ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ غريب 

*پيش چشمت داشتي شيشه ي کبود

زان سبب عالم کبودت مب نمود*

*آبگينه ي زرد چون سازي نقاب

زرد بيني جمله نور آفتاب*

*بشکن اين شيشه کبود و زرد را

تا شناسي گرد را و مرد را*

مولانا

+ غريب 

*اي خنک آن را که پيش از مرگ مرد

يعني او از اصل اين زر بوي برد*

*مرگ تبديلي که در نوري روي

نه چنان مرگي که در گوري روي*