گویند که هر چیزی را به ضد آن میشناسند. عشق به خدا داشتن یعنی به غیر خدا عشق نداشتن. چیزی که از آن به «زهد» تعبیر میکنند. زهد یعنی بی رغبتی به دنیا. کسی که عاشق خداست، حرص و طمع به دنیا ندارد. به راحتی میتواند، هرگاه که بخواهد، مال و جاه و شهرت و هرچیز دنیایی را از خود دور کند؛ اما آنان که عاشق خدا نیستند و به دنیا عشق میورزند، دنیا به بند جگرشان وصل است. دوست دارند، جانشان را بدهند؛ اما مالشان را ندهند و پست و مقامشان را رها نکنند. برای کسب مال و پست و مقام حاضرند، هرکاری را انجام دهند: آبرو ببرند. افتراء ببندند. اسراف کنند. تقلب کنند و هر کاری دیگر. من برای تأیید این معنا روایاتی را ذیل چند عنوان میآورم: 1. معنای زهد همان طور که آمد، زهد یعنی بی رغبتی به دنیا، و این مستلزم این است که بر آنچه از دنیا از دست میدهیم، افسوس نخوریم و نیز به آنچه به دست میَآوریم، خوشحال نباشیم؛ چنان که اما سجاد(ع) فرمود: ألا و إن الزهد فی آیة من کتاب الله عز وجل: " لکیلا تأسوا على ما فاتکم و لاتفرحوا بما آتاکم (الکافی - الشیخ الکلینی ج 2 ص 128)؛ آگاه باشید که زهد در آیهای از قرآن این چنین معنا شده است: " زهد این است که بر آنچه از دست دادهاید، افسوس نخورید و به آنچه به دست آوردهاید، شادمان نباشید". نیز امام صادق(ع) فرمود: لیس الزهد فی الدنیا باضاعة المال و لاتحریم الحلال، بل الزهد فیها ان لاتکون بما فی یدک اوثق بما عند الله عزوجل(تهذیب الأحکام - الشیخ الطوسی ج 6 ص 327)؛ زهد در دنیا این نیست که مال را تباه کنی و حلال را بر خود حرام نمایی؛ بلکه زهد در دنیا این است که آنچه را که در دست داری، بر آنچه نزد خداست، ترجیح ندهی. 2. لازمه زهد لازمه زهد در زندگی دنیا این است که به امور دنیوی مثل جمع آوری ثروت به اندازه کفایت زندگی خود یا صرف آن در راه صحیح به ویژه انفاق به مردم نیازمند بسنده شود و کوشش نشود که ثروت بیش از اندازه نیاز شخصی بیاندوزیم و آن را برای ولخرجی و شکمبارگی و زنبارگی و شهرتطلبی و کسب پست و مقام صرف کنیم. آوردهاند که در شب اسراء(حرکت شبانه پیامبر از مسجد الحرام به مسجد الاقصی) خدا به پیامبر(ص) فرمود: یا أحمد، إن أحببت أن تکون أورع الناس، فازهد فی الدنیا و ارغب فی الآخرة، فقال: إلهی و کیف ازهد فی الدنیا و ارغب فی الآخرة؟ فقال: خذ من الدنیا خفا من الطعام و الشراب و اللباس، و لاتدخر شیئا لغد، و دم على ذکری(مستدرک الوسائل - المیرزا النوری ج 21 ص 48)؛ ای پیامبر! اگر دوست داری که پرهیزکارترین مردم باشی، به دنیا بیرغبت باش و به آخرت علاقهمند. عرض کرد: خدایا چگونه؟ فرمود: خوردنی و نوشیدنی و پوشیدنیات در دنیا خفیف و اندک باشد و چیزی را برای فردایت نیاندوزی و مدام به یاد من باشی. 3. تضاد حب خدا با حب دنیا لازمه حب و عشق به خدا زهد و بیرغبتی به دنیاست و این دو هرگز با هم قابل جمع نیستند. امام باقر(ع) در حدیثی قدسی آورده است که خداوند فرمود: وعزتی وجلالى وعظمتی وبهائی وعلو ارتفاعی لایؤثر عبد مؤمن هوای على هواه فی شئ من أمر الدنیا إلا جعلت غناه فی نفسه وهمته فی آخرته وضمنت السماوات والارض رزقه وکنت له من وراء تجارة کل تاجر(الکافی - الشیخ الکلینی ج 2 ص 137)؛ به عزت و جلال و عظمت و درخشش و