گفتمانی که اینک ملاحظه می کنید، در زمینه سخن همیشگی ماست که راه سعادت دلدادگی و عاشقی است و ابزار دستیابی به آن برنامه ای ثابت برای جاری کردن اشک و سر حال آوردن قلب است. چیزی که بهترین موسم آن، ماه ضیافة الله رمضان است. ملاحظه آن خالی از فایده نیست. A : سلام علیکم J : علیکم السلام A : گاهی فکر میکنم که خدایی که از رگ گردن به آدم نزدیکتره. گاهی باهاش حرف میزنم. میگم تو می بینی وضع و حال منو. می تونی بی تفاوت باشی. یعنی می شه جوابمو ندی. هر وقت دلم میگیره از این فکرا زیاد می کنم. J : تلقی من این است که باید به دعا فقط برای کسب حال فکر کرد. نه رسیدن به خواسته ها. باید خواسته ها را به خدا واگذار کرد. هرچه خودش خواست و به آن راضی بود. A: خب یکی از خواسته ها هم می تونه همین باشه. لذت از عبادت. فرار از تکرار. همه خواسته ها که مادی نیستند. گاهی همین مادیات موانع میشه واسه رسیدن به معنویات. اینقده زیاد میشه که دیگه حال عبادت هم ازت می گیره. نمی تونیم بگیم بی تاثیره. عافیة الدین و الدنیا و الاخرة. مگه توی سجده نمی گیم؟ J: من فکر می کنم، از خدا نباید هیچی خواست، جز خودش. هر کاری می خواهد بکند. می خواهد ببخشد، نبخشد. به جهنم ببرد، نبرد. چه کار داری؟ خودش بهتر می دونه. ما نباید خودمان را اسیر خواسته هایمان بکنیم. نه دنیا بخواهیم، نه آخرت. تو فرض کن که یه خم شراب گذاشتند. برو بخور. به بعدش هم فکر نکن. برای این هم نخور که یه چیزی بهت بدن. رضای محض و تسلیم محض. همین و بس. بعد دیگه با خدا دعوا نخواهی داشت که چرا داد یا نداد. خودت راحتی. خدا خودش نخودچی کشمش توی جیبمان می ریزه. مگه خدا حکیم نیست؟ ما چرا در کار خدا فضولی کنیم؟ یعنی ما بهتر از خدا می فهمیم؟ حال اگر هم چیزی خواستی. بگو هرچه خودت خواستی. من اصراری ندارم. ما نباید تصور کنیم که خدا نوکر و حمال ماست. بهش بگیم: بکن، نکن. بهتره بگیم، اگر صلاح می دونی، من اینو می خواهم. ولی هرچه خودت صلاح می دونی. با این تصور راحت می شی. دیگه با خدا هیچ دعوا نداری که چی داد یا چی نداد. قبول داری؟ A: دارم. همه ی اینا رو می دونم؛ ولی گاهی فک می کنم صبرم کمه. زود رنجم. طاقت مشکلاتو ندارم. ایراد از منه. نمی دونم ایراد کارم از کجاس. نمازام اول وقت می خونم. توی طول نمازم سعی می کنم تمام حواسم به چیزایی که می گم باشه. لذت می برم؛ اما بعد از مدتی دیگه بهم نمی چسبه. از اون طرف هم مراعات می کنم. رضایت مادر، اطرافیان. این که غیبت نکنم. J: خب باید زود به زود بزنی تو رگ. اگه مرتب نشئه باشی، این فکرها به ذهنت نمی آد. شما یه موهبتی که داری، صدات خوبه. به صورت مرتب یک شعر عشقی یا دعای عشقی را بخون. شما اگر نشئه شدی، نه غیبتی در کاره و نه اذیتی و نه هیچ رذیلتی. خوب خوب می شی، گل. A: اونم امتحان کردم؛ ولی بازم. ولشش کنید. کار من از این حرفا گذشته. خودمم با خودم مشکل دارم. دنبال دوا می گردم. J: من فکر می کنم، دوا همینه که گفتم. A: احتمالا به اون مرحله ای که شما می گین نرسیدم که اینجوریم. J: اگر هر روز قلبت را حال اوردی، همه چی درست می شه. A: خیــــــــــــــــــــــــــلی خیــــــــــــــــــــــــــــــلی قشنگ حرف زدین. با یه قطره اشک. من که هر روز چند برابر یه قطره می ریزم. وقتی به خدا فک می کنم. پس چراااا؟ J: اشک باید مرتب باشه. لزومی ندارد، زیاد باشه. همین که قلب حال آمد، کافیست. هر روز صبح یا هر شب سحر یا هر وقت که مناسب خودته، باید یه برنامه ثابت داشته باشی، با صوت حزین، یه چیزی بخونی و قلبت را حال بیاری. سوراخ دعا اینجاست. راه همینه A: ریا نباشه بس که حرفاتون قشنگ بود. دارم گریه می کنم. کاش منم حال شما رو داشتم. دعای من گیرا نیست. اگه گناه نبود می گفتم مطمئنم جهنمی ام. همش دارم فک میکنم اونجا بخدا چی بگم که منو توی آتیش نسوزونه. گاهی خیلی ازش می ترسم. J: وضع من از شما خیلی بدتره. من آدم خوبی نیستم. شما مثل من عمری ازت نگذشته و گناه نکردی. به هر حال، شما بهتر از من هستید. شما از این شرایط خودت حسن استفاده بکن. این که زود دلت می شکنه، یه نعمت بزرگیه. دل شکسته داشتن خیلی نعمت بزرگیه. دل شکسته طلاست. خدا یعنی همه چیز توی دل شکسته است. ما باید به جایی برسیم که اگر همه چی ازمون گرفته شد، ککمون هم نگزه. A: خیلی حرف سنگینیه. من که کم میارم. J: ما تا وقتی وابسته مال و جاه و همسر و فرزند و امثال اینها هستیم، گرفتاریم. ما وقتی نشئه می شیم، می تونیم وابستگیمونا به اینها از بین ببریم. در آن حال، مست مستیم. هیچ مهم نیست که چی می شه. مالمان از دست رفته یا از دست می رد. مقاممان گرفته می شه. جسممان مریض می شه. اصلا اینها برامون هیچ مهم نیست. فقط این که وقت خماریمون شده و چیزی گیرمون نیامده، غم بزرگی را احساس می کنیم. این هم هیچ مؤونه ای ندارد. فقط یک قطره اشک، ما را سر حال می آره. وقتی سر حال اومدیم، همه چی داریم. هم علم داریم، هم قدرت، هم آرامش. وقتی خدا را بیاریم، توی دلمون، همه چی را توی وجود خودمون جای دادیم. دیگه چی می خواهیم؟ خلاصه باید عاشق شد. عشق دل را آرام می کنه. عشق بصیرت می بخشه. چشم عقل را باز می کنه. عشق آدم را قوی می کنه. عشق همه چیه. باید این قلبه را به طور ثابت سر حال نگاه داشت. باید شعله عشقی را در دل برافروخته نگاه داشت، مثل این زرتشتی ها که همیشه یک شعله را در آتشکده اشون سرپا نگاه می دارن. ما شعله عشق را در آتشکده دلمان سر پا بداریم. یه آدم دیوونه بشیم، یه آدم عاشق، یه آدمی که هیچ غمی نداره، همه را دوست داره، به هیچ کس کنیه نداره، خیرخواه همه است. ما واقعا چی می خواهیم، جز همین ها؟ آدم وقتی عاشق می شه، از دنیا بهتر لذت می بره. چون عدم لذت ما از دنیا به خاطر این است که راضی نیستیم. A: کاش بتونیم این جوری باشیم. می شه؟ J: کار سختی نیست. باید بدونیم که سوراخ دعا همینه. بعد هم با یک برنامه ثابت برای دلدادگی. با هر چی که می تونه یک قطره اشک بیاره. یک شعر، یک دعا، یک نوحه، یک روضه، یک ملاقات آدم عارف، یک حرم. هرچه. هرکسی باید به حال خودش نگاه کنه. ببینه کدام برای حالش مفیده. A: قطعا همین طوره که شما می فرمایید. خیلی استفاده کردم. لینک های مرتبط: قطره های اشک جرعه های عشق؛ مقام حضرت عشق علیه السلام؛ صوت حزین، چخماق عشق ؛ عاشق دنبال کشف و کرامت نیست. |
نويسنده: قلبی خواهان عشق |
(جمعه 91 مرداد 6 ساعت 7:26 صبح) |
اینجا سرای قلبی خواهان عشق الهی است. او میخواهد به گرد خانه عشق الهی طواف کند. از گناه و ستیزهجویی بپرهیزد و عطر محبت و مدارا و وحدت و اخلاص بیافشاند: «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ»(بقره،197). هدف او این است که خود و خلق خدا را به عشق الهی سوق دهد؛ چرا که دین چیزی جز عشق الهی نیست: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق الهی است؟». تمام اعمالی که ما انجام میدهیم برای نیل به قرب و وصال الهی است. به پیامبر اسلام(ص) نیز فرمان داده شده است که مزدی جز این را از خلق بر رسالتش نخواهد: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»(شوری،23). او میکوشد، به دین با عینک محبت، مدارا، اخلاق، عرفان و وحدت شیعه و سنی بنگرد و از همه آموزههای دینی تفسیری عاشقانه و عارفانه به دست بدهد. عشق و عرفانی که آبشخوری جز آیات و روایات ندارد. ان شاء الله |
شمار بازدیدها |
امروز:
42 بازدید
|
معرفی |
|
|
دسته بندی مطالب |
لینک های وبلاگ ها |