سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امام باقر و امام صادق عليهما السلام: «هَلِ الدِّينُ إلَّا الْحُبُّ؛ آيا دين جز عشق است؟»(بحار الأنوار، ج66،ص237)
هركس كه تو را شناخت جان را چه كند / فرزند و عيال و خانمان را چه كند

عشق و عاشقي / عشق و محبت / حرف هاي عاشقانه  / عشق و محبت / مطالب اخلاقي  / مطالب عرفاني / تصوف و عرفان / عرفا و متصوفه

ديوانه كني هردو جهانش بخشي / ديوانه تو هردو جهان را چه كند

تازه‌ترین مطالب

مطالب آرشيو شده

مهم‌ترين لينك‌‌ها

اضطراب و بدخلقی و گناه آلودی، نتیجه دین گریزی(1)
دعوت به عبرت گیری خشونت ورزان از خلق رحمانی نبوی
واسطه گری در امر ازدواج به شیوه های مدرن
یک گفتگوی عاشقانه سیاسی
چاره اساسی عشق به جنس مخالف
عشق ورزی مرهم درد نگرانی و نومیدی
فلسفه برگزاری نماز به شکل رایج
بدعت عید الزهراء به مناسبت نهم ربیع الاول
شب قدر شب تقدیرات عاقلانه و عاشقانه
چه کار کنیم؟
چطوری حال کنیم؟
ابزار دوام عاشقی
چگونه عاشقی کنیم؟
کارنامه یکسال عاشقی
عشق در وبلاگ نویسی
[همه عناوین(116)][عناوین آرشیوشده]

عشق به خدا
عشق و اهل بیت
عشق و زن
عشق و اخلاق
عشق به اهل سنت
عشق به اهل کتاب
عشق به کافران
عشق به بدکاران
عشق به مخالفان
عشق و دین
عشق و تصوف
عشق و اندوه
عشق و دعا و نماز
عشق و آرامش و رضا
عشق و مرگ
عشق و دنیا
عشق و گناه
آواهای عاشقانه
نظریه ولایت فقیه،‏ اخلاقی یا غیر اخلاقی
اسلام و مدرنیته
کج اندیشی های دینی
لیست مطالب آرشیوه شده وبلاگ
ماهیت عشق

 

  عشق تنزیه است، نه تشبیه

 

 از سخن برخی چنین برداشت می‏شود که از «عشق الهی» سخن گفتن و خدا را معشوق خواندن تشبیه خلق به خداست. گویا تصور می شود، وقتی از عشق الهی سخن گفته می شود، منظور این است که خدا مانند یک معشوق جسمانی است و مراد از عشق ورزی هم در آغوش گرفتن خدا همانند در آغوش گرفتن یک معشوق جسمانی است.
در وبلاگی آمده است: «در عیون اخبارالرضا(ع) ج2 ص122 روایت کرده راوی از حضرت رضا(ع) پرسید: کمترین حد شناخت (صحیح از توحید) چیست؟ حضرت(ع) فرمود: اقرار به اینکه جز او خدایی نیست و او شبیه و نظیر ندارد و ازلی و قدیم است و هیچ چیز مثل او نیست (قابل توجه عارف مسلکانی که مبنای عرفان رو بر تشبیه خدا به مخلوق و تشبّه به خدا و تخلّق به اخلاق خدا! گذاشته اند و طبق این فرمایش، حداقل فهم رو هم ندارند بلانسبت انعام.. بل هم اضلّ!)»
در جای دیگر از آن آمده است:  «اولا معشوق خیر، محبوب... و بینهما بون بعید! و حبّ به خدا هم معنای دقیق توحیدیه (=ضد عرفانی) دارد که افکار کوته نظران اهل تشبیه، به آن راه نمی یابد؛ ثانیا تعیین نزدیک شدن و دور شدن به خدا با فکر و احساس ما نیست ای بسا کسی خود رو مقرّب خدا بدونه و نباشه حقیقتا!... ای بسا کسی احساس خوبی بهش دست بده نتیجه بگیره که به خدا نزدیکم و گاهی که احساس بدی داره بگه از خدا دور شدم در حالی که اینطور نباشه... دوری و نزدیکی به خدا، به احـسـاس من و تو نیست... ملاک داره و واقعیت قابل سنجش! نه تصور و خیال و قبض و بسط عارفانه ما».
وی در جای دیگر گفته است که ما عبدیم و خدا مولا و من افتخار می کنم که عاشق خدا نیستم.

