سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امام باقر و امام صادق عليهما السلام: «هَلِ الدِّينُ إلَّا الْحُبُّ؛ آيا دين جز عشق است؟»(بحار الأنوار، ج66،ص237)
هركس كه تو را شناخت جان را چه كند / فرزند و عيال و خانمان را چه كند

عشق و عاشقي / عشق و محبت / حرف هاي عاشقانه  / عشق و محبت / مطالب اخلاقي  / مطالب عرفاني / تصوف و عرفان / عرفا و متصوفه

ديوانه كني هردو جهانش بخشي / ديوانه تو هردو جهان را چه كند

تازه‌ترین مطالب

مطالب آرشيو شده

مهم‌ترين لينك‌‌ها

اضطراب و بدخلقی و گناه آلودی، نتیجه دین گریزی(1)
دعوت به عبرت گیری خشونت ورزان از خلق رحمانی نبوی
واسطه گری در امر ازدواج به شیوه های مدرن
یک گفتگوی عاشقانه سیاسی
چاره اساسی عشق به جنس مخالف
عشق ورزی مرهم درد نگرانی و نومیدی
فلسفه برگزاری نماز به شکل رایج
بدعت عید الزهراء به مناسبت نهم ربیع الاول
شب قدر شب تقدیرات عاقلانه و عاشقانه
چه کار کنیم؟
چطوری حال کنیم؟
ابزار دوام عاشقی
چگونه عاشقی کنیم؟
کارنامه یکسال عاشقی
عشق در وبلاگ نویسی
[همه عناوین(116)][عناوین آرشیوشده]

عشق به خدا
عشق و اهل بیت
عشق و زن
عشق و اخلاق
عشق به اهل سنت
عشق به اهل کتاب
عشق به کافران
عشق به بدکاران
عشق به مخالفان
عشق و دین
عشق و تصوف
عشق و اندوه
عشق و دعا و نماز
عشق و آرامش و رضا
عشق و مرگ
عشق و دنیا
عشق و گناه
آواهای عاشقانه
نظریه ولایت فقیه،‏ اخلاقی یا غیر اخلاقی
اسلام و مدرنیته
کج اندیشی های دینی
لیست مطالب آرشیوه شده وبلاگ
ماهیت عشق

 

  ماهیت عالم پس از مرگ

 

متنی که اینک ملاحظه می کنید، گفتمانی است که درباره عالم پس از مرگ صورت گرفته است.

j‎     سلام. وقت به خیر

h     سلام استاد. وقت شما هم به خیر و خوشی ان شاءالله.

استاد درمورد معاد روحانی سئوال داشتم.  شما به آن معتقدید؟ دلایلتان چیست؟ نظر مشهور این است که عقل ناقص است و نیاز به وحی دارد.

j     درباره معاد اجمالاً آنچه به طور قطع می دانیم، این است که با زندگانی دنیا فرق دارد؛ اما کیفتش برای ما روشن نیست. زندگانی آخرت عین زندگانی دنیا نیست و نعمت های اخروی با نعمت های دنیوی بسیار متفاوت است تا جایی که فلاسفه به روحانی بودن معاد باور پیدا کرده اند. تصور می کنم، نظر آنان از نگاه فلسفی و عقلی صحیح است؛ چون زندگی مادی همین زندگی دنیاست. اگر بناست، در یک زندگی جسمانی و مادی مثل دنیا زندگی ما ادامه داشته باشد، دیگر وجهی ندارد که این دنیا خراب شود و دنیای دیگری مثل آن خلق شود.

در قرآن حقایق غیبی برای تقریب به ذهن به مادیات تشبیه شده است؛ لذا از ظاهر معنای جسمانی نباید به جسمانی بودن آن حقایق رسید. در قرآن آمده که در عالم آخرت خدا با فرشتگان می آید و بر روی تخت نشسته و هشت نفر از فرشتگان تختش را می برند. اگر درباره خدا قائل شدیم که جسمانی نیست، درباره عالم آخرت هم باید قائل شویم که جسمانی نیست. چنان می نماید که آن عالم مثل عالم خواب و رؤیاست.

