ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ نورالهي 
سلام دوست داشتم نظر شما را درباره جدايي دين ازسياست واخوندهاوحکومتشون بدونم چون مطلب دکتر سروش را در سايتتان خوندم گل گفته به خدا ،حيف اسم روحاني که رو بعضياشون هست اصلا ميخوام بدونم ان ها که ميگن اين لباس پيلمبر است پيامبر فرقه اي را به عمنوان روحانيت قرار داد که براي خودشان قرار ميدن پيامبر وعرب هاي ان زمان عمامه مي پوشيدند نه به عنوان اين که مقام براي خودشان قرار ميدن بلکه به خاطر عرفشان بود باور کنيد خودم با بعضياشون در ارتباطم از مسلماني خودم خجالت مي کشم پول کمک به فقرا را ميگيرند وبراي خوانوادشان خرج مي کنند زمين هاي 2000 متري دماوند رازمين خواري مي کنند براي جهيزيه دخترشان حتما بايد برن دبي خريد کنند سالي 12 ماهش را مکه هستند خونه هاي فردو که رو شاخشه حق ديگران را باپارتي بازي راحت ميخورند نگيد بعضياشون که اغلب کساني که با هاشون برخورد کردم اينجورينداينا لياقت ندارند حکومت را دست بگيرند خدا کنه که امام زمان ظهور کنه وحق وباطل مشخص شه
پاسخ

به نام خدا و با سلام نظر من به وضوح از مطالبي که در وبلاگم آورده ام، روشن است. آنچه در وبلاگم از ديگران آمده، کمابيش مورد تأييد من است. همان طور که دکتر سروش گفته، دين را نمي توان از سياست جدا کرد؛ اما مي توان نهاد ديني را از نهاد سياسي جدا کرد. نهاد ديني يعني حوزه در کار خود مانده است، چطور بتواند کار سياست را سامان دهد. کار سياست بسيار پيچيده است و به علم و تخصص پيچيده نياز دارد و همکاري و معاونت همه دانشمندان و مشارکت تمام اصناف مردم را مي طلبد. روحاني به عنوان يک گروهي که به کار فراگيري و آموزش و تبليغ دين مشغول اند، چنان که دکتر سروش گفته است، لازم است و قابل دفاع؛ اما روحاني به عنوان يک گروهي که حقوق بيش تري از ساير مردم برخوردار باشد، تبعيض آميز و غير قابل دفاع است. روحاني بايد مظهر اخلاق و انصاف و انسانيت باشد تا در امر تبليغ دين موفق گردد. کساني که به عنوان روحاني چنين شيوه اي در زندگي خود ندارند، پيرو پيامبر(ص) تلقي نمي شود. لباس روحاني به عنوان يک صنفي که بايد براي توده مردم متمايز باشند تا بتوانند محل مراجعات مردم در فراگيري معارف ديني باشند، بي اشکال است؛ اما اگر وسيله اي براي تفاخر بر ديگران باشد، بسيار مذموم است.موفق باشيد و در پناه حق
+ زهرا 
سلام من بانظر دکتر سروش کاملا موافقم بهتر حساب دين را از سياست جدا کرد چون از وقتي که اخوندها حکومت را به دست گرفتند دين را خراب کردند اين همه فسادم که هست زير سر ان هاست که فقط به فکر خودشان وماديات خودشانندنه به فکر بالا بردن فرهنگ مردم خصوصا وقتي که حکومت را به دست گرفتند ول کن نيستندوحاضر به ترک قدرت نيستند واسلام را با نشان دادن خودشان خراب کردندجوان ها هم اين ها را مي بينند از دين بدشان مياد بهتر است کار رابه کاردان بسپارندنه اين که همه چيز را براي خودشان بخواهند به اميد روزي که امام زمان ظهور کند وسر شان را از بدنشان جدا کند تا بلکه نتيجه کارشان را ببينند
پاسخ

سلام عليك چنان كه خود دكتر سروش گفته، دين از سياست جدايي ناپذير است. اما نهاد ديني مي تواند از نهاد سياسي جدا باشد. هر كسي چه به عنوان روحاني يا غير روحاني كه تخصص و توانايي لازم براي كاري را نداشته باشد، مذموم است كه آن كار را بر عهده بگيرد. بي ترديد او به جاي اصلاح افساد خواهد كرد. قدرت طلبي و دنيادوستي از هر صنفي بد است و از صنف روحاني كه متولي تبليغ دين هستند، بدتر. چون آنان موجب مي شوند، چشمه زلال دين نزد مردم گل آلود شود. عمل صالح اينان داراي پاداش مضاعف و عمل طالح اينان داراي جرم و عذاب مضاعف است.