وبلاگ :
عشق الهي: نگاه به دين با عينك محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمين
يادداشت :
حقوق زنان در اسلام
نظرات :
4
خصوصي ،
25
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
امير
جدا از اين که بزرگان و محققين ديني به شبهات مربوط به ارث و ديه زن جواب وافي و کافي داده اند و خوانندگان متن ميتوانند به آن مراجعه کنند بايد گفت که اولا فلسفه اين دو حکم شرعي منحصر به نان آور بودن مرد نيست بلکه امور ديگري هم دخيل است از جمله وجوب جهاد و ديه عاقله و غيره کما اينکه در روايت هشام بن سالم ذکر شده(علل الشرايع ج2 باب 371) وثانيا بفرض که همين يک مورد فلسفه جعل اين احکام باشه باز ضرري نميزند بعلت اينکه هنوز هم در همه جوامع بار تامين مخارج خانواده بر دوش مردان است و حتي در جوامعي که ادعاي تساوي حقوق زن و مرد دارند اين امر صادق است بله در همه جوامع هستند زناني که براي خود درآمد دارند و احيانا خرج خانه با آنان است ولي چنانچه در جاي خود ثابت شده در جعل احکام شرعي (وبلکه تمام قوانين دنيا) حالات اکثريت و غالب مردم در نظر گرفته ميشود نه تک تک آنها و در مورد ما نيز فعاليت اقتصادي و اجتماعي مردان بيشتر از زنان است فلذا موارد خاص و استثنائي هم ملزم به اطاعت و تبعيت از اين قانون ميشوند مثلا در قوانين رانندگي همه بايد پشت چراغ قرمز بايستند و حکمت آن هم جلوگيري از تصادف و هرج و مرج است حال اگر کسي سر چهار راه به چراغ قرمز برسد ولو وسيله اي هم از سمت مقابل نيايد مجاز به نقض اين قانون نيست والا اگر با اين استثنائات بخواهند قوانين را زير پا بگذارند سنگ رو سنگ بند نميشه.مضافا بر اين که شانه خالي کردن مردان از زير مسووليت ربطي به اين احکام ندارد و اما عدم تمکين جامعه در برابر احکام شرعي بر فرض ثبوت آن شامل همه ا فراد آن نميشود و آن تعداد مخالف در تمام ازمنه بوده اند ولي آنچه که مهم است عمل به اين احکام از سوي مردم و مسلمين بوده است واين خود بهترين دليل بر عاقبت به خيري اين قوانين است مضافا بر اينکه تکاليف شرعيه خالي از زحمت سختي نيست و طبعا اين سختي و زحمت به مذاق خيلي ها خوش نمي آيد(بل يريد الانسان ليفجر امامه) ولي اين باعث نميشه تکاليف ساقط و قوانين شرعي عاقبت بخير نشوند و الا با چنين تفکري بايد حکم به تعطيلي معظم احکام شرعي (اگر نگوييم همه) داد و بقول مرحوم شهيد مطهري کلمه تکليف از ماده کلفت است که مفهوم مشقت دارد آنچه نبايد باشد حرج است که در اسلام نيست اسلام از لاحرج دم زده نه از لاکلفه و عسر هم فوق کلفت است
پاسخ
تغيير يا تعطيل احكام اسلام از پويايي آن است و در سيره پيامبر(ص) و ائمه(ع) و حتي فقهاء نيز رايج بوده است. مهم نيست كه اسلام آن را چه بنامند. آنچه را كه احكام ثانويه يا احكام اضطراري يا احكام حكومتي و مانند آن خوانده اند، مربوط به سخن ماست. بعضي از احكام مثل احكام برده داري در دوره معاصر قابل اجرا نيست. نبايد تصلب داشت و گفت: بايد تمام احكام ولو آن كه مفسده داشته باشد، بايد اجرا شود.