يك گفتمان در زمينه ادب و مهرباني در نقد
يادداشت دوستم:به نام خدا. دوست عزيز من! سخن شما درست، ولي من اكنون حدود يك ماه هست كه با اين جناب ... بحث دارم و در نهايت از طرف او بحث تبديل به دعوا شده تا جايي كه قرار شد ديگر به هم كاري نداشته باشيم عيسي به دين خود موسي به دين خود! اما آن جناب دوباره در كنار ديگر اهانت هايش به منتقدان خود دوباره مرا مورد خطاب قرار داد من هم پاسخش دادم راستش اين مسخره ترين و خنده دار ترين استدلالي بود كه يك نفر در رد اسلام آورده بود و من شنيده بودم نتوانستم جلوي خودم را گرفته و ميزان مسخره بودنش را به روخش نكشم در ثاني با يك نفر يك بار دو بار ده بار مهرباني مي كنند آخر يك جايي هم بايد در مقابل خشونت اندك اخمي هم كرد و در مقابل تحقير اندك دهن كجي اي نمود در كل او هم چه آزرده شود چه نشود فرقي برايش نمي كند اين را از مني كه در چهار سايت مختلف با او مناظره كرده و در نهايت به جاي جواب در مقابل به قول شما مهرباني بد و بي راه شنيدم ام قبول كن به هر حال مسخره است ديگر چكارش كنم -يا علي
پاسخ اينجانب: به نام خدا و با سلام! آقاي ... جان! هيچگاه از كوره در نرو! شما اگر قرآن را ملاحظه كرده باشي، پيوسته خدا به پيغمبرش مي فرمايد: صبر كن! يا شما مي خواهي عقده دل بگشايي يا مي خواهي از خلق الله دستگيري كني. خشم آلود و نامهربانانه سخن گفتن براي عقده دل گشودن است، نه دستگيري از خلق. شما بايد اگر همواره دشنام بشنوي، خشمگين نشوي. شما بايد بدي را با خوبي پاسخ بدهي؛ نه بدي را با بدي.
موفق باشي و عاشق