آموزش پیرایش مردانه اورجینال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

سلام

در جواب اقا حميد بايد بگويم كه همين سخنان شما هم نتيجه پاي صحبت كساني نشستن است كه باعث بوجود امدن چنين پنداري شده..اين را بايد قبول كنيم .....ولي ايا مرجعي ديگر شما سراغ داريد ..همه ما علوم خود را از منابع ان دريافت ميكنيم....اما ايا چشم و گوش بسته ..ايا تجربه هاي شخصي خودمان كمكي در اثبات ان علوم نزد ما نميكند...

چرا فكر ميكنيد اخرين ذخيره خدا معلق مانده...من كه هر جا از او كمك خواستم ياريم نموده..ايا صرفا بايد او را با چشمانم ببينم تا باور كنم...ايا توقع داريد من كه حضور او را هر جا كه نياز بوده احساس نمودم..باورش نكنم...چون ديگري به ان اعتقاد ندارد....

پس بايد منكر عقل ...هوا ..اكسژن....هوش ..ونعوذ بالله خداو چيزهاي ديگر بود چون انها هم معلقند و معلوم نيست كجا هستند..چون انها را نميبينم...

ايا اين عاقلانه هست.....

رستگاري در اين است كه احساس كني خوبي ...احساس كني انچه را معبودت از تو خواسته انجام دادي...حال هر ديني داشته باشي...

همه ما داراي فطرتي هستيم كه نياز به پرستش داريم.....حال پيدا كردن درست ترين ان به ما محول شده.....كمكهايي هم شده...

با هر ديني كه احساس كنيم كه را ه كمال را طي ميكنيم ان نزد معبود ارزشمند است...

من هم شما را به وسعت انديشه بيشتر دعوت ميكنم....

بقيه الله خير لكم ان كنتم تعلمون...

ونريد ان نمن استضعفو ا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين

رسول خدا مي فرمايد

دوچيز را بين شما به يادگار ميگذارم

كتاب و عترت..اين دوچيز از هم جدا نمي شوند تا كنار حوض كوثر..

نگذاريم روزمرگي ها و شبهه ها ما را از راه روشني كه حداقل در كلام خدا به روشني امده ( براي ما)باز دارد...

ايا همه اين دلايل روشن..قصه و داستان است....؟

ايا احاديث روايت شده و سخنان بالاي منابر ..محض دلخوشيست...

اما اناني كه در طرف مخالف منابر سخن ميرانند واقعيت را مي گويند؟

در حاليكه سخنانشان شبهاتيست كه بي پاسخ نيستند...

خدا همه ما را به راه راست رهنمون سازد..

حكمت ذكر اهدنا الصراط المستقيم در اين جاهاست

موفق باشيد

پاسخ

با تشكر از اظهار نظرتان. در زمينه سخنان شما چند نكته در خور يادآوري است: 1. شما به آيات و احاديث استناد كرديد. حال آن كه مشار اليها اساساً قرآن و حديث را قبول ندارد. ما بايد به اموري استناد كنيم كه وي به آن باور دارد. مثل خدا، حيات پس از مرگ، فطريات و مانند آنها. 2. آياتي كه شما به آنها در اثبات وجود امام زمان(ع) مثال زديد، صراحتي بر ادعا ندارد و آن آيات به استناد روايات ذيل آنها مورد توجه قرار مي‌گيرد. اين روايات هم تنها مورد قبول برخي از علماي شيعه است و اهل سنت و ديگران به آنها اعتنايي ندارند. اهل تحقيق نيز به صرف رواياتي كه ذيل اين آيات آمده، نمي توانند آن آيات را بر خلاف سياق و زمان نزول آيه كه در دوره مكي نازل شده است، معنا كنند. آيه نخست سخن شعيب به قومش است و مراد از آن اين است كه در معامله زياده خواهي نكنيد و هرگز ناظر به امام زمان(ع) نيست. آيه دوم نيز ناظر به رهايي بني اسرائيل از دست فرعون است و هيچ ربطي به امام زمان ندارد. اثبات امام زمان و آمدن او در آخر الزمان از طريق قرآن مشكل است. 3. اثبات امام زمان با تجربه هاي شخصي نيز تنها براي خود اشخاص ارزش دارد. براي ديگران كه چنين تجربه اي نداشته اند، قابل استناد نيست. آري! اگر به نحو متواتر افراد بسياري پيدا شوند كه تجربه واحدي را گزارش كنند و به اصطلاح تواتر معنوي بر وجود امام زمان حاصل شود، براي كساني كه لجاجت نداشته باشند، دليل خوبي خواهد بود. موفق باشيد.