وبلاگ :
عشق الهي: نگاه به دين با عينك محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمين
يادداشت :
عاشقي يعني راضي بودن
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
غريب
آرام نشسته بودم در محضر او و زاري کردم، ابراز ندامت و پشيماني و عجز در برابر گناهانم ... و بعد ابراز شرمساري و ناتواني در مقابل ميلم و گفتم: خدايا! غريبم، غريبم در مقام ميل به تو، شوق به تو، در حرکتم به سوي تو، غريبم حتي در اين که تو مونسمي، و تماما در اين مسير تنهايم تنها و غريبم؛ خدايا مرا ببخش و درياب و درياب و کاري بکن، نمي دانم، هر کاري، من نمي دانم هر کاري خداي من که مرا نجات دهي؛ از اين حال خود شکوه کردم و مشابه اين حرفها را گفتم و گفتم : خدايا با من حرف بزن به من نشانه بده که ببينم تنها نيستم و توهم نکرده ام؛ خدايا نشانه بده؛ و از خدا خواستم که به هر طريقي که خود مي داند نشانه ام دهد و کمي جلوتر در گفتمانم رسيدم به اين که خدايا دوستت دارم، دوستت دارم؛ دوستم داري؟ حس کردم که گفته شد: دوستت دارم و .... با تمام وجود حس کردم