درب کنسرو بازکن برقی

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ بانو 
"بايد توجه داشت كه صفاي قلبي در ظاهر و اعمال هم انعكاس دارد و آن به صورت حجاب اعم از چادر و مانند آن نشان داده مي شود."
خب اين برداشت مردانه شماست. نه تنها يک زن بي چادر، بلکه يک زن بي حجاب (به قول شما بد حجاب) مي تواند صفاي قلب داشته باشد...صفاي قلب لزوما در حجاب بروز پيدا نمي کند. بلکه حتي برخي آن را بي ربط به صفاي قلب و برخي ديگر آن را عليه صفاي قلب مي دانند.
+ بانو 
سلام
ما با چشم خودمان ميبينيم که زنان غربي بسيار خوشبخت تر از زنان مسلمان هستند. تمام دستاورد هاي زنان غربي را همين فمنيسمي به وجود آورده که شما آن را مقابل اسلام قرار داده ايد. تمام خوشبختي امثال من را همين فمنيسم به وجود آورده. فمنيسم بود که به ما حق راي داد. حق کسب بيرون آمدن از خانه را داد. حرف از تساوي حقوق زن و مرد زد. زن را به دانشگاه و سياست کشاند و او را از نقش فداکارانه و منفعلانه زن خانه دار به يک نقش فعال و تاثيرگذار تبديل کرد.
بله طلاق زياد شده. ولي اين پديده يک امر طبيعي است. مشخص است وقتي شما به زن نقش يک عروسک خانگي مطيع را مي دهيد، طلاقي وجود ندارد. هميشه مطيع است و براي خودش حقي قائل نيست، شخصيت مستقلي قائل نيست.
اما وقتي يک زن تحصيل مي کند، دستش در جيب خودش مي ود و حقوق خودش را مي شناسد، طبعا به دنبال احقاق حق خود هم ميرود. يعني "انتظار"ي به وجود مي آيد که پيش از اين نبود. مرد هم انتظاراتي دارد و وقتي اين انتظارات با هم تزاحم پيدا مي کنند يا برآورده نمي شوند اختلاف وجود مي آيد. لذا هر طلاقي پديده شوم نيست، بلکه حاصل تبديل شدن حضور يک فرد به حضور دو فرد است.
کدام زني است که حاضر باشد به وضعت اسف بار زنان در گذشته برگردد؟! در گذشته طلاق خيلي خيلي کم بود ولي زنان بي سواد و بي فرهنگ و کتک خور بودند و هيچ نقش مستقيمي در گسترش علم و سياست و...نداشتند. کارشان آشپزي بود و کهنه شوري. آخر کدام زن اين گذشته شوم را دوست دارد؟!
ما دو مطلب را يادمان رفته:
1- خوشبختي زنان امروزي حاصل ايجاد جريان فمنيسم و فداکاري هزاران زن و مرد غربي در اين رابطه است.
2- هر تحولي آسيب هايي دارد. نمي شود هم خدا را خواست هم خرما را. هم چنان که نمي شود هم جامعه بي طلاق را خواست هم تساوي حقوق زن و مرد را! (کسي منکر تلاشش براي کم کردن آن نيست)
+ عزيز 
سلام مطلبتون قشنگ بود ولي بگيد چه جوري بايد به اين حال رسيد؟دوستون دارم خيلي زياد
پاسخ

سلام عليكم. از لطف شما ممنون. تلقي من اين است كه با تلطيف قلب مي توان به عشق الهي دست يافت و آن از رهگذر اختصاص لحضاتي از شبانه روز به خصوص نيمه شب به گريه به ياد خدا و مرگ و قيامت است. من پستي را درباره گريه نوشته ام مي توانيد به آن مراجعه فرماييد.
+ دوست 
سلام مطلبتان خوب بود ولي يك مطلب را لازم ديدم بگم شروع به قول شما عاشقي سخته اما ادامه دادنش سخت تره چون خدا نكنه كه دچار غفلت بشي يا امور دنيا سرگرمت كنه ان موقع چه كار بايد كرد وقتايي هم ميرسه كه دوست داري كاري بكني براي اين عاشقيت را نشان بدي امامي بيني حوصله اش را نداري بعضي وقتام اين قدر از خودت بدت مياد كه چرا اين جوري شدي كه برات حالي نمي مونه عبادت كني .يه روز خوبي يه روز بد .ان موقع با خودت چه كار بايد بكني .من خودم كه خسته شدم واقعا خسته از اين بلاتكليفي كه دچارش شدم .
پاسخ

سلام عليكم. همين طور است كه شما مي فرماييد. عاشق شدن مثل به كوه صعود كردن است، اما يك غفلت و لغزش مثل از كوه پرت شدن است. احوال آدمي در عاشقي يكسان نيست. گاهي حال مساعد است و گاهي نيست. منتها نبايد دلزده شد. بايد يك برنامه ثابتي براي عاشقي داشت تا گاهي كه حالي به دست مي دهد، عشق را شكار كرد. عاشقي كردن مثل دام پهن كردن صياد است كه هميشه شكار به دام نمي افتد. منتها وقتي به دام بيافتد، غذاي مدت مديدي را فراهم مي كند. اگر در طول هفته يكبار حال به دست دهد، براي كل هفته بس است.
سلام و درود خوبان عالم بر شما
جناب استاد دست دوستي شما را مي فشارم
به اميد روزي كه با ظهور امام خوبي ها عشق و محبت پيشه تمام مخلوقات نسبت به هم و در برابر خالق باشد

سلام دوست جون

پست قشنگي بود.

اگه وقت داشتم بازم ميام.

اگه شما هم وقت كردي به من سري بزن.

منتظرت هستم.

+ زهرا 

با سلام و احترام

ممنون از بحث معنويتي که مطرح کرديد.سوال من اين است که آيا از نظر شما معنويت در زنان در حجاب خلاصه مي شود.چرا وقتي در مورد معنويت زنان صحبت مي شود فورا يک زن چادري يا باحجاب در ذهن مجسم مي شود. زن غير لز حجاب از راههاي بسياري مي تواند اين معنويت را کسب کند و همه زنان با حجاب معنوي نيستند.

معنويت يک امر قلبي است و مفهومي بسيار وسيع تر دارد.

از شما که در منابع اصيل اسلامي صاحب نظر مي باشيد تقاضا دارم مانند مردان سنتي به بحث زنان سنتي نپردازيد.

ممنون

پاسخ

به نام خدا و با سلام. آوردن عكس زن چادري در اين پست يك امر تصنعي نيست. داستاني كه نقل شده است، مربوط به شخصي است كه صاحب عكس است. اما به هر حال، محجوب بودن زن ارزشي است كه نمي توان آن را كتمان كرد. در قرآن هم به پوشيده و محجوب بودن زن سفارش شده است. البته انكار نمي توان كرد كه هر زن محجوب و چادري معنويت و عشق مقدس الهي ندارد و هر زني كه بي چادر است، لزوماً خالي از معنويت و عشق الهي نيست. بايد توجه داشت كه صفاي قلبي در ظاهر و اعمال هم انعكاس دارد و آن به صورت حجاب اعم از چادر و مانند آن نشان داده مي شود. موفق باشيد.