 در نقد چنین تصوری چند نکته در خور ذکر است:

1. وجود قدر مشترک میان اوصاف خلق و خدا
از سخن برخی چنان بر می آید که  صفات خدا به لحاظ معنا هیچ قدر مشترکی با صفات انسان‏ها ندارند؛ حال آن که این نه قابل قبول است و نه قابل تصور؛ چون به موجب نظر ایشان صفات خدا نه مشترک معنوی هستند و نه حقیقت و مجاز که در آنها قدر مشترک وجود دارد. به طور طبیعی نظر آنان این خواهد بود که صفات خدا نسبت به صفات بشری مشترک لفظی هستند؛ اما این سخن ناصوابی است.
از ایشان سؤال می کنیم: اگر صفات خدا را از قبیل مشترک لفظی می‏دانید، آیا همراه آن قرینه‏ای هم به کار رفته است که ذهن ما را از معنای آشنای بشری منصرف کند یا نه. اگر بفرماید، قرینه‏ای همراه آن به کار نرفته است، باید بگوییم که در این صورت امکان شناخت خدا وجود ندارد و هر صفتی که در آیات و روایات برای خدا آمده است، نه تنها خدا را معرفی نکرده است که مردم را در شناخت خدا به گمراهی انداخته است. مثل این است که کسی لفظ شیر را بر زبان جاری کرده باشد و از آن حیوان درنده را اراده کرده باشد؛ اما ما از لفظ شیر شیر خوردنی را بفهمیم. اگر بفرماید، قرینه ای وجود دارد، می‏گوییم آن قرینه کدام است و ذهن ما را از چه معنایی به چه معنایی منصرف می‏کند. برای مثال سمیع بودن خدا به چه معناست؟ آیا سمیع بودن خدا به معنای ادراک مسموعات(درک شنیدنی‏ها) نیست؟ اگر به این معنا نیست، به چه معناست؟
بی تردید قرینه ای که باید همراه صفات خدا لحاظ کرد، غیر حسی و غیر مادی بودن آن است. برای مثال وقتی که می‏گوییم، خدا سمیع(شنوا) است، سمعی را لحاظ می کنیم که حسی نیست و از طریق چیزی مانند گوش نیست و دیگر این که مانند محسوسات و مادیات محدود نیست.

2. همسانی عشق با عبودیت
اگر استعمال لفظ عشق درباره خدا تشبیه خلق به خداست، استعمال حب و عبد(برده) و مولا(ارباب) نیز تشبیه خلق به خداست؛ چون تمامی الفاظی که اهل زبان برای خدا به کار می برند و خدا نیز از همین الفاظ برای توصیف خود استفاده کرده است، ابتدا برای همان محسوسات که آشنای بشر بوده، وضع و استعمال شده و بعد برای خدا به کار رفته است. مگر نه این است که عبد به معنای برده و مولا به معنای ارباب است و مگر نه این که حب درباره علاقه میان انسان و اشیاء مادی و حسی نیز به کار می‏رود و در اصل نیز برای آنها وضع شده است؟ اگر چنین است، باید گفت:‏ وقتی هم که ما می‏گوییم، خدا مولا یا محبوب و معبود است و ما عبد و محبّ و عابد خدا را به خلق تشبیه کرده‏ایم.
پنهان نیست که فرایند رشد و توسعه مفهومی الفاظ زبان درست مشابه فرایند یادگیری زبان توسط کودک بوده است. همان طور که کودک نخست با محسوسات سر و کار دارد و الفاظ حسی مثل مامان و ممه و جوجو را یاد می گیرد و بعد با عقلیات آشنا می شود و الفاظ مربوط را فرا می گیرد، آدمی نیز در ابتدای رشد و توسعه زبان با محسوسات سر و کار داشته و لذا الفاظ زبان را برای محسوسات وضع کرده و بعد آن الفاظ را بر معقولات نیز اطلاق کرده است.
پنهان نیست که ما وقتی الفاظ حسی نظیر سمع و بصر و ید و مولا و عشق و مانند آنها را درباره خدا به کار می بریم، معانی حسی آنها را الغا می کنیم و بعد درباره خدا به کار می بریم. به همین رو علمای ما معنای سمیع بودن خدا را ادراک مسموعات و معنای بصیر بودن خدا را ادراک مبصرات دانسته اند.
بنابراین استعمال این الفاظ درباره خدا تشبیه خلق به خدا نیست؛ بلکه تنزیه خدا از صفات خلق است. درصورتی تشبیه خلق به خدا بود که آن الفاظ را با همان معانی حسی و مادی‏اش درباره خدا به کار ببریم. حال آن که هیچ کسی جز مجسمه(گروهی در صدر اسلام که خدا را جسم می‏پنداشتند) این الفاظ را به معانی‏ حسی‏اش به کار نمی‏برد.
البته برخی مثل دوست خوبمان حجت الاسلام آقای مخبر اطلاق معشوق و محبوب و معبود را بر خدا از باب استعمال مجاز نمی دانند؛ بلکه از قبیل استمعال مشترک معنوی می دانند. مع الوصف با فرض این که صفات خدا مشترک معنوی اند، اطلاق معشوق و محبوب تشبیه خلق به خدا نیست؛ چون در مشترک معنوی لفظ در قدر مشترک استعمال می شود و استعمال الفاظی مانند معشوق و محبوب در قدر مشترک مستلزم تشبیه خلق به خدا نیست. نامبره در یادداشتی نوشته است: «
الفاظ برای مصادیق خارجی وضع نشده اند تا خارج از آن مصداق مجاز باشند؛ بلکه برای ارواح معانی وضع شده اند و هر جا روح آن معنی صدق کند، استعمال لفظ در آن معنی حقیقت است؛ مانند لفظ شریف و مبارک عشق که به معنی حب شدید است. چیزی که دوستان ما رو در این مقوله به اشتباه انداخته، این است که تصور می کنند، چون میان مخلوقات گاهی محبت شدید وجود دارد و به آن عشق می گویند، همان درباره خداوند باید به کار رود که در این صورت قطعاً معنی جسمانی و تشبیهی خواهد داشت. بدون آنکه بدانند اگر این معنی را توسعه بدهیم باید بسیاری از اسماء و صفات الهی را نیز مجازی بدانیم؛ چرا که هم مخلوق به آن صفت متصف می شود و هم خالق. این دسته از دوستان غفلت کرده اند این الفاظ مشترک معنوی اند و در معنی یکی هستند نه در مصداق و خصوصیات مصداق و گر نه میان خصوصیات اوصاف یا الفاظی که به خدای سبحان نسبت می دهیم و همان وصف در غیر خدا نیز استعمال می شود، فاصله بی نهایتی وجود دارد.
خال مه رویان سیاه و دانه فلفل سیاه       /      هر دو جانسوزند اما این کجا و آن کجا.
»