به هر حال، اگر در قرآن توصیفاتی هم راجع به بهشت و دوزخ داده شده، برای تقریب به ذهن است و گرنه در عالم آخرت، نه مانند این دنیا زنی هست و نه شراب و اناری و نه چیز دیگر. ما وقتی به نعمت های اخروی و خصوصیات آن اندیشه می کنیم، در می یابیم که نباید جسمانی و مادی نظیر آنچه در دنیاست، باشند. برای مثال، وقتی درباره عالم آخرت گفته می شود، در آن تولید نسل نیست، دستگاه تناسلی برای آن عالم عبث و بی فایده خواهد بود. یا وقتی گفته می شود، در بهشت برای خوردن میوه به دست که آن را بچیند و به دندان که آن را بجود نیاز نیست و وقتی اراده شود، توی دهان می آید و بعد خودش آب می شود و بعد فضولات ندارد، به دست و دهان و دندان و معده و کلیه و روده و دیگر اعضای جسم چه نیازی هست؟ از این قرائن ما نتیجه می گیریم که این جسم برای این دنیاست و متناسب با نیازهای دنیا درست شده است. بنابراین این جسم برای عالم آخرت از قبیل یک بار اضافی است که هیچ کارآمدی برای آن عالم ندارد و بردن آن به آن عالم عبث است.

اگر بنا بر لذت بردن است، با روح لذت احساس می شود. چنان که آدمی در عالم رؤیا بدون این که دهان و دست و پا به زحمت بیافتد، غذا می خورد و لذت می برد. اگر در جسم روح نباشد، نه لذتی می فهمد و نه المی. اگر سیخ هم توی شکم مرده بکنند، آخ نمی گوید. اگر در دهان مرده چلوکباب هم بگذارند، هیچ لذتی نمی برد. روح هم برای لذت بردن نیازی به جسم ندارد.

شما قضاوت کنید، رنج بکشید و لذت ببرید، بهتر است یا بدون رنج کشیدن، لذت ببرید؟ ما وقتی در این دنیا هستیم، اگر بخواهیم لذتی ببریم، باید بسیار زحمت بکشیم. به خاطر این که لذت هایمان جسمانی است؛ اما اگر لذت روحانی بود، حاجتی به جسم نداریم و هیچ زحمتی هم نیاز نیست که بکشیم. ما وقتی توی این دنیا هستیم، فکر می کنیم که لذت واقعی لذت جسمانی است. اگر گفته شود که لذت اخروی مثل لذت در عالم رؤیاست، تصور می شود که خیالی و غیر واقعی است؛ اما واقعیت آن است که اصل لذت احساس روحی است و اگر روحی نباشد، جسم لذتی نمی برد. برخی تخیل کرده اند که اگر جسم نباشد، لذت کاهش پیدا می کند؛ اما واقعیت امر آن است که برای جسم درک لذت را با درک رنج می آمیزد و مانع درک لذت واقعی می شود.

h     استاد این امکان وجود ندارد که تبدیل اتفاق بیفتد؟

j‎     تبدیل به چی؟

h   یعنی جسمانی باشد؛ ولی این جسم نیست؛ بلکه جسمی با قابلیت بالا.

j‎ نظر مشهور علما مثل آیت الله مکارم این است که جسم لطیف است. وقتی جسم لطیف را توصیف می کنند، می گویند، جن از جسم لطیف خلق شده است؛ بنابراین ما مثل اجنه می شویم. اجنه مثل ما جسم مادی ندارند و لذا رؤیت نمی شوند.

h استاد چرا در قرآن وقتی از معاد سخن می گوید، اینقدر به عالم طبیعت تأکید دارد؟

j‎ به نظر می رسد، برای تقریب به ذهن است. شما اگر بخواهید، خدا را برای بچه توصیف کنید، چکار می کنید؟ می گویید، خدا در آسمان است و از آنجا باران و رعد و برق می فرستد و خورشید و ماه را می چرخاند و .... در توصیف قیامت هم اگر بخواهید برای بچه توصیف کنید، چکار می کنید؟ یک زندگی دنیوی خیلی قشنگ و لذت بخش را برایش توصیف می کنید. خدا هم مثل ما سخن گفته است.

h استاد اجنه جسم دارند؟

j‎ اجنه مثل ما جسم مادی ندارند. جسمشان قابل رؤیت نیست.

h استاد اگر خودشان بخواهند، ما آنها را می بینیم.

j آنان می توانند خودشان را متمثل کنند؛ چنان که فرشتگان هم می توانند؛ اما مثل ما مادی و جسمانی نیستند.

h استاد آنها به عالم فرشته ها راه دارند. یعنی این قابلیت را دارند؛ چون شیطان در میان فرشته ها بود.

j‎ همچنان که بشر می تواند با فرشتگان ارتباط برقرار کند، آنها هم می توانند. انبیاء و ائمه و مؤمنان خالص با فرشتگان می توانند مرتبط شوند. این صریح آیات قرآن است. در روایات هم آمده است.

h استاد فاعلیت ما در عالم روح چگونه است؟

j مثل فاعلیت ما در عالم رؤیا. همان طور که روح ما در خواب بدون هیچ نیاز به جسم همه کاری می کند، در عالم پس از مرگ هم همین طور است.

