صبح است دمي بر مي و گلرنگ ززنيم
وين شيشه نام و ننگ بر سنگ زنيم
دست از امل دراز خود باز کشيم
در زلف نگار و دامن چنگ زنيم
"حکيم خيام نيشابوري"