ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ مريد نور 

ارادت
كامنت عزيزان را خواندم.اما پاسخ شما در مورد(به هرحال اگر همه صوفي ها مثل شما منصف باشند، ) يكبار عرض كردم خيلي هنر كنيم سالك باشيم و اينكه از هزاران تن يكي تن صوفي اند.
از نام و نشان بگذريم.اينها همه لفظ است.
من تو يكي از نوشته هام اين مطلب رو آوردم كه :

راه يكي بيش نيست راهنمايان هزار

يا حق

پاسخ

با نام خدا و سلام. ما هم ارادت. چقدر آدم عشق مي كند، دو نفر با اختلاف عقيده سخن همديگر را نقد كنند، بدون اين كه حقد و كينه همديگر را برانگيزند و محبت ها سر جاي خودش باشد! من در محيط كاري ام با يكي از دوستان بسيار دوست داشتني كه با هم خيلي اختلاف نظر داريم، به طور مكرر مناظره علمي در برابر مخاطبان كثيري برگزار مي كنيم. باور مي كنيد، اگر بفرماييد: توي اين دنيا چه كسي را بيش از همه دوست داريد، چه كسي است، عرض مي كنم: اين دوستم؟ نه من به او توهين مي كنم و او را به نفهمي و جهالت و بدعت و كفر و زندقه متهم مي سازم؛ نه او مرا. اما امان از زبان نيش دار و زهرآلود برخي ها كه والله من تنم مي لرزد، با آنان همسخني كنم. خودشان را عين اسلام و ديانت مي شمارند و ديگران را عين كفر و بدعت و زندقه. كم است كه حكم اعدام طرف را صادر كنند! خدا ما را به راهي كه مرضي خودش است، راهنمايي كند.اما سخن شما اي دوست عزيز! من نظرم اين است كه راهنمايان و استادان كم اند و رهزنان بسيار. شما خودتان نيز در يكي از كامنت ها همين مطلب را تأييد فرموده بوديد.خدا نگهدار.