3. توصیف خدا در قرآن با اوصاف حسی
پنهان نیست که خدای تعالی خودش را در آیات قرآن حسی توصیف کرده است. در قرآن آمده است که خدا چشم(بصیر)، گوش(سمیع)، دست(یدالله فوق ایدیهم) و پا(یوم یکشف عن ساق) دارد و بر تخت پاداشی نشسته است(الرحمن علی العرش استوی) و جز آنها. تردیدی نیست که این تعابیر مجازی است و معنای حسی آنها اراده نشده است و دلیل استفاده از این تعابیر تقریب به ذهن مخاطبان بوده و تعابیری که ویژه خدا در زبان وضع کرده باشند، وجود ندارد. الفاظ زبان را بشر وضع کرده و او نیز معمولاً، با محسوسات سروکار دارد. منتها قریب به اتفاق علمای ما این تعابیر را به معنای حسی‏اش نگرفته و نگفته اند که اطلاق این الفاظ و تعابیر بر خدا کفرآمیز است. علمای ما گفته‏اند:   «بصیر» یعنی خدا مبصرات(دیدنی‏ها) را درک می‏کند و «سمیع» یعنی خدا مسموعات(شنیدنی‏ها) را درک می‏کند و «یدالله فوق ایدیهم»  یعنی قدرت خدا برتر از همه قدرت‏هاست «یوم یکشف عن ساق» یعنی روز قیامت روزی است که شدت ورزیدن خدا بر کافران معاند آشکار می‏شود و «الرحمن علی العرش استوی» یعنی خدا بر هستی سلطه دارد. به این ترتیب باید اگر می‏بینم در کلام موحدی از عشق و به آغوش کشیدن و مانند آن سخن می‏رود، بر معنای  تنزیهی حمل کنیم؛ نه آن که بر معنای تشبیهی حمل نماییم و آنگاه هرچه از دهانمان در می‏آید، نثار او کنیم. 

4. سخن عاشقانه آسیه درباره خدا
در قرآن آمده است که آسیه همسر فرعون از خدا خواست که برای او خانه ای در بهشت نزدیک خودش قرار دهد. آیه را ملاحظه فرمایید:
* وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ (تحریم/11)؛ و خدا برای مؤمنان همسر فرعون را مثال زد. وقتی که گفت: پروردگارم! برای من خانه ای نزدیک خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و کار او رهایی بخش و مرا از مردم ستمکار رهای ده.
باید پرسید: آیا آسیه مشرک بود یا مؤمن؟ اگر مشرک بود، چرا خداوند وی را مثال و اسوه برای مؤمنان برمی شمارد؟ و اگر مؤمن بود، آیا تعبیر او شرک‏آمیز است؟ اگر تعبیر او شرک آمیز است، چرا خدا چنین تعبیر شرک‏آمیزی را در قرآن به کار برده است؟
تردیدی نمی توان داشت که آسیه مؤمن بود و تعبیر او موحدانه است و نه مشرکانه. تعبیر او مجاز است، نه حقیقت. او از نزدیکی و قرب خدا نزدیکی و قرب حسی را اراده نکرده است تا کفرآمیز باشد؛ بلکه نزدیکی و قرب معنوی را اراده کرده است که موحدانه است.


