• وبلاگ : عشق الهي: نگاه به دين با عينك محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمين
  • يادداشت : چاره اساسي عشق به جنس مخالف
  • نظرات : 2 خصوصي ، 45 عمومي
    • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     
    + فاطمه 
    مطرح کردن اين مسايل فايده نداره تنها باعث از هم پاشيدن خانواده مي شه دختري که بياد با مردي ازدواج کنه که زن داره باعث از هم پاشيدن يه خانواده مي شه تشکيل يه خانواده جديد مساوي مي شه با از هم پاشيدن يه خانواده ديگه پس عملا فايده نداره . بهتره دخترا صبر کنند تا يک پسر مجرد بياد سراغشون يا به گفته قران عفاف پيشه کنند.
    + * 
    ميدوند که از زنده بود خودم پشيمون ميشم يکي از خانم هايي که هر هفته به خونشون ميرم براي تميز کردن راه پله هاشون از من خوشش اومد و براي پسرش پيشنهاد داد وقتي فهميد بيوه هستم و پسرش مجرد هفته بعد ديگه بهم زنگ نزد که براي کار بيام، من خيلي بيشتر از اوني که فکرشو بکنيد سختي کشيدم نظرات تمام خانوم ها و آقايون رو خوندم بعضي از خانوم ها که انگار رنگ سختي و گرفتاري رو به روي خودشون نديده بودند و صداشون از جاي گرم بلند ميشد و بعضي هم نه... منصف بودند اما اونها هم از وضعيت منو امسالهم خبر ندارند بعضي از آقايون که با قشر ما طوري بخورد ميکنند که انگار بدبخت تر از ما دختران بيوه توي اين دنيا نيست وقتي صحبت آقاي قرائتي رو خوندم اشک توي چشمام جمع شد و خيلي براش دعا کردم چون واقعا از اين وضع خسته شدم برام مهم نيست که مرد زندگيم چندتا زن داشته باشه فقط ميخوام توي خونه بمونم به دور از چشم هاي هرزه ميخوام به بيماري مادرم برسم به تربيت بچه هام حرفاي مردم ديگه برام ارزش نداره چون رسيدم به آخر خط من احترام زيادي براي خواهراي خودم قائلم انشاالله انشاالله انشاالله خدا نکنه که حتي يک روز هم مثل من باشيد انشاالله که همتون خوشبخت بشيد ولي خواهراي خوبم همه حرفاي شما درست ولي من کارم به جايي رسيده که حاضرم با يه آدمي که از روي هوس باهام ازدواج کرده و دست بزنم داره ازدواج کنم ولي از اين وضعيت خلاص بشم خيلي از خانوم ها به محضي که فهمند که من بيوه ام رنگشون ميشه عين گچ و بدون اينکه نکنه شوهرشون از قضيه بو ببرند از کنار بلند ميشند و با غرور دست همسرشون رو ميگيرند و از پشت شيشه ماشين شوهرش به منو دو تا طفل معصومام نگاه ميکنند.
    ..
    + * 
    اين نظري است که ذيل حرفهاي آقاي قرائتي و برخي خوانندگاه خانمي در سايت بولتن گذاشته اند:
    سلام همگي خسته نباشيد
    من فاطيما 33 ساله هستم شوهرم به علت بيماري سرطان خون به رحمت خدا رفت.
    من کارمند شرکت پست هستم و دو تا پسر به نام سهيل و سينا دارم سهيل 3 ساله سينا 4 ساله وقتي شوهرم مارو تنها گذاشت خانواده شوهرم هم مارو تنها گذاشتند من بودم و دوتا بچه و يک پدر پير بازنشسته شهرداري و يک مادر پير و شکسته من رو به دليل قرار دادي بودنم مجبور شدم که از پست بيام بيرون 3 ماه دونبال کار بودم يک جا پيدا کردم که منشي ميخواستند روز اول مدير گفت شرايط اين شرکت اينه که با چادر پشت ميز ننشينيد و با ارايش و با بيرون گذاشتن مو براي رفت و آمد خريداران خارجي مناسب باشه از اونجا زدم بيرون چندتا کار رو تجربه کردم با تمام سختي هاش ولي به دليل مدت زياد کار و دلشوره بچه هام از اونجاها هم به خاطر غيبتام و دير رفتنام بيرون کردند و بعضي هاشون خودم اومدم بيرون به دليل سالم نبودن جو محل کار. بهم پيشنهاد کار در خونه دادند رفتم و مشغول کار شدم الانم دارم پله هاي خونه هاي مردم رو تميز ميکنم و هر روز بارها و بارها به من پيشنهادهاي مختلف غير شرعي...بقيه نظر در کامنت بعدي...
    + * 
    با سلام
    يکي از دوستان اعتراض و گلايه داشت که اين چه مطلبي هست!؟ گفتم خب مشکلش چيه؟ مي گفت همش نياز جنسي بيان شده؛ در حالي اين طور نيست نياز جنسي اونقدري پر رنگ نيست رفع نياز عاطفي هست که مهمه، احساس امنيت در سايه ازدواج مهمه و مسائل ديگر.
    عرض کرم حق با شماست اما نياز عاطفي و جنسي چندان خط کشي مشخصي ندارد که بگوييم اين نياز جنسي است آن ديگري عاطفي(دقت شود عاطفي بين زن و مرد) اگر دقت کني مي بيني تا علقه و احساس عاطفي ايجاد نشود رابطه جنسي ايجاد نمي شود. مثلا يکي از دوستان خودم که بسيار هم روشن فکر هستند دختري که از همسرش 7 سال کوچکتر است(به علت اخلاف عقيده توافقا و خيلي خوب جدا شدند) بعد از جاري شدن خطبه طلاق، دوماه يا بيشتر با هم توي يک خانه بودند؛ اما بس که از رفتارهاي هم رنجيده بودند هيچ ارتباطي و رجوعي در اين مدت اتفاق نه افتاده. خب اين علتي جز اين ندارد که نياز جنسي و عاطفي منبع مشترکي دارد، وقتي رابطه زوجين مطرح مي شود.
    اين را براي پاسخ به امثال دوستم خالي از فايده نديدم که بيان شود
    اين پست را هم ببينيد خوب است"

