ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ خادم الحوراء 

سلام عليکم حاج اقا!

حاج اقا مطالب شما دلالت واضح بر سطح علمي شما دارد.بنده با ديدن وب شما به شدت اميدوار و خوشحال و شادمان و خندان و مسرور شدم.خداي شما را جزاي خير دهد.

اما يک سوال:

ما ديده ايم برخي ازين طلاب دهان به ناسزا و لعن و بهتان ميگشايند،بعد ميگويند ما در روايتي داريم که با اهل بدعت و ريب که برخورد کرديد بسيار به ايشان دشنام بدهيد!ميگويند تازه اين روايت صحيحه هم هست!

قضيه چيست استاد؟ممکن است براي ما توضيح بدهيد؟

ممنونيم!

همراه با عشق کثير:

پاسخ

به نام خدا و با سلام. از لطف شما ممنونم! من نيز احساس مسرت مي كنم. در پاسخ سؤال شما عرض بكنم كه بدعت در مقابل سنت است، آن هم سنت اجماعي. به اين ترتيب اگر كسي در مقابل سنت اجماعي سنتي را مطرح و مردم را به آن دعوت كرد، اهل بدعت است. متأسفانه برخي تلقي اشان اين است كه نظرشان عين دين و سنت است و نظر مخالفشان عين كفر و بدعت، ولو آن كه نظرش به آيات و روايات مستند باشد؛ حال آن كه چنين نيست و اگر كسي با استناد به آيات و روايات نظري داد، به اظهار نظر او نمي توان نسبت بدعت داد و او را مورد لعن و توهين قرار داد. اين لعن و توهين مصداق ايذاء مؤمن است كه از گناهان كبيره تلقي مي شود. اگر بنا بر اين بود كه هر كسي كه نظر مخالفي داشت، اهل بدعت باشد، بايد اختلاف نظر فقهاء و متكلمان شيعه را بدعت دانست. اختلاف نظر يك امر طبيعي است و تا نظري مخالف مسلّمات و قطعيات دين نباشد، نمي توان صاحبان نظرها را به بدعت و كفر متهم كرد و آنان را مورد توهين و ناسزاگويي و بدزباني و بداخلاقي قرار داد. اگر فقهاء و متلكمان شيعه يكديگر را به جهت اختلاف نظر اهل بدعت مي خوانند و به يكديگر لعن و نفرين مي فرستند، ما هم بايد چنين بكنيم. موفق باشيد و عاشق