سلام عليكم .
دوست عزيز بنده كه معادلي نديدم كه آورده باشيد ، معادل اين چيه عشق را عرض مي كنم .
ببينم ، حالا شما چه اصراري داريد كه محبت و اين دوست داشتن خودمان را كه در ترجمه ي آيات هم همين را بكار برده ايد ! و نه اين چيه عشق را ؟ بكار نبريد ؟
خب قرآن هم كه حب و مشتقاتش را بكار برده ، پس چرا همزبان با قرآن نباشيم ؟
به نام خدا
سلام عليكم
چند نكته را در پاسخ شما عرض ميكنم:
1. چنان كه در پست جاري آمده است، معادل معناي كامل عشق «حب شديد» است و آيه مربوط نيز ذكر شده است: وَ الَّذينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ(سوره بقره، آيه 165). معادلهاي معناي ناقص آن كه مطلق حب و دوستي باشد، هم ذكر شد و آن عبارت است از: حبّ و ودّ و ولايت.
2. غرض من از كاربرد لفظ عشق به جاي حبّ و ودّ و ولايت، اين است كه به طريق مبالغه القاء كنم كه دوست داشتن خدا و اولياء خدا بسيار لذتبخش و دلنواز است و از اين رهگذر آنان را كه در پي عشقهاي مجازي و غير الهي هستند، به سمت بكشانم و به آنها عرض كنم كه عشق اين است، نه آن كه شما در پي آن هستيد.
3. عنايت داشته باشيد كه هر لفظي ممكن است، در يك زماني شيوع داشته باشد و در زمان ديگر چنين نباشد؛ به علاوه ممكن است، معناي لفظي از زماني به زمان ديگر تغيير كند و لذا در يك زمان كاربرد آن فصاحت و بلاغت نداشته باشد؛ اما در زماني ديگر فصاحت و بلاغت داشته باشد؛ از اين رو نميتوان انتظار داشت لفظ يا الفاظي را كه در يك زماني كاربرد داشته است، در زمانهاي ديگر نيز به كاربرده شود.
4. شما پاسخ دهيد كه چه اشكالي دارد كه ما لفظ عشق را به جاي حبّ و مانند آن به كار ببريم؟ مگر عشق به خدا داشتن عيب دارد؟ به نظر من نه تنها عيب ندارد كه نداشتن آن عيب است و هر كه از آن برخوردار باشد، خير دنيا و آخرت را دارد و هركه نداشته باشد، خسران دنيا و آخرت را.
5. ما كه نبايد جمود در لفظ داشته باشيم؛ بلكه بايد به مفاد و مضمون توجه كنيم. آيا حب شديد كه مفاد و مضمون عشق است، چيز مذمومي است كه از كاربرد آن پرهيز داشته باشيم؟