    سخنان قرائتي درباره زنان جوان بيوه

    در اينترنت سرچ کنيد مي يابيد
    + * 
    همه پيامم در يک کامنت جاي نگرفت در ادامه بايد بگويم: اين يک مسئله جدي است. جامعه ما اسلامي است به اين مسئله دقت کنيد. بچه ها(دختران جوان ما) به راستي در حال رقابت هستند براي بدست آوردن يک همسر شايسه و اقتضاي رقابت براي چنين امري با مبادرت به کمي بي بند و باري شروع مي شود و همين طور ادامه مي يابد. اين قبل از اين است که دختران ما به اين نتيجه برسند که ديگر نمي توانند ازدواج کنند، اين بُعد مسئله براي وقتي است که اميد ازدواج دارند. حال شما تصور کنيد بعد از اين که به اين نتيجه رسيدند که ديگر نمي توانن ازدواج کنند و تنهاي تنها مانده اند با اين نيازشان، به نظر شما تحليل عاقلانه چه نتيجه اي به دست ما مي دهد؟ نتيجه رسيدن به چنين مرحله اي براي دختران ما چقدر مي تواند از اين سه گزينه خارج باشد: افسردگي شديد، خود ارضائي، روي آوردن به ارتباطات آزاد براي پر کردن بخشي از خلأهاي روحي خود؟ چقدر مي توانيد تضمين کنيد که دختران مجرد مانده ما تا سنين 40 و 40 و خورده اي بسا از هر سه اينها در رنجند؟ از چند درصد آنها مي توان اين انتظار را داشت که نه خود ارضائي کنند،‌نه افسرده شودند، و نه....؟
    + * 

    در جواب دوست عزيز علاوه بر آنچه شما فرموديد و کاملا به جا و درست است بايد عرض کنم که دوست عزيز اگر شما نگاه جامعه شناسانه و وران شانسانه داشته باشيد، در عين حال با بچه هاي تيپ بد حجاب صميمي شده و با آنها صحبت کرده باشيد مي بينيد که نسل جديد با توجه به اين که به دختران نسل قبل نگاه کردند و ديدند که بيشتر محجبه ها که صفت و سخت به آن پاي بند بوده اند، مجرد و در زندگي خسته کننده اي گرفتارند و زندگي پر از زنجي را از هر نظر(ازدواج مهمترين بعدش رفع نياز جنسي است اما ابعاد ديگر فراوان و مهمي دارد مانند اعتبار اجتماعي و آرامش و کم شدن بار سنگين نگاه جامعه و حرف ديگران) تحمل مي کننند، به خود آرايي روي آورده اند تا در ميدان رقابت به قول خودشان طور کردن پسرها موفقتر باشند. چرا تعارف مي کنيد در مقام علمي اگر تحليلي هست، بايد بي پرده بيان شود و إلا کاري از پيش نخواهد رفت. جالب است مي گويند که فلان دکتر راست مي گويد که اگر دقت کنيد در گذشته ها، دختران کوزه به دوش زودتر سر سفره عقد نشتند، تا دختران قاليچه به دست. به اين عبارت و پيام آن دقت کنيد متوجه مي شويد که بچه ها با چه ديدي اول به بدحجابي و بي بند و باري روي مي اورند و بعد عادتشان مي شود. بماند که به زود و دير آن هم که کاري نداشته باشند به طور کلي بسياري بيم مجرد ماندن را دارند.

