وبلاگ :
عشق الهي: نگاه به دين با عينك محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمين
يادداشت :
معنويت، يعني عاشق شدن
نظرات :
4
خصوصي ،
7
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
دوست
سلام مطلبتان خوب بود ولي يك مطلب را لازم ديدم بگم شروع به قول شما عاشقي سخته اما ادامه دادنش سخت تره چون خدا نكنه كه دچار غفلت بشي يا امور دنيا سرگرمت كنه ان موقع چه كار بايد كرد وقتايي هم ميرسه كه دوست داري كاري بكني براي اين عاشقيت را نشان بدي امامي بيني حوصله اش را نداري بعضي وقتام اين قدر از خودت بدت مياد كه چرا اين جوري شدي كه برات حالي نمي مونه عبادت كني .يه روز خوبي يه روز بد .ان موقع با خودت چه كار بايد بكني .من خودم كه خسته شدم واقعا خسته از اين بلاتكليفي كه دچارش شدم .
پاسخ
سلام عليكم. همين طور است كه شما مي فرماييد. عاشق شدن مثل به كوه صعود كردن است، اما يك غفلت و لغزش مثل از كوه پرت شدن است. احوال آدمي در عاشقي يكسان نيست. گاهي حال مساعد است و گاهي نيست. منتها نبايد دلزده شد. بايد يك برنامه ثابتي براي عاشقي داشت تا گاهي كه حالي به دست مي دهد، عشق را شكار كرد. عاشقي كردن مثل دام پهن كردن صياد است كه هميشه شكار به دام نمي افتد. منتها وقتي به دام بيافتد، غذاي مدت مديدي را فراهم مي كند. اگر در طول هفته يكبار حال به دست دهد، براي كل هفته بس است.