به نام خدا
سلام عليكم
چنان كه در پست جاري آمده و شما هم عين عبارت مرا در اينجا نقل فرمودهايد، «عشق دنيوي عبارت از عشق به غير خداست، طوري كه در مقابل عشق الهي قرار گيرد و مانع ياد خدا شود.» بنابراين آن عشق زميني كه در مقابل عشق الهي نباشد و مانع ياد خدا نشود و حتي با لمس آن عشق بتوان به خدا نزديك شد و از رهگذر آن طعم عشق به خدا را چشيد، عشقي الهي است؛ نه عشقي دنيوي. گويند: «المجاز قنطرة الحقيقة؛ عشق مجازي و زميني پل رسيدن به عشق حقيقي و الهي است.» مگر جز اين است كه عشق مجازي و زميني آيت و نعمتي الهي است و آن را خداي بزرگ در دل انسانها نهاده است و مگر نه اين است كه خدا راه شناخت خود را توجه به آيات و نعمتهاي خود معرفي كرده است. بنابراين عشق مجازي و زميني از آيات و نشانههاي الهي و نعمتهاي ارزشمند خداوند است. در پايان در تأييد نظر شما توجه شما را به آيهاي از قرآن در اين زمينه جلب ميكنم: وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ َلآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (سوره روم، آيه21)؛ و از نشانههاي خدا اين است كه از جنس خودتان همسراني آفريد تا با آنان آرام گيريد، و ميان شما مودت و محبت نهاد. به راستي در آن نشانههاي براي پي بردن به خداست، براي كساني كه انديشه كنند.
شما عنايت فرماييد كه خدا عشق به همسر را از آيات و نشانههاي الهي و وسيله شناخت خدا برشمرده است و خالق اين عشق را نيز خودش معرفي كرده است تا با انتساب آن به خود مقام ارزشمند اين عشق را يادآور شود.