 
   نويسنده:   قلبی خواهان عشق

نظرهاي شما ( )

 (سه شنبه 86 مرداد 16 ساعت 6:56 صبح)

 

  عشق بدعت نیست.

 

برخی تلاش فراوان دارند که عشق و عرفان را امری بدعت‏آمیز و خلاف سنت اسلام معرفی کنند. من برای ردّ این پندار تا کنون دو پست «مقام حضرت عشق علیه السلام» و «حب مقدس و نا مقدس در قرآن» را نوشته‏ام و اینک در اینجا می‏خواهم روایتی را بررسی کنم که برخی با دستاویز قراردادن آن سعی دارند، به کسانی که از عشق و عرفان سخن می‏گویند و طرف‏داری می‏کنند، سخت بتازند و حتی آنان را به زشت‏ترین نام‏ها نظیر خر و گاو و سگ بخوانند و دهان به فحاشی بر ضد آنان بگشایند. تأسف‏آور این که سعی می‏کنند، چنین رفتار زشتی را با مؤمنان سیره خدا و رسول(ص) و ائمه(ع) قلمداد کنند.

1. اصل روایت
عن محمد بن یحیى ، عن محمد بن الحسین ، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر عن داود بن سرحان ، عن أبی عبد الله علیه السلام قال : قال رسول الله صلى الله علیه وآله: إذا رأیتم أهل الریب و البدع من بعدی فأظهروا البراءة منهم و أکثروا من سبهم، و القول فیهم و الوقیعة، و باهتوهم کیلا یطمعوا فی الفساد فی الاسلام، و یحذرهم الناس ولا یتعلموا[ن] من بدعهم یکتب الله لکم بذلک الحسنات و یرفع لکم به الدرجات فی الاخرة»(الکافی ج 2 ص 375؛ بحار الأنوار - العلامة المجلسی ج 17 ص 202 )؛ هرگاه بعد از من اهل شک و بدعت را دیدید، از آنان اظهار بیزاری کنید، بسیار به آنان دشنام دهید، آنان را سرزنش کنید، عیب آنان را بگویید(غیبت کنید) و آنان را سراسیمه کنید تا هوس تبهکاری در اسلام پیدا نکنند و مردم از آنان دوری کنند و چیزی از بدعت خود را به مردم یاد ندهند. خدا با این کار برای شما حسنات می نویسد و درجات شما را در آخرت بالا می برد.

