سلام. فرمودهايد كه «چون زنها قلب نازك و عاطفي دارند و هركه قلب نازك و عاطفي داشته باشد بيشتر از ظلم و خيانت و دزدي و ديگر بديها متنفر است و بيشتر به عدالت و...»الخ.اين اشتباه است. اين يك قاعدهي جهان شمول نيست. و حتي در بسياري از موارد، دقيقاً برعكس اين ميشود. يعني غلبهي احساسات در بسياري، باعث نفرت آنها از حق و حقيقت ميشود. وقتي پاي نفسانيات و منافع مهم وسط بيايد، بسياري نميتوانند درست بين بدي و خوبي تفاوت قائل شوند. زنان که سهل است، مرداني هم که اهل عاطفه و قلب نازک هستند هم، بسياريشان مشمول فرمودهي شما نميشوند. مگر در مورد ابوبکر نميگويند خصوصياتي را که نشانهي -ظاهرا- رقت قلب است؟ در بسياري از موارد، خصوصيات جماليه، براي تنفر از بدي و تمکين خوبيها کافي نيستند. به قطع بايد بگوييم هميشه بايد صفات جلاليه را هم ضميمه کنيم، که بسياري از زنها، از اين مسئله غافلند.ميخواستم تذکرات ديگري را هم راجع به متنتان بدهم، اما انگار مجال و حوصله نيست. موفق باشيد.