ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

رفتار امام علي(ع) با اهل كتاب

در دوران‌ خلافت‌ علي(ع)، هنگامي‌ که‌ حضرت‌ پير مرد از کار افتادة‌ نابينايي‌ را مي‌بيند که‌ از مردم‌ تقاضاي‌ کمک‌ مي‌کرد مشاهده‌ نمود بي‌درنگ‌ از حال‌ وي‌ جويا شد و يکي‌ از اطرافيان‌ خود را مأمور رسيدگي‌ به‌ حال‌ و وضع‌ وي‌ نمود. او پس‌ از تحقيق‌ گزارش‌ داد: مي‌گويند وي‌ نصراني‌ است‌ و از مردم‌ درخواست‌ کمک‌ مي‌نمايد، امام‌ از شنيدن‌ اين‌ سخن‌ آثار خشم‌ در چهره‌اش‌ آشکار گرديد و فرياد برآورد: او تا جوان‌ بود او را به‌ کار کشيديد و از نيروي‌ او بهره‌ گرفتيد و اکنون‌ که‌ پير و ناتوان‌ گشته‌ وي‌ را به‌ حال‌ خود رها نموده‌ و از احسان‌ و کمک‌ خويش‌ محرومش‌ مي‌نماييد؟
آنگاه‌ اين‌ فرمان‌ ماندگار را صادر نمود که: «انفقوا عليه‌ من‌ بيت‌المال: براي‌ وي‌ از بيت‌المال‌ مستمري‌ قرار دهيد.»(43) بدين‌ ترتيب‌ اقليت‌هاي‌ ديني‌ در زمره‌ کساني‌ قرار مي‌گيرند که‌ دولت‌ اسلامي‌ مکلف‌ است‌ طبق‌ قوانين‌ از محل‌ درآمدهاي‌ عمومي‌ و درآمدهاي‌ حاصل‌ از مشارکت‌ مردم‌ افراد درمانده‌ و محروم‌ را تحت‌ خدمات‌ و حمايت‌هاي‌ مالي‌ خود قرار داده‌ براي‌ يک‌ يک‌ افراد کشور حداقل‌ زندگي‌ را تأمين‌ نمايد و از طريق‌ بيمه‌ و شيوه‌هاي‌ مناسب‌ و آبرومندانه‌ زندگي‌ آينده‌ آنها را تضمين‌ کند.
التزام‌ به‌ رعايت‌ حقوق‌ مدني‌ اقليت‌ها و اهتمام‌ به‌ حفظ‌ حقوق‌ اجتماعي‌ و احترام‌ به‌ اموال‌ و حقوق‌ مالکانه‌ اقليت‌هاي‌ ديني‌ تا آن‌ حد در ديدگاه‌ امام‌ مسئوليت‌آور بود که‌ امام‌ با شنيدن‌ تعدي‌ عمال‌ معاويه‌ به‌ خطوط‌ مرزي‌ قلمرو حکومتش‌ فرياد برآورد که‌ گفته‌ مي‌شود مهاجمان‌ و دژخيمان‌ به‌ مردم‌ حمله‌ور شده‌ و احياناً‌ به‌ زنان‌ مسلمان‌ و زنان‌ همپيمان‌ متعرض‌ شده‌اند.(44)
جريان‌ گم‌ شدن‌ زره‌ امام(ع) و شيوه‌ دادخواهي‌ آن‌ حضرت‌ از يک‌ مسيحي‌ که‌ حامل‌ آن‌ زره‌ بوده‌ و چگونگي‌ دادرسي‌ در حضور محکمه‌ و قاضي، نکات‌ بسيار مهمي‌ در زمينه‌ حمايت‌ از حقوق‌ مدني‌ اقليت‌هاي‌ ديني‌ را در بر دارد که‌ مي‌توان‌ دو نکته‌ آن‌ را بيش‌ از هر چيز مورد توجه‌ قرار داد:
الف‌ - قاضي‌ به‌ هنگام‌ رسيدگي‌ نام‌ امام‌ را با تجليل‌ بر زبان‌ آورد و خصم‌ را به‌طور عادي‌ نام‌ برد و اين‌ تبعيض‌ مورد اعتراض‌ امام‌ قرار گرفت‌ که‌ مسيحي‌ بودن‌ متهم‌ نمي‌تواند دليل‌ مشروعيت‌ تبعيض‌ در نگاه‌ و کلام‌ قاضي‌ باشد.
