چندی پیش یک دانشجوی دختر ایرانی که در یکی از کشورهای خارجی تحصیل میکند، با من از طریق وبلاگم به طور گذری آشنا شد و باب گفتگو را با من از طریق ایمیل گشود. من قصد دارم طی چند پست برخی از مهمترین گفتگوهایی را که میان من و او روی داده است، البته با کمی دخل و تصرف و بدون نام و نشان در وبلاگ بیاورم تا شاید برای دیگران سودمند باشد. شایان ذکر است که نامبرده از خانوادهای مسلمان، اما غیر مذهبی است و تحصیلاتش را تا لیسانس در ایران گذرانده و فوق لیسانسش را به جهت رد شدنش در گزینش سازمان سنجش ناگزیر شده است، در یکی از کشورهای غربی بگذراند. وی در یکی از نامههایش اعتقادش را نسبت به مذهب اسلام گزارش داده است که من نخست اصل آن را در این پست میآورم و پاسخهایی را که من به آن دادهام، ان شاء الله در پست های بعدی میآورم. سلام ...اگر دوست داری بدونی که نظر شخصی من راجع به دین و مذهب چیه باید بگم که من اصلا هیچ اعتقادی به دین اسلام ندارم و اون رو مایه خوشبختی نمی دونم حداقل برای خودم. البته اینو بگم که من نظرم رو به هیچ کس تحمیل نکردم و برای کسی هم نسخه نپیچیدم. من هیچ اعتقادی به منصف بودن کسی به نام پیامبر ندارم، هیچ اعتقادی به دوازده امام اصلا ندارم و قرآن از نظر من یک کتاب کاملا تحریف شده هست. من به خدا به عنوان یک نیروی برتر که حاضر بر کارها و رفتارهای انسانها هست ایمان دارم ولی چیزی که یک عرب برای ما ایرانیها به ارمغان آورده رو هیچ وقت نمی پذیرم. از نظر من محمد هیچ چیزی اضافه بر چیزی که زرتشت به ما ایرانی ها داد، نداده جز یک سری نابرابری ها، کوچک شمردن زن، حمله و کشتار برای دین آوری توسط انصار محمد و امثالهم. ایرانی هایی که قبل از ورود دین اسلام خدا رو می پرستیدند و دارای پیامبر بودند در اثر حمله یک مشت بیابانگرد مجبور به قبول یک سری جفنگیات اعراب کثیف شدند. اعرابی که حتی بعد از حمله به ایران فرق طلا و نقره رو نمی دونستند و محمد می خواست با نامه به خسرو پرویز مردمی رو که سالها خدا رو عبادت می کردند به خدا دعوت کنه تا کافر نباشند! من اصلا قبول نمی کنم که امامهای اسلام دارای علم بودند. چه علمی؟ 1400 سال پیش کدوم علمی وجود داشته که تمدنهای بزرگ دنیا مثل یونان، مصر و ایران ازش بی خبر بودند و فقط عرب های بیابانگرد از اون مطلع بودند؟ می دونی اگر از هر خونه ای توی ایران سوال کنی که چند تا امام داریم یا مثلا حسین کی بود و چی کار کرد، اکثرا می دونند ولی اگر سوال کنی که آریو برزن کی بود؟ سورنا چی کار کرد؟ یوتابه کی بود؟ اولین دریادار در ایران باستان کی بود؟ خیلی از ایرانی ها حتی اسم این افراد رو که هر کدومشون با دلاوری در مقابل دشمنان ایران جنگیدند تا ایران بمونه رو نمی دونند. مگر حسین چه کار کرد؟ آیا ارزش کارش خیلی بیشتر از آریو برزن در سپاه ایران بود؟ آیا پیوست کردن اسم دین به دنبال اسم حسین کافی هست برای بزرگ انگاری کار اون؟ من نمی پذیرم. من قبل از اینکه یک مسلمان باشم یک ایرانی هستم. یک ایرانی مقید به خدا، کردار، گفتار و پندار خوب که زرتشت صدها سال پیش از اسلام برای ایرانی ها به ارمغان آورد. در حال حاضر خیلی از روشنفکران علوم دینی معتقدند که اسلامی که فعلا در این رژیم وجود داره اسلام واقعی نیست. محمد فلان می کرد بسار می کرد. ولی من معتقدم که اسلام واقعی همینه که توی ایران هست وهمونی هست که توی عربستانه. اسلامی که حکم سنگسار داره. اسلامی که به زن به چشم یک کالای دارای مالکیت نگاه می کنه. اینکه اسلام گفته به هم خوبی کنید، بدی نکنید، خدا رو ستایش کنید و ... که چیز جدیدی نیست. زرتشت و بقیه پیامبرها هم گفتند. پس من دلیلی نمی بینم تابع دینی باشم که مردم توی اون دین درمان دردهای خودشون رو در امامزاده ها جستجو بکنند. مردمی که روز عاشورا بریزند توی خیابون و من مجبور باشم نفس سرد یک سری عزاپیشه دروغی و انسان نماهای انسانیت فروش رو تحمل کنم و چشم به بازار ریاکاری کاسبهای دین بدوزم اون هم برای کی؟ برای حسین که کارش دفاع از ارزشهای دین اسلام بوده؟ به من ایرانی چه ارتباطی داره؟ ننگ بر من که از شیردلان سرزمین خودم بی خبر باشم و به دنبال یک عرب راه بیفتم. حتما از نظر تو من یک کافرم. ولی من اینم. اگر هم کسی به اسلام ایمان داره می تونه داشته باشه به من مربوط نمی شه. زندگی خودشه و عقیده خودش. |
نويسنده: قلبی خواهان عشق |
(دوشنبه 87 مهر 15 ساعت 6:10 صبح) |
اینجا سرای قلبی خواهان عشق الهی است. او میخواهد به گرد خانه عشق الهی طواف کند. از گناه و ستیزهجویی بپرهیزد و عطر محبت و مدارا و وحدت و اخلاص بیافشاند: «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ»(بقره،197). هدف او این است که خود و خلق خدا را به عشق الهی سوق دهد؛ چرا که دین چیزی جز عشق الهی نیست: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق الهی است؟». تمام اعمالی که ما انجام میدهیم برای نیل به قرب و وصال الهی است. به پیامبر اسلام(ص) نیز فرمان داده شده است که مزدی جز این را از خلق بر رسالتش نخواهد: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»(شوری،23). او میکوشد، به دین با عینک محبت، مدارا، اخلاق، عرفان و وحدت شیعه و سنی بنگرد و از همه آموزههای دینی تفسیری عاشقانه و عارفانه به دست بدهد. عشق و عرفانی که آبشخوری جز آیات و روایات ندارد. ان شاء الله |
شمار بازدیدها |
امروز:
23 بازدید
|
معرفی |
|
|
دسته بندی مطالب |
لینک های وبلاگ ها |