نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

رد و بدل پيام هاي مربوط به پست «مقام حضرت عشق عليه السلام» ميان من و يك برادر محترم و اهانت هاي او

پيام عمومي من:‏ يك برادر دوست‌داشتني نمي دانم كجا مطلبي را يافته و چندان از آن برآشفته شده است كه سخت به عشق و عاشقي تازيده است. ابتدا سخن او را نقل مي كنم و سپس توضيحاتي را مي آورم. «مسخره تر اينکه يکي ميگه اين کار فقه نيست کار عشقه!!! اي لعنت به اين فرهنگ صوفيانه و عشق و عاشقي که هرجا انحرافي مي بينيم يه سرش توي آخور اين صوفيه است... آخه عشق ديگه چيه؟ ما عبديم و بنده و اوست مولا... در فرهنگ اهل بيت(ع) عشق و عاشقي و اين مزخرفات جايي نداره و ضمنا هيچ چيزي نيست که بگيم کار فقه نيست! » در جاي ديگر فرموده است: «يکي ديگه مياد با خدا عشق بازي مي کنه انگار خدا رو بغل کرده (معاذالله)» در زمينه اين متن چند نكته را ذيل پستي با عنوان بالا آورده ام كه طي آنها منزلت عشق و عاشقي روشن گرديده است. در صورت تمايل سري بزنيد. از مزاحمتم پوزش مي خواهم.
----------------------------------------------------
پيام مستقيم آن برادر محترم:‏ به نام خدا و سلام

و يک برادر دوست داشتني تر که بيش از روش ابان به روش اباحنيفه ارادت دارد و ظاهرا مي خواهد برعکس ابان با وجود فهميدن خطاي خود بر آن پافشاري کند اخيرا پستي فراهم کرده و در آن غث و سمين و درست و نادرست و صحيح و سقيم را به هم آميخته و با اضلال بي توبه خلق، هيزمي بر نار الله الموقدة اضافه نموده است... اما چه عجب!؟ که خود در آخر کلام مزيفش اعلان بر عدم خوف از عذاب الله را اعلام نموده گرچه تمام انبيا و اوليا از سر خوف عبادت کرده اند به تصريح قرآن... خداوند فقط کسي را هدايت مي کند که خود بخواهد هدايت شود چرا که فرمود *(انک لاتهدي من احببت و لکن الله يهدي من يشاء)* هدايت اجباري نيست هرچند آن شخص "من احببت" حقير باشد ياعلي

پيام من: از اظهار نظر و محبت هاي زايد الوصف شما تشكر مي كنم. ما كه به درگاه خدا بد و سياه رو و جهنمي هستيم. شما ما را دعا كنيد. قلبي خواهان عشق
----------------------------------------------------
پيام او: به نام خدا و سلام
موضوع صحبت حقير "بد و روسياه و جهنمي" بودن کسي نيست چون در اين زمينه خودم پيشتاز هستم!!! مطلب چيز ديگري است که متأسفانه "نمي خواهيد" به آن توجه کنيد *(لهم قلوب! لايفقهون بها)* شما هم ما را دعا کنيد... ياعلي

پيام من: با نام خدا و سلام من مطلب شما را خواندم و استفاده كردم؛ اما از لحن نيش دار شما هرگز خوشم نمي آيد. اين نيش داري سخن شما مطلب مفيد شما را مثل زهر مار مي كند. منظور شما از كساني كه از سر جهالت ازدواج موقت را مخصوص زنان بيوه مي دانند، كيانند؟ دشمنان يا دوستان؟ در هر حال با مخاطب نبايد اين گونه سخن گفت. شما مي توانستيد: اين گونه بفرماييد: من فكر مي كنم اين كه ازدواج اساساً به دختران اختصاص دارد و نظر كساني را كه آن را مختص زنان بيوه مي دانند، نادرست است. با اين بيان به هيچ كسي توهين نكرده بوديد و هيچ كسي را به جهالت موصوف نساخته بوديد. به علاوه سخن من در باره آيه متعه اين است كه آيه مربوطه كه در سوره نساء هست، ناظر به زنان بيوه است كه از جنگ ها حاصل شده بودند. شما مي توانستيد، محترمانه بفرماييد: دليلتان را بيان كنيد. خدا گواه است كه من در حالي اين مطلب را مي نويسم كه تنم از پاسخ نيش دار و زهرآلود شما مي لرزد. مي دانيد كه چنين كسي را معصومان(ع) چگونه ذم فرموده اند؟ خدا ما را به آنچه مرضي خودش است، راهنمايي فرمايد.
----------------------------------------------------
پيام او:‏ به نام خدا و سلام
قبلا هم از اين سوءتفاهم ها داشتيد (دو موردش همون يه ماه قبل پيش اومد و بنده به شما به عنوان نمونه عرض کردم و نشون دادم که تصورتون خطا بوده و قبول کرديد) من فکر نمي کنم تا زماني که توهمات و ذهنيات خودتون نسبت به حقير رو اصلاح نکرده ايد صحبت علمي فايده اي داشته باشه نگران پاسخ زهرآلود و نيش دار من هم نباشيد و تن مبارک نلرزد! بنده ارادتمند شخص شما و دشمن بعضي افکار شما مي باشم بنده اگه اهل اينجور مسائل بودم مطمئنا بايد در برابر اون پست حضرت!عشق (عليه اللعنة) عکس العمل شديدي نشون مي دادم که ديديد ندادم (گرچه در کامنتها توهين به من فراوون بود).. لذا مجددا تأکيد مي کنم تصورات تون درباره بنده خطاست و سوءظن به مؤمنين (اگه من رو مصداقش مي دونيد) محل اشکال شرعيست يکبار تشريف ببريد در پست ازدواج موقت و عاشقي و اولين کامنتهاي من رو بخونيد خطاب به خودتون (اولين تعامل من با شما اونجا بود) ببينيد من غير از همين که شما اينجا توصيه کرده ايد (محترمانه مي گفتي دليلت چيه) چي گفتم و چه توهيني به شما کردم که از پاسخ امتناع کرديد؟ بعد هم که جريان پست من پيش اومد و کامنتهاي مملو از سوءظن و تهديد و توهين شما به حقير...
الان هم خوبه تأکيد کنم اين پيام قبلي پيامي گروهي بود نه خطاب خاص به شما و ضمنا من از تمام توهين هاي شما و مخصوصا تهمت هاتون به حقير(در جواب به کامنتهاي مردم) گذشته ام و "هيچ" کينه اي به دل ندارم گرچه شما ممکنه هنوز هم مايل باشيد بين من و شما، اهل بيت(ع) حکميت کنند و کفي ذلک لنا فخرا...
اميدوارم که خداوند به فضل و کرم خود درهاي هدايت را بر مشتاقان هدايت بگشايد و حقير را نيز در جمله آنان قرار دهد
ياعلي

چنان كه ملاحظه مي شود، وي با استفاده ابزاري از آياتي كه درباره مشركان مكه است، مرا نفهم و كافر و غير قابل هدايت و برافروزنده آتش جهنم خوانده و نيز مرا پيرو ابوحنيفه به شمار آورده است. به علاوه ايشان مرا متهم كرده است به وي توهين كرده ام. خوانندگان محترم مي توانند تمام مطالب مرا وارسي كنند. هر كه اهانتي را از من به ايشان نظير اهانت هاي او بيابد و به من تذكر دهد، بسيار ممنون خواهم شد.