h آیا چون عالم روح برای ما قابل فهم نیست، در قرآن از معاد جسمانی سخن گفته است؟

j همین طور به نظر می رسد. وقتی به بچه می خواهید بفهمانید که یک خوردنی میکروب دارد، به او چه می گویید؟ می گویید: «لولو داره» یا «جیزه». خداوند هم همین طوری برای بشر جهنم را توصیف کرده است.

h استاد ماهیت معاد هم مشخص نیست؟ در معاد اصل موضوع چیست؟

j  معاد ادامه زندگی انسان است؛ منتها در عالمی دیگر. آن عالم با عالم دنیا متفاوت است. در آیات قرآن به زبان عرفی سخن گفته شده و قصد بر آن بوده است که به انسان های جاهلی بیان شود که این جهان خالقی دارد و بعد از این جهان هم جهان دیگری هست. برای این که به آنان بگوید، جهان خالقی دارد، فرمود که این جهان نبوده و خدا آن را خلق کرده است. اما اگر به بیان فلسفی می فرمود که خدا فیاض علی الاطلاق است و لذا جهان ازلی است و هیچگاه نبوده است که وجود نداشته باشد، امکان اثبات وجود خدا برای آنان دشوار بود. همچنین است که اگر به آنان گفته می شد، جسم انسان ها با مرگ نابود می شود، نمی توانستند، وجود عالم دیگری را برای انسان ها تصور کنند؛ از این رو، عالم دیگر را به صورت حسی توصیف کرد تا فهم آن عالم برای آنان آسان باشد. به این ترتیب، میان بیان فلسفی و بیان عرفی جمع کرد و گفت که هر دو بیان صحیح است.

نیز مناسب به نظر می رسد، در حد فرضیه و احتمال بیان کنم،  این که در قرآن آمده است، عالم آخرت وقتی بر پا می شود که عالم دنیا فرو ریخته باشد و در آن نه ستاره ای باشد، نه ماه و خورشیدی، برای تقریب به ذهن است. یعنی اساساً، عالم آخرت ربطی به این عالم دنیا ندارد؛ چون سنخ عالم آخرت از سنخ ماده نیست. گویا ما وقتی وارد عالم دیگر می شویم، برای ما چنان می نماید که عالم دنیا فرو ریخته است، وگرنه شاید این دنیا همیشه برقرار باشد. به لحاظ عقلی هم بعید به نظر می رسد، خداوند جهانی را که با این گستردگی و پیچیدگی خلق کرده است، نابود کند. شاید عرب جاهلی نمی توانستند، برای انسان ها حیاتی در عالم ارواح باور داشته باشند؛ از این رو، به آنان گفته شده است که همین عالم نابود می شود و به جای آن عالم دیگری خلق می گردد و همین اجسام مادی انسان ها بار دیگر زنده می شوند و زندگی می کنند. این در حالی است که اساساً وجود عالم مجردی به نام عالم آخرت هیچ تزاحمی با عالم مادی دنیا ندارد تا حاجت باشد که اگر عالم آخرت خلق شود، عالم دنیا نابود گردد و به جایش عالم آخرت خلق شود. آنچه که این احتمال را تقویت می کند، این است که در قرآن چنان از برپایی قیامت سخن رفته است ک گویا در همان زمان می خواسته اتفاق بیافتد و لذا مشرکان می پرسیدند که پس کی آن اتفاق می افتد و پیامبر(ص) هم می فرمود که بسا آن نزدیک باشد و حتی در روایتی آمده است که میان بعثت من و قیامت به فاصله دو انگشت است؛ یعنی فاصله زیادی نیست؛ اما بعد از گذشت چهارده قرن هنوز قیامت واقع نشده و بسا میلیاردها سال دیگر هم اتفاق نیافتد. منتها این فرضیه، با ظاهر آیات قرآن که سخن از نابودی عالم دنیا دارد، تعارض جدی دارد و لذا پذیرش آن را دشوار می سازد.

آیت الله سبحانی در این زمینه می گوید: «البته در این جا سؤالى مطرح است که چگونه مى توان بعثت پیامبر را از علایم رستاخیز دانست، در حالى که فاصله ى بعثت پیامبر با برپایى قیامت بسیار زیاد است؟ پاسخِ این پرسش آن است که باقى مانده عمر جهان را باید با گذشته آن مقایسه کرد و اگر جهان، دوران کهولت خود را مى گذراند، طبعاً عمر بیشتر آن گذشته و قسمت بسیار اندکى از آن باقى مانده است و با توجه به این نسبت، چیزى به تحقق رستاخیز باقى نخواهد ماند و شاید هم نکته ى دیگرى در آن نهفته است که درک آن از فهم ما بیرون است.»

