نظرات ياداشت فاطمه عشق خدا بود. - عشق الهي: نگاه به دين با عينك محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمين

+ ايراني

ظاهرا همچنان داستان خود گويي و خود خندي، عجب مرد هنر مندي ادامه دارد. نمي دانم اين چه داستاني است که عشق يک پدر به دخترش را متفاوت ترين عشق پدرانه روي زمين مي دانيد و به آن رنگ و بوي الهي مي دهيد. فاطمه يک دختر بود براي پدرش و اگر هم علاقه اي وجود داشت يک امر طبيعي و همان حقيقت مهر مادري و عشق پدري است که ميليون ها انسان آن را داشته اند. محمد و فاطمه چرا از ديگران متفاوت بوده اند در اين زمينه؟ يعني چه عشق محمد به فاطمه ناشي از عشق به خدا بود و ...

شما فکر مي کنيد مردم دنيا هنوز در عهد محمد بيابانگرد حجاز که در سن 50 سالگي هم ذست از يک دختر بچه 9 ساله به اسم عايشه نکشيد، زندگي مي کنند؟

به دور خودتون يک حصار درست کرده ايد و دلتون رو به يک سري مهملات خوش کرده ايد که عمار گفت ... و فلاني گريست. به جاي دل خوش کردن به استخوانهاي پوسيده يک سري عرب هاي مرده 1500 سال پيش و داستان سرايي براي ماوراي طبيعي نشان دادن عشق و محبت و منش آنها کمي به فکر جوانهاي اين کشور باشيد که بايد ياوه سرايي هاي شما رو سر کلاسهاي درس گوش بدهند. جوانهايي که به خاطر همين دين الهي و ماوراي طبيعي و آن پيام آور رحمت که از ديدگاه شما بهانه خلقت بوده، در اين روزها سرشون بالاي دار مي ره. روزي خواهد رسيد که شما و امثال شما و آن انسان نماهاي انسانيت فروش مکافات اراجيف سرودن خود را خواهيد ديد و در دکان شما کاسبهاي اين دين ضد بشري که بوي تعفنش تمام ايران رو گرفته، تخته خواهد شد. سعي هم نکنيد اسلام موجود در ايران رو مجزا از اسلام محمدي کنيد. اين 20 درصد اسلام محمدي هست. اگر همه 100 درصد اسلام محمد رو پياده کرده بودند، الان همه مردمان کرده زمين بايد از بوي تعفنش فرار مي کردند به يک کره ديگه.

دست برداريد آقايي که اسم دکتر رو يدک مي کشيد!

پاسخ

بالاخره آنچه جناب ايراني مي فرمايد، هم در دنياي جورواجور يك نظر است. ايشان مي فرمايد كه اينها دروغ است. دليلي هم اقامه نفرموده اند. ما آنچه گفتيم،‏ مبتني بر يك سري شواهد تاريخي بود كه قرينه اي هم در جعل آنها نيافتيم و دليلي نداشتيم كه آنها را دروغ بدانيم. تنها نكته اي كه اشاره كردند، ازدواج پيامبر(ص) با عايشه بوده است. خوب اگر كسي در شرايط عصر نزول و به خصوص شرايط خاصي كه پيامبر با عايشه ازدواج كرد، نباشد، واضح است كه برايش هضم پذير نيست كه با چنين اختلاف سني ازدواجي صورت بگيرد. پيامبر(ص) در عصر خودش چنين ازدواجي كرد كه آن هيچ قبحي نداشت. پيامبر يك پادشاه نبود و حرمسرا درست نكرده بود. وقتي با عايشه ازدواج كرد كه هيچ قدرتي نداشت. هيچ اكراه و اجباري هم از سوي آن حضرت نبود. زن هم در آن روزگار ارج و قربي نداشت. پيامبر(ص) نيز هيچ ستمي به عايشه نكرد و احترام تمام براي او داشت و اين عايشه بود كه پيامبر را مي آزرد. پيامبر در اوج قدرتش همه زنانش را مخير كرده بود كه اگر خواستند، طلاق بگيرند. حال چرا بايد چنين ازدوداجي را در آن عصر ناپسند بدانيم؟