2. شرح علامه مجلسی
مجلسی در شرح این حدیث چند نکته را به این قرار بیان کرده است:
1. معنای «اهل الریب»: مراد از «اهل ریب» کسانی اند که در دین تشکیک می‏کنند و با القای شبهه مردم را به شک می‏افکنند. برخی نیز گفته اند: مراد کسانی‏اند که پایه دینشان بر گمان‏ها و وهم‏های باطل است؛ مانند علمای مخالف اسلام. نیز احتمال دارد، مراد از انان تبهکاران و متظاهران به تبهکاری باشد؛ چون آن از اموری است که مردم را در دین خود مردد می سازد.
2. معنای «بدعت»: بدعت عبارت از کاستی یا افزونی در دین است(المصباح). به نظر من بدعت در دین عبارت است از آنچه بعد از حضرت رسول(ص) به وجود آمد و هیچ نصی(آیه و حدیثی) در خصوص آن نقل نشده و داخل در عمومات نصوص نیز نیست یا درباره آن نهیی به طور خاص یا عام نقل شده است. به این ترتیب بدعت شامل چیزی نمی‏شود که داخل در عمومات نصوص است؛ مثل ساختن مدارس و نظایر آن که داخل در عمومات سکنی دادن مؤمنان و کمک کردن به آنان است یا مانند نوشتن برخی از کتاب‏های علمی برای مؤمنان که در زمینه علوم اسلامی است یا مانند لباس ها و غذاهای جدیدی که در زمان حضرت رسول(ص) نبوده و نهیی درباره آنها نرسیده که اینها داخل در عمومات امور حلال می شود؛ اما شکل خاص دادن به اموری که انجام آن به طور عام خوب است، بدعت است. برای مثال نماز خوب است و انجام آن در هر وقتی مستحب است؛ اما این که عمر رکعات خاصی را (به نام نماز تراویح) به شکل خاصی در وقت خاصی معین کرده است، بدعت است. خلاصه امور جدیدی که در دین وارد شده و درباره آن نصی نرسیده، بدعت است؛ چه اصل آن جدید باشد یا خصوصیت آن.... بدعت جز بر حرام اطلاق نمی‏شود؛ چنان که حضرت رسول(ص) فرمود: «کل بدعة ضلالة وکل ضلالة سبیلها إلى النار»؛ هر بدعتی گمراهی و هر گمراهی راهش به آتش است. آنچه که عمر انجام داد، بدعتی حرام بود؛ چون پیامبر(ص) از به جماعت خواندن نافله(نماز مستحبی) نهی کرده بود....
شهید در کتاب قواعد خود می گوید: امور جدید بعد از پیامبر(ص) به اقسامی تقسیم می شود که به نظر ما نام بدعت جز بر مورد حرام آن اطلاق نمی شود. نوع اول، واجب، مانند نوشتن قرآن و حدیث در وقتی که بیم از بین رفتن آنها باشد... دوم، حرام، مانند مقدم داشتن غیر ائمه معصومین بر آنان و مناصب را از آنان گرفتن و والیان جور را بر ایشان رجحان دادن و باز داشتن آنان را از آنچه استحقاقش را داشتتد؛ کشتن شیعه و پراکنده و تبعید کردن آنان؛ به صرف بدگمانی به قتل رساندن؛ ملزم ساختن مردم به بیعت با فاسقان و تحریم کردن مخالفت با آنان؛ شستن در مسح؛ مسح کردن غیر پا؛ ... به جماعت خواندن نافله ها(نمازهای مستحبی)؛ اذان دوم در روز جمعه؛ حرام کردن دو متعه؛ شوریدن بر امام؛ ارث دادن به خویشان دور و بازداشتن از ارث خویشان نزدیک؛ ندادن خمس به اهلش؛ افطار کردن در غیر وقتش و ... سوم، مستحب و آن عبارت از مواردی است که ادله استحباب شامل آنها می شود؛ مانند ساختن مدارس و پل. چهارم، مکروه و آن عبارت از مواردی است که ادله کراهت شامل آنها می شود؛ مانند افزایش در تسبیح حضرت زهرا(س).... پنجم، مباح و آن عبارت از مواردی می شود که داخل در ادله اباحه می شود؛ مانند الک کردن آرد....
بدعت دو نوع است: بدعت هدایت و بدعت ضلالت. هرچه خلاف امر خدا و رسول(ص) باشد، مورد مذمت و انکار است و هرچه تحت عموم مستحبات قرار بگیرد و خدا و رسول(ص) به آن اجازه داده، مورد ستایش است و آنچه که خلاف شرع باشد، جایز نیست. رسول خدا فرمود: «من سن سنة حسنة کان له أجرها وأجر من عمل بها»؛ هرکه سنت نیکویی بنهد، پاداش آن و پاداش کسی که به آن عمل کند، از برای اوست، و در مقابل فرمود: «من سن سنة سیئة کان علیه وزرها ووزر من عمل بها»؛ هرکه سنت بدی بنهد، گناه آن و گناه کسی که به آن عمل کند، بر اوست، و این در مواردی است که بر خلاف فرمان خدا و رسول(ص) باشد.(النهایة)
3. معنای «سبّ»: مراد از سبّ اهل بدعت گفتن سخنی است که آنان را سبک کند. شهید ثانی گفته است: مقابله کردن با اهل بدعت با نسبتی درست است که راست باشد، نه دروغ ، ...امام صادق(ص) فرمود: «إذا ظاهر الفاسق بفسقه فلا حرمة له و لا غیبة»؛ هرگاه فاسق به فسقش تظاهر کند، حرمتی ندارد و غیبت او جایز است....
4. معنای «باهتوا»: باهتوا(سراسیمه کنید) یعنی آنان را با برهان های قاطع ملزم به پذیرش حق کنید و آنان را به گونه بکنید که سرگردان شوند و پاسخی پیدا نکنند....

3. توضیحی درباره سبّ
به نظر می رسد، دشنام اهل بدعت منوط به شروطی جایز است؛ چنان که در قرآن گروهی از کافران و منافقان حسب مورد چارپا و سگ و خر و چوب خشک نامیده شده اند. منتها باید به شروط آن توجه داشت و آن شروط عبارت اند از:
1. دشنام ذکر مطلبی دروغ و خلاف واقع نباشد؛ بلکه مطلبی راست مثل عیوبی که در بدعت گذار وجود دارد.
2. واقعاً شخص بدعت گذار باشد؛ یعنی سنتی را برخلاف اوامر خدا و رسول(ص) بنیان گذاشته باشد؛ نه این که هرکسی مخالف خودش را به بدعت گذاری متهم کند و بعد به او دشنام دهد. باید توجه داشت که اگر کسی سخن خود را به آیات و روایات مستند کرد، بدعت گذار نیست. می دانید که مجتهدها در عین حالی که همگی سخن خود را به آیات و روایات مستند می‏کنند، با هم در مواردی اختلاف نظر و فتوا دارند؛ اما همدیگر را به بدعت‏گذاری متهم نمی کنند. جهتش هم همین است که هریک از آنها برای نظر و فتوای خود شواهدی از آیات و روایات دارند.
3. نهی بدعت گذار مانند هر نهی از منکری باید مرحله به مرحله و از نرمی به شدت باشد. باید ابتدا با ادب و احترام و استدلال و بعد در صورت عدم تأثیر با اهانت و شدت ورزیدن باشد. ما ملاحظه می‏کنیم که خداوند در سوره طه حتی درباره فرعون به حضرت موسی و هارون می‏فرماید: اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى (43)  فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى (44)؛ به سوی فرعون بروید که او سرکشی کرده است. با او به نرمی سخن بگویید، شاید که پند گیرد یا از خدا بترسد.
4. باید احتمال تأثیر مثبت وجود داشته باشد؛ یعنی موجب شود، بدعت گذار از بدعت گذاری باز ایستد و مردم از پیرامونش پراکننده شوند؛ اما اگر دشنام دادن و اهانت به بدعت گذار او را جری تر کند و موجب شود که او به مقدسات ما دشنام دهد، نه تنها جایز نیست که حرام است؛ چنان که در قرآن آمده است: وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ (انعام/108)؛ کسانی را که بت ها را پرستش می کنند، دشنام ندهید تا آنان نیز خدا را از روی ستم و نادانی دشنام دهند.
بنابراین هرگز پذیرفتنی نیست که تا اهل بدعتی را دیدیم با او به درشتی سخن بگوییم و حتی هیچ حدّی را در مورد او نگه نداریم و هرچه از دهانمان درآمد نثارش کنیم.