ناگفته نماند که طبق قـانون آنتروپی (دومین اصل ترمودینامیک) هـمـه چـیـز یـعـنی: هـمـه ماده مـوجـود در جـهـان، رو بـه کـهـولـت، فرسودگی، پیری و میرائی است؛ بنابراین روزی را باید انتظار برد که این عالم مادی نابود شود.

 نکته دیگری که قابل ذکر است، این است که به باور فلاسفه در عالم آخرت مثل این دنیا نیست که عمل یک چیز باشد و پاداش یا کیفر چیز دیگری، پاداش یا کیفر همان وضعیت و صورتی است که ما در دنیا برای روح خود ساخته ایم و به اصطلاح فلسفی جهان دیگر جهان تجسم اعمال است. بنابراین اگر گفته شده است که در عالم دیگر، قصر و باغ و نهر و حوری و شراب و انار و مانند آنهاست، همگی برای تقریب به ذهن است. برخی از فلاسفه مسلک ها خواسته اند، تجسم اعمال را به آیات قرآن هم نسبت دهند؛ اما واقعیت امر آن است که در قرآن متناسب فهم عرب عصر نزول سخن گفته شده و آنان هیچ تصوری از تجسم اعمال نداشتند و لذا نمی توان آیات را بر تجسم اعمال حمل کرد. منتها می توان گفت که در قرآن برای تقریب به ذهن، پاداش و کیفر اخروی را به پاداش و کیفر دنیوی تشبیه کرده است و حال آن که با هم تفاوت دارند.

h استاد اگر معاد برای پاداش و کیفر اعمال ماست، چرا بعد از مرگ انسان به کیفر و پاداش اعمال نمی رسد؟ چه لزومی دارد به وقت دیگری؟

j چرا. انسان بعد از مرگ مجازات می شود. در روایات آمده است که عالم قبر یا باغی از باغ های بهشت است یا حفره ای از حفره های آتش.

h درست می فرمایید. برای همین است که ما از روح چیز خاصی نمی دانیم؛ همان طور که آیه قرآن هم می فرماید که علم شما از روح اندک است، استاد استنادم درسته؟

j‎ منظور از روح در آیه «یسئلونک عن الروح» جبرئیل است؛ نه روح بدن. مشرکان راجع به روح الامین سئوال داشتند، نه روح بدن. در سیاق آیه نیز سخن از قرآن و نزول آن است؛ بنابراین باید مراد روحی باشد که مربوط به نزول قرآن است؛ یعنی روح الامین. البته روح الامین نیز به لحاظ جنس از قبیل روح آدمی است؛‎ یعنی نادیدنی است.

h روح فرشته ها با ما فرق میکنه؟

j  از این نظر که مادی نیست، فرقی ندارند.

چنان می نماید که ما وقتی می میریم، به عالم ارواح یعنی عالم فرشتگان می رویم. عالم ارواح یعنی عالم فرشتگان و اجنه. فرشتگان ارواح طیبه اند و شیاطین ارواح خبیثه.

h به نظر شما استناد من به این آیه درست بود؟

j‎ به هر حال، مراد از روح در آیه «یسئلونک عن الروح» جبرئیل است، نه روح بدن؛ اما از این نظر که حقیقت آنها برای بشر روشن نیست، استناد شما درست است.

h    اجنه چطور؟

j‎ ما از اجنه چیزی نمی دانیم. تازه از خودمان نیز خبر نداریم که بعد از مرگ چطوری می شویم. بنابراین نباید مرگ و زندگی آنان را مثل ما انسان ها دانست. اجمالاً ما می دانیم که بعد از این جهان وارد زندگی دیگری می شویم.

h ما از ماهیت روح و پس از مرگ خبری نداریم. معاد چه جسمانی و چه روحانی. اصل این است که ما انسان باشیم و اعمال شایسته انجام دهیم و نیکوکار باشیم. حال به هر شکل که باشد؛ اما ما می چسبیم به کیفیت پس از مرگ و از اصل باز می مانیم.

j بله همین طور است. اجمالاً باید بدانیم که با مرگ نابود نمی شویم و این زندگی بی حساب و کتاب نیست و روزی نتیجه اعمالمان را خواهیم دید.

h درست می فرمایید.

 

ناگفته نماند که طبق قـانون آنتروپی (دومین اصل ترمودینامیک) هـمـه چـیـز یـعـنی: هـمـه ماده مـوجـود در جـهـان، رو بـه کـهـولـت، فرسودگی، پیری و میرائی است. 


 
   نويسنده:   قلبی خواهان عشق

نظرهاي شما ( )

 (شنبه 91 خرداد 13 ساعت 10:26 عصر)

 

  عاشقی و مرگ و جهنم و بهشت

 

گفتمانی که اینک ملاحظه می کنید، راجع به فکر مرگ و جهنم و بهشت است. این گفتمان به این معنا نیست که فکر مرگ و جهنم و بهشت کردن بد است؛ بلکه سخن این است که برای عشق الهی کار کردن از کار برای ترس از مرگ و جهنم یا شوق به بهشت برتر است.