ب‌ - هنگامي‌ که‌ قاضي‌ از مدعي‌ (امام) مطالبه‌ دليل‌ و شاهد نمود و امام، شاهدي‌ به‌ دادگاه‌ ارائه‌ ننموده، قاضي‌ بيدرنگ‌ به‌ نفع‌ متهم‌ (مسيحي) رأي‌ صادر نمود و امام‌ را ذي‌حق‌ نشمرد. رعايت‌ اينگونه‌ عدالت‌ توسط‌ شخصيتي‌ که‌ مي‌توانست‌ بدون‌ مراجعه‌ به‌ محکمه، زره‌ خويش‌ را از متهم‌ بستاند وي‌ را بر آن‌ داشت‌ که‌ به‌ پيدا کردن‌ زره‌ اعتراف‌ نموده‌ و آن‌ را به‌ علي(ع) بازگرداند و به‌ اسلام‌ بگرود.(45)
در دوران‌ فرمانروايي‌ علي(ع) آن‌ حضرت‌ در راه‌ خود بسوي‌ کوفه‌ با مردي‌ از اقليت‌هاي‌ مذهبي‌ برخورد نمود و از آنجا که‌ قسمتي‌ از مسير راه‌ هر دو مشترک‌ بود توافق‌ کردند که‌ در مسير مشترک‌ با يکديگر مصاحبت‌ کنند. راه‌ به‌ زودي‌ با گفتگو و مصاحبت‌ دوستانه‌ طي‌ شد و به‌سر دوراهي‌ که‌ مي‌بايست‌ جدا شوند رسيدند لکن‌ علي(ع) راه‌ خود را به‌ سويي‌ که‌ مصاحبش‌ مي‌رفت‌ ادامه‌ داد مرد با شگفتي‌ تمام‌ پرسيد مگر مقصد تو کوفه‌ نيست؟ امام‌ با کمال‌ مهرباني‌ پاسخ‌ داد چرا، مرد که‌ پاسخ‌ قانع‌کننده‌اي‌ بدست‌ نياورده‌ بود بار دوم‌ پرسيد: پس‌ چرا از اين‌ سوي‌ مي‌آيي؟ راه‌ کوفه‌ که‌ آنسوي‌ ديگر است. علي(ع) با لطف‌ خاصي‌ فرمود: مي‌خواهم‌ مقداري‌ تو را مشايعت‌ کنم‌ پيامبر اکرم(ص) فرموده: هرگاه‌ دو نفر در يک‌ راه‌ با يکديگر مصاحبت‌ کنند حقي‌ بر يکديگر پيدا مي‌کنند اکنون‌ تو حقي‌ بر من‌ پيدا کردي‌ من‌ بخاطر اين‌ حق‌ که‌ به‌ گردن‌ من‌ داري‌ مي‌خواهم‌ چند قدمي‌ تو را مشايعت‌ کنم‌ و بعد به‌ راه‌ خودم‌ خواهم‌ رفت.
مرد (يهودي‌ يا مسيحي) با حالتي‌ منقلب‌ که‌ گويي‌ حقيقت‌ را يافته‌ است‌ گفت: پيامبر شما که‌ اينچنين‌ نفوذ و قدرتي‌ در ميان‌ مردم‌ پيدا کرد و به‌ اين‌ سرعت‌ دينش‌ در جهان‌ رايج‌ شد حتماً‌ به‌ علت‌ همين‌ اخلاق‌ کريمه‌اش‌ بوده‌ است.
تعجب‌ و تحسين‌ مرد همراه‌ وقتي‌ به‌ نهايت‌ رسيد که‌ بعد برايش‌ معلوم‌ شد اين‌ رفيق‌ و همسفر مسلمانش‌ خليفه‌ مقتدر وقت‌ علي‌بن‌ ابي‌ طالب(ع) بوده‌ است. تحولي‌ مشاهده‌ اين‌ ماجرا در اعماق‌ دل‌ و انديشه‌ و عواطف‌ وي‌ بوجود آورده‌ است‌ سرانجام‌ موجب‌ آن‌ شد که‌ او در شمار افراد مؤ‌من‌ و فداکار و ياران‌ علي(ع) قرار گرفت.(46)

(اتمام مطلب)