    + پاك روان 
    سلامم و عرض ادب.
    يه سوال داشتم خدمتي شوما که اينقده به فکري ما دختران مجرد و به شوهر هستين: جسارتا شوما فکر ميکنين مشکلي بي دين و مذهب موندني ما فقط اينس که شوما جيگردون براش کبابس؟؟؟ يعني مشکلمون از ترکي نماز و روزه و کنار گذاشتن مسجد و مجالس روضه و پامنبر اساتيد نشستن نيست؟؟؟؟؟ فکر ميکنين مشکل من فقط از بي شوهر موندني خودمس؟؟؟؟؟؟؟
    من موندم توو عمقي ديدگاهي شوما..........عجبب!!!!!!!!!
    پاسخ

    سلام. اتفاقاً اين نامه مال کسي است که مذهبيه و ارشد علوم قرآني داره. به نياز جنسي نمي شود گفت:‌ به جايش قرآن بخوان و روضه برو. هر چيزي به جاي خود نيکوست.
    + * 

    نمي دونم چرا ما اين همه ارزشهايي که در دين مان هست و بالاترينش همين داشتن قواعدي هست که منجر به حفظ و رعايت اخلاق جنسي مي شه رو قدر نمي دونيم و ارزش هاي آنها را مطرح نمي کنيم و روي اين فرهنگ که براي معضلات بشري چيزي براي گفتن دارد کار نمي کنيم

    جاي افسوس داره وقتي که نگاه هاي ظاهر بين و کوته نظرانه رو بر جامعه و در عرف غالب مي بينيم. احساسي و خام حرف زدن نمي دونم ما در اين عصر حکيمي نداريم که بخواد کمي به اساسي ترين معضلي که دامنگير جامعه شده و بي شک اثرات خودش رو در اين مدت گذاشته و همچنان مي گذارد توجه کند و کاري فرهنگي کند.

    گاويست بر آسمان قرين پروين

    گاويست دگر نهفته در زير زمين

    گر بينايي چشم حقيقت بگشا

    زير و زبر دو گاو مشتي خر بين

    آخه خوبه که هر مبنايي رو مي پذيريم براي اداره جامعه به طور کامل، کلان و کلي به آن نگاه کنيم نه خرد، شخصي، سطحي و کوته بينانه.

    واقعا سخت مي شود مسلمان بود.

    مي خواستم اينم بگم خب درست مي فرماييند؛ مگر نه اين که در اين نوشته اشاره شده که عرف و نگاه آن بزرگترين مانع هست و اين ممانعت اتفاقا براي افراد داراي اعتبار و وجهه مطرح تر خيلي بيشتر است و آن را براي اين افراد قبح تر مي دانند؛ پس چنين درخواستي از اين ايشان بي انصافي است براي پذيرش درستي مطالب اين پست.

    + يك دوست 

    سلام زهرا خانم از جوابتون خوشم اومدجناب من به عنوان يک زن متاهل اگرشما فرهنگ سازي کرديد منم قبول ميکنم همسرم بره يه زن ديگر بگيرد . ان چه براي خود نمي پسنديدبراي ديگران نپسنديد

    پاسخ

    اين خواهرمان نيز سخن حقي مي فرمايد. به هيچ وجه بستر چنين کارهايي آماده نيست. اما چه مي توان کرد؟ وقتي نياز جنسي افراد مجرد تأمين نشود، ديگر نمي توان انتظاري داشت که جوانان ما ديندار باشند و به فساد يا مشکلات روحي گرفتار نشوند.
    + زهرا 
    به نام خدا
    سلام. نوشته جالبي بود. شما که اين همه براي نياز زنان و دختران مجرد دست و پا ميزنيد و نگران وضعيت آنها هستيد لطف کنيد و خودتان به عنوان يکي از نخبگان جامعه تعدد زوجات را از خودتان شروع کنيد. به هر حال اين کار نياز به فرهنگ سازي دارد و شما هم که از فعالان عرصه فرهنگي هستيد آغازگر اين فرهنگ باشيد!
    پاسخ

    به نام خدا و با سلام. براي فرهنگ سازي آنچه از عهده من صادر است، سخن گفتن از آن است. من اين کارها را نکرده، برايم مشکل درست مي کنند. واي به روزي که اين کارها را هم انجام بدهم. خداوند هرکسي را به اندازه توانش تکليف مي کند.
     <      1   2   3