Y: سلام صبح جمعه شما به خیر
j: سلام صبح به خیر
Y: استاد شما نظرتان نسبت به مرگ چیه؟ چه عکس العملی در مقابل آن دارید؟
j: چطور؟ مگه خبری شده؟
Y: نه استاد. همین طور می پرسم.
J: پس ولش کن. هر وقت آمد، آمد. حالا باید زندگی را چسبید.
Y: برای چی؟ استاد من خیلی فکر می کنم بهش. مگه می شه بهش فکر نکرد؟ مگه نباید آماده بود؟
J: چرا. باید آماده مرگ بود؛ اما نباید از مرگ ترسید.
Y: استاد در برابر از دست دادن عزیزانتان چی؟ آن موقع هم همین را می گویید؟
J: پس چه بگوییم؟ باید دم را غنیمت شمرد. چنین مصیبتی را هم باید لطف خفیه الی تلقی کرد.
Y: یعنی این قدر راحت با مرگ کنار می آیید؟
J: حرف من این است که باید به مرگ عاشقانه نگاه کرد. ما اگر دم را غنیمت شمردیم، بعدش هم درست می شه.
Y: اگه این جور باشه هر کی باید بره برای خودش خوش باشه.
J: آدم که نمی آید، حالش را خراب کند که آینده چه بشود. اگر به فکر حال بودی، آینده هم درست می شه
Y: آخه این فرق می کنه. آینده ابدی است.
J: آره باید خوش بود. باید عشق کرد. آینده ابدی هم با عشق در حال درست می شه
Y: پس استاد شما خیلی از خودتان خیالتان راحته. خوش به حالتان!
J: نه این طور نیست.
Y: پس چی؟
J: ما باید به فکر حالمان باشیم تا آینده امان هم درست بشود. باید از همین حالا لذت برد تا در آینده هم بتوان لذت برد.
Y: استاد من که خیالم مثل شما راحت نیست. استاد مثلا اگر همین الان مرگ به سراغتان بیاد، نمی گید کاش بیشتر زنده بودم. فلان کار را انجام می دادم؟ نمی ترسید تکلیفی را انجام نداده باشید یا کوتاهی کرده باشید؟ در حق خدا یا کس دیگر؟
J: این که حرف همیشگی من است. همیشه احساس عقب بودن می کنم.
Y: من به خاطر همین می پرسم. چون دوست دارم تا وقتی که مطمئن شم حداقل تکالیفم را در مقابل خدا انجام داده ام عمر کنم. خیالم راحت باشه حقی به گردنم نباشه. استاد نباشم که ساکن می مانم. تلاشی نمی کنم.
J: تنها به فکر این باش که عشقت را بکنی. اگر عشقت را کردی، همه چی هم در حال و هم در آینده درست می شه.
Y: خب استاد عشق است که باعث می شود دوست داشته باشم حقی به گردن نداشته باشم.
J: بلی اگر ایفای حقوق از روی عشق باشد، لذت بخش است و عین عشق کردن است. به هر حال، زندگی دردناک زندگی جهنمی است. ما نباید برای خودمان جهنم درست کنیم. اگر به فکر مرگ هم هستیم که باید باشیم، باید عاشقانه باشه؛ نه این آن را مثل یک لولو و غول تصور کنیم و از آن اینگونه بترسیم.
Y: نه استاد دردناک نیست. من خب الان دارم نمازهام را قضا می کنم. البته می دانم نماز قضا دارم. حالا یا یادم رفته تو دوران جاهلیتمان که بچه بودیم. یا مثلا حوصله ام نمی کشیده. یا می دانستم حواس پرت بودم. به خاطر همین دوباره می خونم وسعی می کنم این دفعه درست باشه. چون تا بچه ای که نمی دانی چی جوری می خونی. به خاطر این دوست دارم تا زمانی که خیالم راحت باشه خوب این ها را انجام دادم عمر کنم.
 J: این کار بسیار خوبه، اما این هم باید از روی عشق باشد تا لذت بخش بشه.
Y: شما الان دوست ندارید بیشتر عمر کنید تا بیشتر به قول خودتان عشق کنید؟ البته راحتی ان دنیا است. ولی خب....
J: من دوست دارم بیش تر عشق کنم. عمر بدون عشق را نمی خواهم. حتی ترسم از مرگ و جنهم هم باید وسیله ای برای معاشقه باشد. در میزان عمر هم باید راضی به رضای خدا بود.
Y: خب استاد همین اگر بدونید تا الان عشق نکرده بودید و مزه عشق را نچشیده بودید، الان دوست دارید به اندازه کافی فرصت داشته باشید.
J: باید راضی به رضای خدا بود. هر قدر که عمر داد، شکر می کنیم و هر قدر که نداد،  گله نمی کنیم.
Y: استاد می بینید چه فکر هایی که تو سر من نیست. یکی نیست بگه بی کاری؟ زندگی ات را بکن. استاد به هر حال این فکرا خوبه یا نه؟ حداقل موتور محرک من هست.
J: هر فکری که گناه نباشه، خوبه. منتها من فکر می کنم، بهترین موتور محرکه عشق است. عشق هم بدی ها را ذوب می کنه و هم به به خوبی ها می کشانه. هر که نمی تونه عاشق بشه، باید سر بگذارد و بمیرد.
Y: خب این فکرا باعث می شه تا به دنبال عشق هم باشی. خب همین به خاطر همین تا به این نرسی دوست داری عمر کنی.
استاد راستی راستی اگر الان دور از جان مرگ بیاد سراغتان چه می کنید؟ آماده هستید؟
J: وقتی رسید، فکرش را می کنم. باید راضی به رضای خدا بود. 
Y: استاد آدم باید قبلش فکر کنه. وقتی بیاد که نمی توانید کاری کنید.
J: باید فقط فکر عشق کردن باشیم و بس. مرگ، بهشت، جهنم، و و ... اینها را ولش کن. اینها به موقعش درست می شه. ما اگر همیشه عاشق باشیم، همیشه آماده ایم. دغدغه ای هم از بهشت و جنهم نداریم.
Y: بهشت و جهنم را که اره. مگه به خاطر بهشت و جهنم کاری می کنیم. من که دوست ندارم به خاطر اینا باشه؛ چون احساس بدی به ادم دست می ده. استاد ولی شما اصلا به مرگ فکر نمی کنید؟ استاد کسانی که خیالشان راحته این جوریند.
J: آدم تا با مرگ دست و پنجه نرم نکنه، یاد مرگ نمی افته. البته باید یاد مرگ بود؛ اما یاد مرگ را این چنین تصور کرد که آن وقت ملاقات معشوق است؛ نه وقت عذاب و شکنجه. تصور عذاب و شکنجه نه که خوب نباشد، اما باید به خوب تر از آن اندیشید. باید اندیشه کرد که اگر معشوق را ملاقات کردی، در حالی که از تو ناراضی است، چقدر ناخوشایند خواهد بود.
Y: نظرتون درباره مرگ را هم فهمیدیم. سعی می کنیم خیالمون مثل شما راحت باشه.
J: آره برو عاشق باش. ولش کن. چه کار داری، یه لحظه دیگر چی می شه؟ عاشقی یعنی کامیابی کامل. وقتی تو کامیابی کامل پیدا کردی، چه افسوسی داری که بخوری؟ هیچ وقت افسوس نمی خوری.
Y: ان که اره اولویت با زندگیه. انشاء الله به ان جا هم برسیم. آره، نباید افسوس خورد. چیزی که گذشت گذشت. چیزی هم که نیامده جای افسوس خوردن نداره. ولی برای بهتر ساختن آینده باید به فکر بود از همین الان. حال را بسازیم آینده امان هم درست می شه. استاد حرفاتون به دل می شینه. چون از دلتان است.
J: شما لطف دارید.
Y: استاد جدی می گم.  استاد خوشحال شدم.
j: همچنین.

