چراغ جادو

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ م 
دوست عزيز سلام
اميدوارم خوب باشي
راستش در متون ديني ما كه نديديم خدا به بندگان كافرش عشق داشته باشه
نمونه هايي رو هم كه فرموديد
نشانه ي لطف خدا و محبت او به بندگان است
اين دليل نمي شه
كه ديگه عينك نزنيم
ما مأمور به وظيفه هستيم
در دوستورات ديني ما امر شده كه با چه كسي چه برخوردي داشته باشيم
من فكر مي كنم اينجا يك خلط مبحثه
يعني كسي نگفته وقتي محبّ كسي مي شوي ديگه عقلت رو تعطيل كن بره
تا اون جايي كه ما فهميديم
محبت لازمه اش شناخت است و شناخت از جنس معرفت
** اگه بخواهيم با عينك شما به مسئله نگاه كنيم
همه بهشتي اند چون خدا دوست نداره كسي به جهنم بره !!!
پاسخ

با نام خدا و سلام بر دوست عزيزم. من نيز اميدوارم شما خوب و موفق باشي. چند نكته: 1. شما فرموديد: نمونه هايي كه من آورده ام نشانه لطف و محبت خدا به بندگان است. حتماً منظورتان بندگان كافر است؛ چون در اين آيات سياقشان به وضوح حاكي از اين است كه در مورد بندگان كافر است. من نيز مرادم از عشق خدا به بندگان كافر همان چيزي است كه شما فرموديد. 2. من منظور شما را از اين عبارت متوجه نشد كه فرموديد: ‌«اين دليل نمي شه كه ديگه عينك نزنيم.» كاش بيش تر توضيح مي داديد. 3. من هم عرض مي كنم كه «ما مأمور به (انجام) وظيفه هستيم. در دوستورات ديني ما امر شده كه با چه كسي چه برخوردي داشته باشيم ». در آيات قرآن و روايات و سيره معصومان آمده است كه با بندگان كافر خوشرفتاري كنيد و به آنان دشنام ندهيد. به بيچارگان آنان كمك كنيد و .... 4. شما فرموديد: «من فكر مي كنم اينجا يك خلط مبحثه. يعني كسي نگفته وقتي محبّ كسي مي شوي ديگه عقلت رو تعطيل كن بره. تا اون جايي كه ما فهميديم. محبت لازمه اش شناخت است و شناخت از جنس معرفت.» من متوجه نشدم كه كجاي مطلب من خلط مبحث دارد. من هرگز نگفته ام، وقتي محب كسي مي شوي، عقلت را تعطيل كن. من هم نظرم اين است كه لازمه محبت شناخت است. مگر ممكن است به كسي كه او را نمي شناسيم، محبت داشته باشيم؟ 5. من هرگز بر اين نظر نيستم كه همه بهشتي اند و هرگز چنين استدلالي از آن من نيست كه چون خدا دوست ندارد كسي به جهنم برود، همه بهشتي اند. عين عبارت من را ملاحظه فرماييد: «خدا همه بندگانش را اعم از كافر و مؤمن دوست دارد. جهتش روشن است. اگر خدا بنده اي را دوست نداشت، خلقش نمي كرد. منتها اين بنده است كه با لجبازي ها و سركشي هاي آگاهانه و عامدانه اش خشم خدا را برمي انگيزد و مستحق عقوبت و عذاب مي شود.» به تصور من به جنهم بردن لجبازها و سركشان آگاه و عامد هم از محبت و عشق خدا به آنان سرچشمه مي گيرد؛ چون خدا مي خواهد آنان را با عذاب كردن آنها در جهنم پاك كند.