سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امام باقر و امام صادق عليهما السلام: «هَلِ الدِّينُ إلَّا الْحُبُّ؛ آيا دين جز عشق است؟»(بحار الأنوار، ج66،ص237)
هركس كه تو را شناخت جان را چه كند / فرزند و عيال و خانمان را چه كند

عشق و عاشقي / عشق و محبت / حرف هاي عاشقانه  / عشق و محبت / مطالب اخلاقي  / مطالب عرفاني / تصوف و عرفان / عرفا و متصوفه

ديوانه كني هردو جهانش بخشي / ديوانه تو هردو جهان را چه كند

تازه‌ترین مطالب

مطالب آرشيو شده

مهم‌ترين لينك‌‌ها

اضطراب و بدخلقی و گناه آلودی، نتیجه دین گریزی(1)
دعوت به عبرت گیری خشونت ورزان از خلق رحمانی نبوی
واسطه گری در امر ازدواج به شیوه های مدرن
یک گفتگوی عاشقانه سیاسی
چاره اساسی عشق به جنس مخالف
عشق ورزی مرهم درد نگرانی و نومیدی
فلسفه برگزاری نماز به شکل رایج
بدعت عید الزهراء به مناسبت نهم ربیع الاول
شب قدر شب تقدیرات عاقلانه و عاشقانه
چه کار کنیم؟
چطوری حال کنیم؟
ابزار دوام عاشقی
چگونه عاشقی کنیم؟
کارنامه یکسال عاشقی
عشق در وبلاگ نویسی
[همه عناوین(116)][عناوین آرشیوشده]

عشق به خدا
عشق و اهل بیت
عشق و زن
عشق و اخلاق
عشق به اهل سنت
عشق به اهل کتاب
عشق به کافران
عشق به بدکاران
عشق به مخالفان
عشق و دین
عشق و تصوف
عشق و اندوه
عشق و دعا و نماز
عشق و آرامش و رضا
عشق و مرگ
عشق و دنیا
عشق و گناه
آواهای عاشقانه
نظریه ولایت فقیه،‏ اخلاقی یا غیر اخلاقی
اسلام و مدرنیته
کج اندیشی های دینی
لیست مطالب آرشیوه شده وبلاگ
ماهیت عشق

 

  پاسخ عاشقانه ائمه(ع) به ناسزاگویى‏ها

 

وقتی به برخی از دوستان عرض می شود که چرا به فلانی اهانت و ناسزاگویی می کنی؟ پاسخ می دهد:‏ چون او به من اهانت و ناسزاگویی می کند. حال آن که این پاسخ قانع کننده نیست و پیامبر و اهل بیتش که الگوی ما هستند، چنین نبودند. آنان حتی به کسانی که به ایشان اهانت و ناسزاگویی می کردند، محبت می کردند و از طریق محبت خود آنان را جذب می نمودند. من اینک برخی از نمونه های رفتار ایشان را در برابر اهانت کنندگان و ناسزاگویان به آنان می آورم.

1. پاسخ عاشقانه رسول خدا(ص) به ناسزاگویی یک عرب بیابانی
عربی بیابانی وارد مدینه شد و یک راست به مسجد آمد تا از رسول خدا(ص) سیم و زری بگیرد. هنگامی که وارد شد، پیامبر(ص) در میان انبوه یاران خود بود. حاجت خویش را اظهار کرد و عطایی خواست. رسول خدا(ص) چیزی به او داد، ولی او قانع نشد و آن را کم شمرد؛ به علاوه  سخن درشت و ناهمواری بر زبان آورد و نسبت به رسول خدا(ص) جسارت کرد. اصحاب و یاران سخت در خشم شدند و چیزی نمانده بود که آزاری به او برسانند، ولی رسول خدا(ص) مانع شد، بعدا اعرابی را با خود به خانه برد و مقداری دیگر به او کمک کرد. ضمنا اعرابی از نزدیک مشاهده کرد که وضع رسول خدا(ص) به وضع روسا و حکامی که تا کنون دیده، شباهت ندارد و زر و خواسته‌ای در آن جا جمع نشده است. اعرابی اظهار رضایت کرد و کلمه‌ای تشکرآمیز بر زبان راند، در این وقت رسول اکرم(ص) به او فرمود: تو دیروز سخن درشت و ناهمواری بر زبان راندی که موجب خشم اصحاب و یاران من شد و من می‌ترسم از ناحیه‌ی آنها به تو گزندی برسد. ولی اکنون در حضور من این جمله‌ی تشکرآمیز را گفتی، آیا ممکن است همین جمله را در حضور جمعیت بگویی تا خشم و ناراحتی که آنان نسبت به تو دارند، از بین برود؟ اعرابی گفت: مانعی ندارد.
روز دیگر اعرابی به مسجد آمد. درحالی که همه جمع بودند، رسول اکرم(ص) رو به جمعیت کرد و فرمود: این مرد اظهار می‌دارد که از ما راضی شده، آیا چنین است؟
اعرابی گفت: چنین است و همان جمله‌ی تشکرآمیز را که در خلوت گفته بود، تکرار کرد و اصحاب و یاران رسول خدا(ص) خندیدند. در این هنگام رسول خدا(ص) رو به جمعیت کرد و فرمود: «مثل من و این گونه افراد، مثل همان مردی است که شترش رمیده بود و فرار می‌کرد. مردم به خیال این که به صاحب شتر کمک بدهند، فریاد کردند و به دنبال شتر دویدند، آن شتر بیشتر رم کرد و فراری تر شد. صاحب شتر مردم را بانگ زد و گفت. خواهش می‌کنم کسی به شتر من کاری نداشته باشد، من خودم بهتر می‌دانم که از چه راه شتر خویش را رام کنم. همین که مردم را از تعقیب بازداشت، رفت و یک مشت علف برداشت و آرام آرام از جلوی شتر بیرون آمد. بدون آن که نعره‌ای بزند و فریادی بکشد و بدود، تدریجا در حالی که علف را نشان می‌داد، جلو آمد. بعد با کمال سهولت، مهار شتر خویش را در دست گرفت و روان شد. اگر دیروز من شما را آزاد گذاشته بودم، حتما این اعرابی بدبخت به دست شما کشته شده بود و در چه حال بدی کشته شده بود؛ در حال کفر و بت پرستی، ولی مانع دخالت شما شدم و خودم با نرمی و ملایمت او را رام کردم.»