 لینک های مرتبط: مقام حضرت عشق علیه السلام؛ درآمیختگی عشق و خوف


 
   نويسنده:   قلبی خواهان عشق

نظرهاي شما ( )

 (جمعه 89 بهمن 1 ساعت 9:6 صبح)

 

صفحه اول | ایمیل |   RSS  

 

نمایش تصویر در وضیعت عادی

 

اینجا سرای قلبی خواهان عشق الهی است. او می‏خواهد به گرد خانه عشق الهی طواف کند. از گناه و ستیزه‏جویی بپرهیزد و عطر محبت و مدارا و وحدت و اخلاص بیافشاند:‏ «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ»(بقره،197). هدف او این است که خود و خلق خدا را به عشق الهی سوق دهد؛ چرا که دین چیزی جز عشق الهی نیست: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق الهی است؟». تمام اعمالی که ما انجام می‏دهیم برای نیل به قرب و وصال الهی است. به پیامبر اسلام‏(ص) نیز فرمان داده شده است که مزدی جز این را از خلق بر رسالتش نخواهد: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»(شوری،23). او می‏کوشد، به دین با عینک محبت، مدارا، اخلاق، عرفان و وحدت شیعه و سنی بنگرد و از همه آموزه‏های دینی تفسیری عاشقانه و عارفانه به دست بدهد. عشق و عرفانی که آبشخوری جز آیات و روایات ندارد. ان شاء الله