4. توضیحی درباره عشق
درباره عشق این نکات درخور توجه است:
1. لفظ عشق با معنای مثبت یعنی علاقه شدید به خدا و عبادت او در روایات ما آمده است و ما نمونه‏هایی از آن را در پست «مقام حضرت عشق علیه السلام» آورده‏ایم. بنابراین حتی لفظ عشق چیز جدید و نوآمدی نیست.
2. در قرآن اگرچه لفظ عشق نیامده‏است، اما معنای آن آمده‏است. عشق به معنای حب شدید است و در قرآن آمده است:  وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ (بقره، 165)؛ مؤمنان به خدا حبّ شدید دارند.
3. اگر در پاره‏ای از روایات عشق مورد مذمت قرار گرفته‏است، عشق به خدا نیست؛ بلکه عشق به جنس مخالف و در متابعت از هوی و هوس نفسانی است، به گونه‏ای که وصال به او هرکاری را برای عاشق مباح سازد. این در حالی است که نه تنها عشق که حتی حبّ به جنس مخالف اگر در متابعت از هوی و هوس باشد، مذموم است؛ چنان که در قرآن آمده‏است:  زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ اْلأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ (آل عمران/14)؛ شیطان حبّ خواسته های دنیوی مانند زنان و پسران و گنجینه های فراوان از طلا و نقره و اسب های نشان دار و چارپایان و مزرعه ها را آراسته است. آنها بهره زندگانی دنیاست و حال آن که بازگشتگاه زیبا نزد خداست.
5. چنان نیست که در آیات و روایات عبادت و اطاعات خدا تنها برای ترس از جهنم و طمع به بهشت تجویز شده باشد و اگر کسی خدا را برای حبّ و عشق به خود او عبادت و اطاعت کرد، سرزنش شده باشد. برخی تلاش دارند بگویند که عبادت و اطاعت در قرآن منحصر به این دو انگیزه است و ما ان شاء الله در پست‏های بعدی شواهد فراوانی را از آیات قرآن به دست خواهیم داد که این پندار را باطل می‏سازد. ما در اینجا به یک نمونه بسنده می‏کنیم. در این آیه‏ای که در پی می‏آید، اطاعت از خدا برای کسب رضای او مورد تأکید قرار گرفته‏است؛ نه برای طمع به بهشت:  لا خَیْرَ فی کَثیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَیْنَ النَّاسِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً (نساء،114)؛ در بسیاری از درگوشی سخن گفتن‏های مؤمنان خیری نیست، مگر آن که به صدقه‏ای یا کار پسندیده‏ای یا آشتی برقرار کردن میان مردم فرمان دهد و هرکه آن را برای جستن رضای خدا انجام دهد، خدا به او پاداش بزرگی خواهد داد.


 
   نويسنده:   قلبی خواهان عشق

نظرهاي شما ( )

 (دوشنبه 86 مرداد 8 ساعت 5:43 صبح)

 

<      1   2   3   4   5      >

صفحه اول | ایمیل |   RSS  

 

نمایش تصویر در وضیعت عادی

 

اینجا سرای قلبی خواهان عشق الهی است. او می‏خواهد به گرد خانه عشق الهی طواف کند. از گناه و ستیزه‏جویی بپرهیزد و عطر محبت و مدارا و وحدت و اخلاص بیافشاند:‏ «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ»(بقره،197). هدف او این است که خود و خلق خدا را به عشق الهی سوق دهد؛ چرا که دین چیزی جز عشق الهی نیست: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق الهی است؟». تمام اعمالی که ما انجام می‏دهیم برای نیل به قرب و وصال الهی است. به پیامبر اسلام‏(ص) نیز فرمان داده شده است که مزدی جز این را از خلق بر رسالتش نخواهد: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»(شوری،23). او می‏کوشد، به دین با عینک محبت، مدارا، اخلاق، عرفان و وحدت شیعه و سنی بنگرد و از همه آموزه‏های دینی تفسیری عاشقانه و عارفانه به دست بدهد. عشق و عرفانی که آبشخوری جز آیات و روایات ندارد. ان شاء الله

