درب کنسرو بازکن برقی

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+
اين نظري است که ذيل حرفهاي آقاي قرائتي و برخي خوانندگاه خانمي در سايت بولتن گذاشته اند:
سلام همگي خسته نباشيد
من فاطيما 33 ساله هستم شوهرم به علت بيماري سرطان خون به رحمت خدا رفت.
من کارمند شرکت پست هستم و دو تا پسر به نام سهيل و سينا دارم سهيل 3 ساله سينا 4 ساله وقتي شوهرم مارو تنها گذاشت خانواده شوهرم هم مارو تنها گذاشتند من بودم و دوتا بچه و يک پدر پير بازنشسته شهرداري و يک مادر پير و شکسته من رو به دليل قرار دادي بودنم مجبور شدم که از پست بيام بيرون 3 ماه دونبال کار بودم يک جا پيدا کردم که منشي ميخواستند روز اول مدير گفت شرايط اين شرکت اينه که با چادر پشت ميز ننشينيد و با ارايش و با بيرون گذاشتن مو براي رفت و آمد خريداران خارجي مناسب باشه از اونجا زدم بيرون چندتا کار رو تجربه کردم با تمام سختي هاش ولي به دليل مدت زياد کار و دلشوره بچه هام از اونجاها هم به خاطر غيبتام و دير رفتنام بيرون کردند و بعضي هاشون خودم اومدم بيرون به دليل سالم نبودن جو محل کار. بهم پيشنهاد کار در خونه دادند رفتم و مشغول کار شدم الانم دارم پله هاي خونه هاي مردم رو تميز ميکنم و هر روز بارها و بارها به من پيشنهادهاي مختلف غير شرعي...بقيه نظر در کامنت بعدي...