 

شمار بازدیدها

امروز: 22 بازدید
دیروز:
79 بازدید
کل بازدیدها:
1030147 بازدید

 

معرفی

 

دسته بندی مطالب

 
لینک های پاسخگو به پرسش های دینی
بانک پرسش و پاسخ واحد پاسخ به سئوالات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی | بانک پرسش و پاسخ دانشجویی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها  |  بانک پرسش و پاسخ مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه |  پایگاه پرسمان قرآنی | ستاد پاسخگویی به مسائل مستحدثه دینی | بانک پرسش و پاسخ موسسه تحقیقاتی ولی عصر عج | بایگانی پاسخ های مرکز تحقیقات علوم اسلامی پایگاه حوزه نت | بانک پرسش مؤسسه در راه حق | بانک پرسش و پاسخ موسسه تحقیقاتی ولی عصر عج | بانک پرسش و پاسخ ستاد اقامه نماز | بانک پرسش و پاسخ ارتباط شیعی | بانک پرسش و پاسخ مرکز پژوهشهای اعتقادی  به زبان عربی | بانک پرسش مرکز اطلاع رسانی امام مهدی عج الله تعالی فرجه  | بانک پرسش مرکز تخصصی امامت و مهدویت  |  بانک پرسش ها و پاسخ های قرآنی پایگاه موج نور
 
لینک های وبلاگ ها

عاشق آسمونی
فصل انتظار
بسیجی 57
پرسه زن بیتوته های خیال
لحظه های آبی
زمزمه لحظات زندگی
((( لــبــخــنــد قـــلـــم (((
نمازخانه بوستان بهاره
دست خط ...
لنگه کفش
سیب سرخ
عاشقان
اگه باحالی بیاتو
فرزانگان امیدوار
(( همیشه با تو ))
زمینیان آسما نی
خدمات فرهنگی و کامپیوتری قائم رایانه
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
آخرالزمان و منتظران ظهور
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
اعتقادات و باورهای دینی
مهاجر
مدهامتان: علوم و معارف قرآن و حدیث
جلوه او
منتظر ظهور
هو اللطیف
صبح مشتاقان
*پرواز روح*
هادرباد شناسی (روستایی در شرق شهرستان بیرجند)
بندیر
یاران در حریم یار
پرورش شتر مرغ
همه برای یکی یکی برای همه
عاشقانه می گویم
نهان خانه ی دل
بی عشق!!!
پرواز تا یکی شدن
دل ‏تنگی
حبل المتین
قرآن درمانی
خندون
اخبار و مطالب خواندنی
پایگاه اینترنتی دیتا
هم نفس
همسخن
آخرین روز دنیا
هه هه هه.....
حنا، دختری با مقنعه
معراج ستاره ها
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
آل یس
مهر بر لب زده
کلبه تنهایی
دختری در راه آفتاب
.:: رایحه ::.
دانشگاه آزاد الیگودرز
پژواک
یاران
از شیر مرغ تا جان آدمیزاد
یک کلمه حرف حساب
عشق الهی
شب و تنهایی عشق
هیات محبان بقیةالله عجل الله تعالی (شهرک آب ساری)
حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
آقاشیر
دریـــچـــه
عشق در کائنات
روانشناسی آیناز
آوای قلبها...
صفحه پزشکی عمومی
امام مهدی (عج)
اسوه ها
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
خبر روز
تکنولوژی کامپیوتر
یادداشتها و برداشتها
ستاره
جاده خاطره ها
پرسپولیس زلزله
ما صاحبی داریم
.: شهر عشق :.
سکوت سبز
عشق یار
پرنسس زیبایی
رنگارنگه
قصه بچه بسیجی
گنجینه
دخترک
سین جیم های اخلاقی
رمز موفقیت
دنیای من پر از عکس و حرف نگفته
عکس سرا- فقط عکس
گل نرگس...مهدی فاطمه
فقط خدا را عشقه
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
واژه های انتظار
منطقه آزاد
اخرین سکانس -مجموعه شعرهای من-
اهل همین نزدیکیا ...
یادداشتهای فانوس
دوست یابی نرم افزار دوست یابی ویژگی های یک دوست
یادداشتهای من
دست نیاز ....
یک
فضول نامه
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
سایه سیاه
دلداده
ایحسب الانسان ان یترک سدی
رازهای موفقیت زندگی
یاد ارباب حسین علیه السلام
تازه ترین ها
رند
طوفان زده دشت جنون
آسمانی
کسب درآمد اینترنتی
کسب درآمد اینترنتی
بانو
وبلاگ تخصصی فیزیک
برادران شهید هاشمی
پاک دیده
آدمک ها
فطرس
اسطوره عشق مادر
جاء الحق و زهق الباطل
نور
یا قائم آل محمد(ص)
پنجره چهارمی ها
اتاق ابی
حرم دل
توشه آخرت
جزتو
شورعشق
Manna
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
پرسش مهر 8
ساحل نشین اشک
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
عطش
پیمان دانلود
کبوتر نامه بر
جک ، اس ام اس و عکس در خنده سرا
اس ام اس جدید/ پـَـــ نَ پـَـ/ پیامک جدید
کلبه تنهایی
نفس
ثقلین
السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
آدم و حوا
تریبون آزاد
گروه اینترنتی جرقه داتکو
شهید قنبر امانی
نه/ دی/ هشتاد و هشت
وبلاگ هواداران نیوشا ضیغمی دختر آفتاب
لنده، سلیمان شهرویی
ماه ومهر
شبکه های کامپیوتری رجیستری ویروس نویسی
.: هواداران دو آتیشه ی استقلال :.
راه های و فواید و تاثیر و روحیه ... خدمتگذاری
مکاشفه مسیح
ساحل آرامش
گلی از بهشت
کلبه حقیرانه من
پاتوق دخترها
بزرگترین لینک باکس
آ ینه
وبلاگ همه کاره
بهونه های بارونی
مثلث یک ضلعی
برنامه ریزی روستایی در ایران
کلان شهر
کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
هلو
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
کیمیا
ایران من
اخراجیها
یاوران مهدی عج دهکده آگهی
سایت محمد رضا آقابیگی
نوری چایی_بیجار
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
سرباز سبز امام خامنه ای
هیئت
همه چیز از همه جا
حباب زندگی
ثانیه
تفاوت!
لپ تاپ
به دادم برس
هر چی تو بخوای
مهربانی
زمزمه تنها
ستاره خاموش
دوستان همدم
دست نوشته
نوستالوژی دل ....
خبر هفته
حرفهای آسمانی
صدای راوی
وحی منزل
حرفهای آسمانی
نفحات