 

شمار بازدیدها

امروز:بازدید
دیروز:
43 بازدید
کل بازدیدها:
1018424 بازدید

 

معرفی

 

دسته بندی مطالب

 
لینک های پاسخگو به پرسش های دینی
بانک پرسش و پاسخ واحد پاسخ به سئوالات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی | بانک پرسش و پاسخ دانشجویی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها  |  بانک پرسش و پاسخ مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه |  پایگاه پرسمان قرآنی | ستاد پاسخگویی به مسائل مستحدثه دینی | بانک پرسش و پاسخ موسسه تحقیقاتی ولی عصر عج | بایگانی پاسخ های مرکز تحقیقات علوم اسلامی پایگاه حوزه نت | بانک پرسش مؤسسه در راه حق | بانک پرسش و پاسخ موسسه تحقیقاتی ولی عصر عج | بانک پرسش و پاسخ ستاد اقامه نماز | بانک پرسش و پاسخ ارتباط شیعی | بانک پرسش و پاسخ مرکز پژوهشهای اعتقادی  به زبان عربی | بانک پرسش مرکز اطلاع رسانی امام مهدی عج الله تعالی فرجه  | بانک پرسش مرکز تخصصی امامت و مهدویت  |  بانک پرسش ها و پاسخ های قرآنی پایگاه موج نور
 
لینک های وبلاگ ها

سیب سرخ
عاشق آسمونی
عاشقان
زمزمه لحظات زندگی
اگه باحالی بیاتو
فرزانگان امیدوار
(( همیشه با تو ))
لحظه های آبی
((( لــبــخــنــد قـــلـــم (((
فصل انتظار
پرسه زن بیتوته های خیال
زمینیان آسما نی
خدمات فرهنگی و کامپیوتری قائم رایانه
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
دست خط ...
آخرالزمان و منتظران ظهور
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
اعتقادات و باورهای دینی
مهاجر
مدهامتان: علوم و معارف قرآن و حدیث
جلوه او
منتظر ظهور
هو اللطیف
صبح مشتاقان
*پرواز روح*
هادرباد شناسی (روستایی در شرق شهرستان بیرجند)
بندیر
یاران در حریم یار
پرورش شتر مرغ
همه برای یکی یکی برای همه
لنگه کفش
عاشقانه می گویم
نهان خانه ی دل
بی عشق!!!
پرواز تا یکی شدن
دل ‏تنگی
حبل المتین
قرآن درمانی
خندون
اخبار و مطالب خواندنی
پایگاه اینترنتی دیتا
هم نفس
همسخن
نمازخانه بوستان بهاره
آخرین روز دنیا
هه هه هه.....
حنا، دختری با مقنعه
معراج ستاره ها
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
آل یس
مهر بر لب زده
کلبه تنهایی
دختری در راه آفتاب
.:: رایحه ::.
دانشگاه آزاد الیگودرز
پژواک
یاران
از شیر مرغ تا جان آدمیزاد
یک کلمه حرف حساب
عشق الهی
شب و تنهایی عشق
هیات محبان بقیةالله عجل الله تعالی (شهرک آب ساری)
حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
آقاشیر
دریـــچـــه
عشق در کائنات
روانشناسی آیناز
آوای قلبها...
صفحه پزشکی عمومی
امام مهدی (عج)
اسوه ها
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
خبر روز
تکنولوژی کامپیوتر
یادداشتها و برداشتها
ستاره
جاده خاطره ها
پرسپولیس زلزله
ما صاحبی داریم
.: شهر عشق :.
سکوت سبز
عشق یار
پرنسس زیبایی
رنگارنگه
قصه بچه بسیجی
گنجینه
دخترک
سین جیم های اخلاقی
رمز موفقیت
دنیای من پر از عکس و حرف نگفته
عکس سرا- فقط عکس
گل نرگس...مهدی فاطمه
فقط خدا را عشقه
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
واژه های انتظار
منطقه آزاد
اخرین سکانس -مجموعه شعرهای من-
اهل همین نزدیکیا ...
یادداشتهای فانوس
دوست یابی نرم افزار دوست یابی ویژگی های یک دوست
یادداشتهای من
دست نیاز ....
یک
فضول نامه
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
سایه سیاه
دلداده
ایحسب الانسان ان یترک سدی
رازهای موفقیت زندگی
یاد ارباب حسین علیه السلام
تازه ترین ها
رند
طوفان زده دشت جنون
آسمانی
کسب درآمد اینترنتی
کسب درآمد اینترنتی
بانو
وبلاگ تخصصی فیزیک
برادران شهید هاشمی
پاک دیده
آدمک ها
فطرس
اسطوره عشق مادر
جاء الحق و زهق الباطل
نور
یا قائم آل محمد(ص)
پنجره چهارمی ها
اتاق ابی
بسیجی 57
حرم دل
توشه آخرت
جزتو
شورعشق
Manna
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
پرسش مهر 8
ساحل نشین اشک
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
عطش
پیمان دانلود
کبوتر نامه بر
جک ، اس ام اس و عکس در خنده سرا
اس ام اس جدید/ پـَـــ نَ پـَـ/ پیامک جدید
کلبه تنهایی
نفس
ثقلین
السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
آدم و حوا
تریبون آزاد
گروه اینترنتی جرقه داتکو
شهید قنبر امانی
نه/ دی/ هشتاد و هشت
وبلاگ هواداران نیوشا ضیغمی دختر آفتاب
لنده، سلیمان شهرویی
ماه ومهر
شبکه های کامپیوتری رجیستری ویروس نویسی
.: هواداران دو آتیشه ی استقلال :.
راه های و فواید و تاثیر و روحیه ... خدمتگذاری
مکاشفه مسیح
ساحل آرامش
گلی از بهشت
کلبه حقیرانه من
پاتوق دخترها
بزرگترین لینک باکس
آ ینه
وبلاگ همه کاره
بهونه های بارونی
مثلث یک ضلعی
برنامه ریزی روستایی در ایران
کلان شهر
کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
هلو
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
کیمیا
ایران من
اخراجیها
یاوران مهدی عج دهکده آگهی
سایت محمد رضا آقابیگی
نوری چایی_بیجار
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
سرباز سبز امام خامنه ای
هیئت
همه چیز از همه جا
حباب زندگی
ثانیه
تفاوت!
لپ تاپ
به دادم برس
هر چی تو بخوای
مهربانی
زمزمه تنها
ستاره خاموش
دوستان همدم
دست نوشته
نوستالوژی دل ....
خبر هفته
حرفهای آسمانی
صدای راوی
وحی منزل
حرفهای آسمانی
نفحات

