شما فقط به نياز جنسي تكيه كرديد. با اين استدلال ميشه گفت كه زناني كه ازدواج كردند اگر ارضاء جنسي نميشوند، ميتوانند با مردان ديگري كه مي توانند آنها را ارضاء جنسي كنند رابطه ايجاد كرده تا از لحاظ روحي و رواني دچار مشكل نشوند و جامعه را نيز دچار مشكل نكنند.
شما مي دانيد چه زندگيها بر سر همين مسائل از هم پاشيد؟؟؟ چرا اين موضوع را عادي جلوه مي دهيد؟ كسي مسئول مجرد ماندن ديگري نيست. نمي شود دختراني كه با هزار اميد ازدواج مي كنند و زندگي مي سازند زندگيشان را دو دستي تقديم دختراني كنند كه از راه رسيده اند.
اصلا موافق ديدگاهتان نيستم چرا كه هيچ مردي نمي تواند اعتدال را بين دو همسرش ايجاد كند. اگر خدا اين موضوع را حلال كرد برايش تبصره گذاشت كه اگر مي توانيد بين همسرانتان اعتدال برقرار كنيد مشكلي نيست. و من تا به امروز نديدم كسي دو عشق در زندگيش داشته باشد و بتواند به مساوات برخورد كند.
براي ديدن آمار البته آمار بدو تولد نه بعد از تلفات و مرگ و ميرها و ... به اين سايت ذيل مراجعه کنيد. علاوه بر اين که براي رسيدن به تحليل درستي دقت فرماييد، به خاطر نبود فرهنگ هم سن گزيني علاوه بر اين که در بسياري از سالها که آمار دخترها بيشتر بود از هم سن هاي خود متأسفانه از سال60 جهش افزايش جمعيت هم داريم که يه هو آمار دختران نسبت به پسران مناسب سن ازدواج خودشان(اختلاف حدود5، 6 و 7سال) بالا مي رود که اين براي دختران چند سال بعد از سال آن نيز اين مشکل را ايجاد مي کند. مگر اين که هم سن گزيني فرهنگ سازي مي شد به گونه اي که آقايان از گزينش همسر هم سن خود احساس رضايت کند. و آن نيز مانند تعدد زوجات تا بخواهد فرهنگ سازي شود و قبحش بين مردم بشکند. بسياري پسرهاي هم سن دختران(در آستانه رد شدن از سن ازدواج) با کم سن تر از خود ازدواج کرده اند و بسياري دختران نيز ديگر توان تشکيل يک خانواده واقعي را (که داراي فرزند شدن است)، نخواهند داشت؛ چنان که اگر امار بگيرند از دختران و پسران مجرد در رنجهاي سني مشخص، اين معضل بهتر قابل فهم و لمس خواهد بود؛ گر چه ،هر کس به اطراف خود بنگرد اين را به راحتي خواهد فهميد.
http://www.sabteahval.ir/Default.aspx?tabid=4762