حدیث عشق
جاوا کده
سکوت پرسروصدا
خفن نت
نگاهی دیگر
شب‏های مهتابی ـ شب های غمبار زینب(س)
انجمن علوم مهندسی پلیمر و شیمی ایران
لبیک شاه علقمه
خفن
چشم انتظار
مسافر آسمان
مسجد پیامبر اعظم(ص) شهرک شهید محلاتی
تاریخ تولد : 07/01/1386
وحیده
خط بارون
محمد امیدواری ابرقویی
لــعل سـلـسـبیــل
اخبار دنیای عشق
صل الله علی الباکین علی الحسین
تنها عشق منی
تراب
پر شکسته
خوش مرام
زورخانه بابا علی
فدایی سید علی
سکوت عشق
صدای آشنا و دل امیدوار
انتظار نور
برو بچه های ارزشی
جالب و دیدنی...!!!
وکیل دادگستری و مشاور حقوقی
عشق سرخ
مقاله های تربیتی
ndayeeshgh
Sea of Love
وبلاگ گروهی ائمه اطهار
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
هیئت حضرت علی اکبر(ع)
سرخ بی نهایت
گنجینه
حفاظ
شیدایی
تخته سیاه
mansour13
پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) - The Holy Propht -p.b.u.h
موهیول
زندگی با عشق معنی پیدا میکند
روان شناسی کودک
آوای ققنوس
دوباره سبز می شویم...
آرزوی وصــــــال
پیام ها و پیامک های زیبا
عکس میخوای کلیک کن
شهیدالسید عباس الموسوی
*به اسبفروشان خوش آدید*
صدای پای آب
امپراتوری هخامنشیان
*مظلومیت اهل البیت(علیهم السلام)*
عطاری عطار
نان ، عشق ، موتور هزار
مذهب
امام حسین (ع)
دانستنیها
همیشه منتظرت هستم ، ای عدل وعده داده شده...
خانه سلامت
موجودات زنده
حاج جمال
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
عکس
عــــشقـــــولـــــک
آسمان سرخ
گلهای د نیا
تفسیر آیات مهجور
یا زهرا(س)
پری دریایی
رد پای...
به دلتنگی هام دست نزن
چه زود دیر میشه
همولایتی
اسمس بارون
عاشقانه
نورهدایت
جیگر نامه
امیدزهرا
دیونه باران
صبح دیگری در راه است ....
* امام مبین *
فلورانس مهربون
دوستانه
مهرکجاست
عشق من هیچ وقت تنهام نزار
حرف های قشنگ
گل پیچک
قـــــــقــــــــنــو س
مشکلات جنسی
رویاهای یک معلم