نظرات ياداشت چاره اساسي عشق به جنس مخالف - عشق الهي: نگاه به دين با عينك محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمين

+ *

شما ذهنتان را به مشروعيت و يا عدم مشروعيت آن مشغول نکنيد و روي مشروعيت و عدم مشروعيت تمرکز نکنيد، بهتر متوجه منظور و تبعات اين نوع قانون مي شويد، در مقابل آنچه از آزادي در غرب هست و به نظر شما بي بند و باري نيست و امري طبيعي هست. و اصلا بي وفايي و بي اخلاقي جنسي هم به حساب نمي آيد، همان آزادي را مي گويم. تبعات آن چيست. مي گويند هيچ کس انتظار وفاداري ندارد بلکه کلا مفهوم وفاداري در اين مقوله از بين رفته. فرد آزاد است هم از سوي جامعه و هم همسر، نياز جنسي اش را به هر طريقي با وجود داشتن همسر برآورده کند. تنها حسني که شايد شما بتونيد براي آن بگوييد اينه که خانم ها هم به طور مساوي در اين قاعده نسبت به آقايون مي تونند به ميل خودشون با هر کسي جواب بدهند. اما دقت کنيد بنده عرض کردم، در مورد اسلام هم قاعده چند همسري با توجه به نياز زنان در جامعه است. اگر منصف باشيد و مطالعات تاريخي در مورد اين ازدواجها داشته باشيد و توصيه هاي ائمه رو مطالعه کنيد که به چه وجهي از بازخورد اين قاعده تأکيد دارند؛ متوجه مي شويد که براي هوسراني مردان نيست. بلکه بسا پايبندي به يک خانواده ديگر و رفع نيازهاي آنان نيز به دوش مردي که تن به تعدد زوجات داده است مي افتد که سختي آفرين است. سطحي نه انديشيد مغرضانه برخورد نکنيد، اون وقت حق بر زبانتان جاري مي شود.

اگر متمدن باشيد بايد توجه داشته باشيد که هر کس خدايش، قواعد و قوانين دينش برايش محترم است. در عين حال در مسيحيت هم اين آزادي به شکل مرسوم در غرب تأييد نشده. پيروز باشيد