حدیث عشق
جاوا کده
سکوت پرسروصدا
خفن نت
نگاهی دیگر
شب‏های مهتابی ـ شب های غمبار زینب(س)
انجمن علوم مهندسی پلیمر و شیمی ایران
لبیک شاه علقمه
خفن
چشم انتظار
مسافر آسمان
مسجد پیامبر اعظم(ص) شهرک شهید محلاتی
تاریخ تولد : 07/01/1386
وحیده
خط بارون
محمد امیدواری ابرقویی
لــعل سـلـسـبیــل
اخبار دنیای عشق
صل الله علی الباکین علی الحسین
تنها عشق منی
تراب
پر شکسته
خوش مرام
زورخانه بابا علی
فدایی سید علی
سکوت عشق
صدای آشنا و دل امیدوار
انتظار نور
برو بچه های ارزشی
جالب و دیدنی...!!!
وکیل دادگستری و مشاور حقوقی
عشق سرخ
مقاله های تربیتی
ndayeeshgh
Sea of Love
وبلاگ گروهی ائمه اطهار
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
هیئت حضرت علی اکبر(ع)
سرخ بی نهایت
گنجینه
حفاظ
شیدایی
تخته سیاه
mansour13
پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) - The Holy Propht -p.b.u.h
موهیول
زندگی با عشق معنی پیدا میکند
روان شناسی کودک
آوای ققنوس
دوباره سبز می شویم...
آرزوی وصــــــال
پیام ها و پیامک های زیبا
عکس میخوای کلیک کن
شهیدالسید عباس الموسوی
*به اسبفروشان خوش آدید*
صدای پای آب
امپراتوری هخامنشیان
*مظلومیت اهل البیت(علیهم السلام)*
عطاری عطار
نان ، عشق ، موتور هزار
مذهب
امام حسین (ع)
دانستنیها
همیشه منتظرت هستم ، ای عدل وعده داده شده...
خانه سلامت
موجودات زنده
حاج جمال
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
عکس
عــــشقـــــولـــــک
آسمان سرخ
گلهای د نیا
تفسیر آیات مهجور
یا زهرا(س)
پری دریایی
رد پای...
به دلتنگی هام دست نزن
چه زود دیر میشه
همولایتی
اسمس بارون
عاشقانه
نورهدایت
جیگر نامه
امیدزهرا
دیونه باران
صبح دیگری در راه است ....
* امام مبین *
فلورانس مهربون
دوستانه
مهرکجاست
عشق من هیچ وقت تنهام نزار
حرف های قشنگ
گل پیچک
قـــــــقــــــــنــو س
مشکلات جنسی
رویاهای یک معلم