بلندمرتبگیام سوگند که بنده مؤمن عشق به من را بر عشق به هیچ چیزی از دنیا ترجیح نمیدهد. من بر اثر آن بینیازش میکنم و همتش را در راه آخرت قرار میدهم و بر آسمان و زمان روزیاش را مقرر میکنم و من برای او در پس تجارت هر تاجری هستم. علی(ع) فرمود: إن کنتم تحبون الله، فاخرجوا من قلوبکم حب الدنیا(مستدرک الوسائل - المیرزا النوری ج 21 ص 41-42)؛ اگر خدا را دوست دارید، دوستی دنیا را از دلتان بیرون کنید. نیز فرمود: کما أن الشمس واللیل لا یجتمعان، کذلک حب الله وحب الدنیا لا یجتمعان(مستدرک الوسائل - المیرزا النوری ج 21 ص 42)؛ همچنان که خورشید و شب با هم جمع نمیشوند، دوستی خدا و دوستی دنیا هم با هم جمع نمیشوند. 4. قساوت قلب عاشق دنیا کسی که عاشق خدا باشد، رقت قلب دارد. آدم رقیق القلب هم از خوف خدا میگرید و هم از غم مردم؛ اما کسی که به دنیا علاقهمند شود، گرسنه خوابیدن و بی سرپناهی و ناتوانی و بیماری و مصیبتهای مردم برایش بیاهمیت میشود و آنچه برایش اهمیت دارد، شکمبارگی و زنبارگی و شهرت و مقام است. از عیسی(ع) آوردهاند که فرمود: قسوة القلوب من جفوة العیون، و جفوة العیون من کثرة الذنوب، و کثرة الذنوب من حب الدنیا، و حب الدنیا رأس کل خطیئة(مستدرک الوسائل- المیرزا النوری ج 21 ص 39)؛ قساوت دلها از خشکی چشمهاست و خشکی چشمها از گناهان بسیار است و گناهان بسیار از دوست داشتن دنیاست و دوست داشتن دنیا سرچشمه هر خطا و گناه است. 5. زهد به دنیا، عشق به خدا چنان که آمد، دوستی دنیا دل را سخت و قسی میکند و قسی القلب نه از خوف خدا میگرید، نه از غم مردم. با گریه و جاری شدن اشک در عبادت و به یاد خداست که حلاوت ایمان به خدا و عبادت او چشیده میشود.قطرههای اشک جرعههای عشق رسول خدا(ص) فرمود: لایجد الرجل حلاوة الایمان فی قلبه حتى لایبالی من أکل الدنیا(الکافی - الشیخ الکلینی ج 2 ص 128)؛ شیرینی ایمان به خدا را کسی نمیچشد که دنیا برایش اهمیت دارد. نیز امام صادق(ع) فرمود: حرام على قلوبکم أن تعرف حلاوة الایمان حتى تزهد فی الدنیا (همان)؛ شیرینی ایمان به خدا تا به دنیا بیرعبت نشدهاید، بر دلتان حرام است. |
نويسنده: قلبی خواهان عشق |
(جمعه 86 بهمن 19 ساعت 1:35 عصر) |
اینجا سرای قلبی خواهان عشق الهی است. او میخواهد به گرد خانه عشق الهی طواف کند. از گناه و ستیزهجویی بپرهیزد و عطر محبت و مدارا و وحدت و اخلاص بیافشاند: «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ»(بقره،197). هدف او این است که خود و خلق خدا را به عشق الهی سوق دهد؛ چرا که دین چیزی جز عشق الهی نیست: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق الهی است؟». تمام اعمالی که ما انجام میدهیم برای نیل به قرب و وصال الهی است. به پیامبر اسلام(ص) نیز فرمان داده شده است که مزدی جز این را از خلق بر رسالتش نخواهد: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»(شوری،23). او میکوشد، به دین با عینک محبت، مدارا، اخلاق، عرفان و وحدت شیعه و سنی بنگرد و از همه آموزههای دینی تفسیری عاشقانه و عارفانه به دست بدهد. عشق و عرفانی که آبشخوری جز آیات و روایات ندارد. ان شاء الله |
شمار بازدیدها |
امروز:
43 بازدید
|
معرفی |
|
|
دسته بندی مطالب |
لینک های وبلاگ ها |