ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ زهرا 

با سلام و احترام

در متن داشتيد که سوره نساء در سال سوم هجري نازل شده در حالي که در کتب معروف تاريخ نزول اين سوره را پس از سوره احزاب مي دانند و چون سوره احزاب در خلال جنگ احزاب يعني سال پنجم هجري نازل شده پس نزول سوره نساء بعد از اين سال مي باشد. لطفا منبع خود را که سال نزول سوره نساء را سوم هجري گفته معرفي بفرماييد

با تشکر

پاسخ

به نام خدا و با سلام. از مقارنه مضاميني كه در سوره نساء آمده است، با شرايط تاريخي چنين به دست مي آيد كه اين سوره بعد از جنگ احد نازل شده است كه در سال سوم اتفاق افتاد. در اين سوره از وجود يتيمان و ازدواج با زنان بيوه سخن رفته است و اين بايد وقتي بوده باشد كه يتيمان و زنان بيوه اي به وجود آمده باشند و آن به طور عمده بعد از جنگ احد در سال سوم هجرت بوده است. مسائل مربوط به يتيمان و زنان بيوه مي تواند تا حدود يك سال بعد از جنگ احد يعني سال چهارم هم بحث داغ محافل بوده باشد؛ اما تأخير نزول آيات مربوط به آنان بيش از اين چندان موجه به نظر نمي رسد؛ بنابراين نمي توان ترتيب نزولي كه در روايات منعكس است، زياد قابل اعتنا باشد.

سلام به قلب خواهان عشق

مطالبتون خيلي جامع و زيبا بود خصوصا كه با روايات و احاديث همراه بود براي اون دسته از افرادي كه مي گويند مدرك در مقابل حرفاتون بياريد خوب جوابي است.

اما در مورد ازدواج موقت

به نظر من حلال خدا حلال است

و حرام خدا هم حرام.

ولي مسائل ديني موقعه اي خوب است كه ما انسانها از اونها سواستفاده نكنيم.

و در مورد خانه هاي عفاف اگر راه بيفتد تا حدودي جلوي فساد موجود در كشور را ميگيرد البته اونهم اگر به اسم دين كارهاي غير اخلاقي در ان انجام نشود خيلي عالي است.

در كل وبلاگتون خيلي براي من يكي كه مفيد بود و چيزهاي جالبي از اون ياد گرفتم به راهتون ادامه بدهيد و موفق باشيد.

التماس دعا ياعلي

پاسخ

سلام عليكم از لطف شما ممنون. خدا ما را از عاشقان خدا و اولياي او از جمله حضرت زينت قرار دهد.خدا به همراهت.
با سلام خدمت شما: مسئله تعدد زوجات پيغمبر رو جالب بيان كرديد. ممنون موفق باشيد. مرسي كه خبر كرديد. ياحق التماس دعا.

سلام

شهادت امام ساجدين علي بن الحسين و سالروز تخريب سامرا را تسليت مي گويم

الهي ايمانم را به درجه کامل ترين ايمان برسان

و يقينم را برترين يقين گردان

ونيتم را به بهترين نيت ها منتهي ساز

و کردارم را به بهترين کردارها تبديل کن

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

قسمتي از دعاي مکارم الاخلاق امام سجاد

التماس دعا

يا حق


اسم گراميت را ليلي گذاشتم.
براي انكه خود خودم مجنون باشم.
دل شكسته را بستم. و نام عزيز تو را به منقار گرفتم.
و هر جاه مي روم نام تو را به منفار گرفته.
پر مي زنم در دشت و كوه.
درخت زار و كوير
گلزار.و يكسره منقار ميچنبانم و اواز مي دهم.
يا ليلي يا ليلي يا ليلي
من مجنونم...
سلطان عشق )صمد)
.
سلام ! مطلب خوبي بود اما من يه نظري دارم اگه خواستيد روش فكر كنيد من مي گم عشق يكي است و زميني و آسموني نداره و اون عشق به خداست كه همه ي عشقا رو تحت الشعاع خودش قرار داده و عشق ليلي و مجنوني فقط يه مثاله براي اينكه ما اين عشق رو بهتر درك كنيم وگرنه دروغي بيش نيست يعني مثلا اگر مجنون آواره ي كو و بيابون ميشه ما بايد شيفتگي و حيراني دروني پيدا كنيم يا فرهاد اگر براي شيرين كوه مي كنه يعني ما بايد سخت ترين كارها و غير ممكن ترين ها رو براي معشوق انجام بديم . يا علي
پاسخ

سلام بر توي اي شيداي بي نشونسخن حقي فرموديد. من هم بر اين عقيده ام كه ماهيت عشق يكي است؛ همچو آبي كه مي تواند، در ظرف هاي متفاوتي ريخته شود و به شكل هاي گوناگوني دربيايد. آورده اند كه سيد هاشم حداد براي قلبش نزد پزشك قلبي رفت. پزشك با معاينه قلبش از او پرسيد: آيا شما عاشق بوده اي؟ مي دانيد كه او عارف بود و هرگز عشقي از نوع عادي آن نداشت؛ در عين حال پزشك قلب تصور كرده بود، او عشقي از نوع عادي داشته است. حاصل آن كه آثار فيزيولوژي و روان شناختي عشق زميني و الهي يكي است و اين حاكي از يكي بودن جوهره عشق است. حتماً شنيده اي كه معروف است: المجاز قنطرة الحقيقه: عشق مجاز پل عشق حقيقي است. يعني با تجربه عشق مجازي و زميني مي توان عشق حقيقي الهي را تجربه و احساس كرد. نيز حتماً بسيار شنيده ايد كه برخي از عاشق هاي زميني پس از مدتي به عشق آسماني و الهي سوق پيدا كرده اند. نظير شهريار.خدا ما را عاشق خود كند.

سلام دوست عزيز خوبي؟ وبلاي خوب با مطالب مفيد داري اميدوارم اينجور مطالب و اينجور وبلاگها روز به روز بيشتر بشه.با حرفات در مورد عشق هم كاملا موافقم

اميدوارم موفق و جاري باشي...........

پاسخ

سلام عليكم دوست عزيز شما چطوري؟ خوبي؟ از لطف شما ممنون. خدا همه ما را عاشق خودش كند.
هوالاول..مطلبتون جالب وبه جا بود..موفق باشيد..التماس دعا يازهرا

سلام رفيق .

به نظر من عشق به بندگان خدا همون عشق به خداست .

چون عشق به خدا داشتن و عاشق حقيقي خدا بودن كار عرفا و امامان است نه بندگان معمولي .

مطلبي با همين عنوان دارم كه به زودب از طريق وبلاگم منتشرش مي كنم .

به هر حال به خاطر اين دو پست آخرت بهت تبريك مي گم واقعا كامل و غني هستد .

شاد باشي و عاشق .

يا حق .

پاسخ

عليكم السلام درست مي فرماييد، اگر به همه عشق بورزد، از اين جهت كه به خدا تعلق دارند. به نظر من عشق به خدا در جان همه هست و اختصاص به كسي ندارد. منتها شدت و ضعف دارد. مسلماً ما نمي توانيم آن عشقي را كه انبياء و ائمه داشتند، داشته باشيم. ان شاء الله به وبلاگت سر خواهم زد.خدا ما را عاشق خودش كند.
مطلب زيبايي بود مخصوصا اينكه با آيات و احاديث همراه بود
پاسخ

از لطف شما متشكرم.