييد؟ 5. من كراراً عرض كرده ام كه هرگز از اقدامات نادرست خلفا دفاع نمي كنم. منتها بايد بدون احساسات و با ادب و احترام و با تكيه بر ادله معتبر به توصيف آن اقدامات پرداخت؟ 6. شما سخنان حضرت حجة الاسلام دكتر رفيعي را كه چند روز پيش از تلويزيون(ظاهراً شبكه 3 سيما) شنيده ايد كه گفتند: «ما اينجا علني ابوبكر و عمر را لعن مي كنيم و در پاكستان شيعيان را به جرم آن مي كشند. طلبه اي در مسجدي نماز مي خوانده است و يكي از وهابي ها با زدن تير آهن بر سرش جلوي همسرش او را به قتل مي رساند.» بايد آگاه باشيد كه طبق فتواي بسياري از اهل علماي اهل سنت مجازات لعن و سب ابوبكر و عمر قتل است. 7. عنايت بفرماييد بزرگاني كه شما نقل كرديد. برخي از آنها كتاب هايشان حديثي است و نظر رسمي شيعه چيزي نيست كه در كتاب هاي حديثي آمده است؛ بلكه آن چيزي است كه در كتاب هاي فقهي و كلامي آمده است. برخي از احاديث اين كتاب ها ضعيف و منقول از غاليان شيعه است و برخي از آنها نيازمند تأويل و توجيه است و لذا استناد مستقيم به آنها براي كساني حديث شناس نيستند، نارواست. 8. بايد دانست كه علماي ما دو دسته اند: علماي اخباري و علماي اصولي. نظر علماي اخباري قابليت استناد ندارد. 9. من كتاب الفصول المختاره شيخ مفيد را اكنون در اختيار ندارم. به محض تهيه موضوع را بررسي خواهم كرد؛ اما بعيد مي دانم كه ايشان قائل به تقيه نباشد و جايز بداند كه به طور علني ابوبكر و عمر را كافر و ملعون بخواند. من در كتاب هاي ايشان مشاهده مي كنم كه باور به تقيه را امري واجب مانند نماز و روزه مي شمارد(تصحيح اعتقادات الاماميه، ص137). 10. عنايت داشته باشيد كه ناصبي كسي است كه دشمن اهل بيت باشد؛ حال آن كه تنها قليلي از اهل سنت ناصبي هستند. شايد بتوان گفت كه فقط وهابي ها ناصبي هستند. اما قريب به اتفاق اهل سنت اهل بيت را دوست دارند. من بعيد مي دانم شيخ مفيد فرموده باشد كه همه اهل سنت ناصبي اند. خدا نگهدار.
+ سيد جواد 

خيلي حرفهات مسخره است چرا امام و آقا، ابوبكر و عمر رو علني كافر نخوندند؟ اين شد حرف؟ چه توقعي داشتي؟ واقعا كه افكارت بچه گانه است رفتار يك حاكم رو با يك وبلاگ نويس مقايسه مي كني؟ يعني واقعا عقلت همينقدره؟

حضرت امام يكبار شنيدند كسي در راديو حضرت زهرا رو با اوشين مقايسه كرد چه حكمي براش دادند جز اعدام؟ ميشه بگي اگه حكم يك كلمه توهين آميز اينه حكم سيلي زدن و سقط جنين و آتش زدن خانه و .. چيه؟ ناز و نوازش؟!

نكنه امام هم از ديدگاه تو غالي بوده؟ حيف مادر پهلو شكسته ام كه در لحظه جان كندنت به دادت برسه شفاعت ابوبكر و عمر رو كه داري شفاعت فاطمه مظلومه رو چرا مي خواي؟

واي به حال لحظه جان كندن ات واي بحال تنهايي قبر و قيامت ات واي بحال اون لحظه اي كه با حضرت زهرا مواجه بشي نمي دونم رو داري چيزي بگي خدمت شون؟

پاسخ

با نام خدا و سلام. من از محبت هاي زايد الوصف شما ممنونم. چند نكته: 1. قربان جدت بروم! اگر رعايت ادب و احترام مي فرموديد، هيچ مشكلي پيش نمي آمد. چرا خون خودت را بابت حرف هاي مسخره اين ناچيز كثيف بكني؟ من با اين سن 42 دو سالگي بچه ام و حرف هاي بچه گانه مي زنم. شما كه بزرگ هستيد. خوب! انتظار اين بچه اين است كه شما مثل اجداد بزرگوارتان نظير ‌«قصه امام حسن(س) و مرد شامي» با اين خطاكار سخن مي گفتيد. من چه عرض كنم. يك آدم سيه رو و گناهكاري بيش نيستم. حال اگر مادرمان حضرت فاطمه زهرا(س) بخواهد عليرغم همه سيه رويي هايم به حال تنهايي قبر و قيامت از من دستگيري كند، آيا شما مضايقه داريد؟ 2. عنايت بفرماييد كه وبلاگ ها از محافل عمومي به شمار مي رود و مطالب آنها چه به طور مستقيم و چه به طور غير مستقيم از طريق سرچ در موتورهاي جستجوگر به اطلاع برادران اهل سنت مي رسد. آيا شما مي فرماييد، هيچ اشكالي ندارد كه بچه هاي شيعه در وبلاگ هايشان ابوبكر و عمر را كافر و ملعون بخوانند و به آنان توهين كنند؟ من تصور مي كنم: ائمه(ع) و علماي بزرگي مثل حضرت امام و مقام معظم رهبري براي ما الگو هستند و ما بايد از آنها پيروي كنيم. ائمه(ع) و علماي بزرگ شيعه هرگز در محافل عمومي ابوبكر و عمر را كافر و ملعون نخوانده اند. 3. توجه داشته باشيد كه ابوبكر و عمر همسان آن شخصي نيست كه با مقايسه اوشين با حضرت زهرا(س) به آن حضرت توهين كرد. ابوبكر و عمر از افراد مقدس اهل سنت است و با توهين به آنها مفسده هاي بزرگي مثل تفرقه و ريختن خون شيعه و سوء استفاده استكبار جهاني به دنبال دارد. ما در روايات فراواني داريم كه بايد به كريم قوم احترام بگذاريم و آن دو كريم قوم هستند. در اين روايات منظور از كريم قوم كساني مثال حاتم طائي است كه مشرك بودند؛ حال آن كه ابوبكر و عمر مسلمان نيز هستند. 5. من حضرت امام را در زمينه عكس العمل اشان به توهين به حضرت زهرا(س) غالي نمي دانم. حضرت امام به حق موضع گيري كردند. اين مايه تأسف است كه مقام و زندگي حضرت زهرا(س) در جامعه ما به روشني و به حد كفايت معرفي نشده است كه برخي از مردم افرادي مثل اوشين را اسوه خود قرار مي دهند. موفق باشيد.
   1   2   3      >