سلام خدا و ملائكه و پيامبران و خوبانش بر شما و همهي دين پژوهان راه حق (جل و علي)؛ همين تفاهم، مبناي دينداري است و من خدا را سپاسگذارم كه توانستيم اين اتفاق را با حوصله و مرحمت در اين رسانه نشان بدهيم. يك نكته باقي است و آن اينكه توجيه عقلاني نداشتن يك پديده با اين مطلب كه ما نتوانيم توجيه آن را درك كنيم متفاوت است. راه معرفت هيچ پديده اي در اين عالم و در هيچ يك از عوالم ديگر بر هيچ كس بسته نيست و حتي وحي هم توجيه عقلاني دارد؛ يعني جزئيات آن هم توجيه و هم توضيح عقلاني دارد و هم كاملا قابل تبيين است و اصلا دعوت دين و صاحب شريعت مقدس اسلامي به تعقل و معرفت و كليدواژه هاي وابسته براي تامين همين غرض است، منتهاي مطلب اينكه هركس به قدر فهمش فهميده مدعا را بنابراين لازم است اين جمله كه فرموديد: توجيه عقلاني ندارد ، در مورد هر سه گزينه به اين جمله تبدسل شود كه: توجيه عقلاني آن را همه نمي فهمند و اين نيست كه هر كسي به تبيين عقلاني آن دست پيدا كرده باشد و به اصطلاح: در كليت اين قانون شكي نيست ولي در مصداق فعلي آن مورد خدشه است. قانون كلي اين است كه همه چيز در عالم قابل فهم است ولي واقعيت موجود اين است كه همه به فهم همه چيز نرسيده اند و به قول بزرگمهر: همه چيز را همگان دانند كه اشاره به واقعيت موجود و وضعيت فعلي دارد نه آنكه بيان نفي كلي توانمندي بشر باشد و بهترين دليل بر وجود يك پديده همان وقوع آن است كه دست كم علم كلي نزد چهارده معصوم ( صلوات الله عليهم اجمعين ) وجود دارد، اگرچه ادعاي خود اين موضوع و اثبات آن از جهت ارائهي مصداق در خود آن بزرگواران نيز معمولا با مشكلاتي همراه بوده است كه تاريخ گواه آن است و يكي از نتايج ظاهري آن شهائت خود آن حضرات بوده است، زيرا ادعاي حقيقت جاهلان را بر عليه انسان مي شوراند و عاقلان را به طمع دسترسي مياندازد و در هر دو صورت براي صاحب حقيقت و مرد حق، دردسر آفرين است و در اين زمينه زندگي مولاي متقيان حضرت علي عليه السلام و صديقهي طاهره و امام حسن و امام حسين عليهم السلام بعد از حضرت رسول اعظم الهي و خاتم انبياء صلوات الله عليه و آله اجمعين در رأس قرار داشته و از اين نگاه خصيصه هايي وجود داشته كه پنج تن آل عبا شخصيتهاي برجستهي روايت حديث كساء قرارگرفتهاند و باز از همين جهت است كه كتمان يكي از بزرگترين اخلاق سلوك و به نظر من بالاترين و اساسيترين خصيصهي سالك و مؤمن به شمار ميرود و بزرگاني كه در اينجا از آنها ياد شد ( مثل مرحوم آقا سيد علي آقاي قاضي و مرحوم علامهي طباطبايي ) خود برجستهترين مجسمههاي اين خصيصه بودهاند.
در هر صورت بازهم تشكر ميكنم و علاوه بر آن به شما تبريك ميگويم؛ هم به خاطر ميلاد باسعادت حضرت فاطمهي معصومه سلام الله تعالي عليه و هم به خاطر اينكه وبلاگ شما بحث برانگيز و پوياست و اين ويژگي را در هر وبلاگي نميتوان يافت البته منظور پويايي معنوي است كه الحمدلله شما ازآن برخورداريد و الا در خيلي از وبلاگها و سايتهاي ديگر هم ميشود به نوعي جنجال و انگيزش رسيد مثل وبلاگهاي تبليغات سكس و وبلاگهاي سياسيكار و سياست باز ( نه وبلاگهاي سياسي، كه بايد اينها تفكيك شود ).
حرف آخر سپاس و ستايش خداوند است كه همه چيز به دست اوست. خدانگهدار شما.
سلام عليكم
باز لطف شما ممنونم. عرض من اين بود كه احكام غير فطري و به تعبير ديگر آداب و رسوم قومي لزوماً توجيه عقلاني ندارد. ممكن است، مبناي آن ذوق و سليقه باشد؛ مثل كراوات زدن غربيها و عمامه گذاشتن هنديها. هفت دور چرخيدن گرد خانه خدا نيز لزوماً توجيه عقلي ندارد؛ يعني چنين نيست كه ششبار يا هشتبار خلاف عقل باشد.
در پناه حق باشيد.