2. پاسخ عاشقانه امام حسن(ع) به ناسزاگویی مرد شامی
شخصی از اهل شام به مدینه آمد، چشمش به مردی افتاد که در کناری نشسته بود، توجهش جلب شد. پرسید: این مرد کیست؟ گفته شد: حسن بن علی بن ابیطالب(ع) است. مرد شامی به خاطر دشمنی که با علی(ع) و آل او داشت. هرچه خواست از فحش و ناسزا گفت و عقده‌ی دل خود را گشود. امام حسن(ع) بدون آن که خشم بگیرد واظهار ناراحتی کند، نگاهی پر از مهر و عطوفت به او کرد و فرمود: ما برای هر نوع خدمت و کمک به تو آماده‌ایم. آن گاه از او پرسید:  آیا از اهل شام هستی؟ مرد شامی جواب داد: آری! فرمود: من با این خلق و خوی سابقه‌ی آشنایی دارم و سرچشمه‌ی آن را می‌دانم. سپس فرمود: تو در شهر ما غریبی، اگر احتیاجی داری، حاضریم به تو کمک دهیم، حاضریم در خانه‌ی خود از تو پذیرایی کنیم، تو را بپوشانیم و به تو پول بدهیم.
مرد شامی که منتظر بود با عکس العمل شدیدی برخورد کند و هرگز گمان نمی‌کرد با چنین اخلاقی روبه رو شود، چنان منقلب شد که گفت:  آرزو داشتم در آن وقت زمین شکافته می‌شد و من به زمین فرو می‌رفتم و این چنین نشناخته و نسنجیده گستاخی نمی‌کردم. تا آن ساعت برای من، در همه‌ی روی زمین کسی از حسن(ع) و پدرش مبغوض‌تر نبود و از آن ساعت برعکس، کسی نزد من از او و پدرش محبوب‌تر نیست. مرد ناسزا گو عذرخواهی کرد.

3. پاسخ عاشقانه امام سجاد(ع) به ناسزاگویی یک شخص
شخصی به امام سجاد(ع) ناسزا و دشنام داد، حضرت چیزی نفرمود. وقتی آن مرد رفت، به یاران خود فرمود: شنیدید آنچه را که این شخص گفت، حالا دوست می دارم که با من بیایید نزد او برویم تا بشنوید جواب مرا از دشنام او. گفتند: می‌آییم و ما دوست می‌داشتیم که جواب او را می‌دادی. پس حضرت نعلین خود را پا کرد و حرکت نمود و می‌خواند: وَ الکاظِمینَ الغَیظِ وَ العافینَ عَنِ النّاسِ وَ اللهُ یحِبُّ المُحسِنینَ. روای گوید: از خواندن این آیه دانستیم که امام(ع) به او بد نخواهد گفت. پس امام(ع) آمد تا منزل آن مرد و او را صدا زد، و فرمود: بگویید که علی بن الحسین است. آن مرد چون شنید که آن حضرت آمده، بیرون نیامد تا این که خودش را برای جنگ مهیا کرد و شک نداشت که آمدن آن حضرت برای آن است که جسارت‌های او را تلافی کند. امام(ع) چون او را دید، فرمود: ای برادر! تو آمدی نزد من و به من چنین و چنان گفتی. پس هر چه را که گفتی از بدی، اگر در من است خدا مرا بیامرزد، و اگر آنچه را گفتی در من نیست، خدا تو را بیامرزد. آن مرد وقتی این سخنان را از امام شنید، میان دیدگان او را بوسید و معذرت‌خواهی کرد.

4. پاسخ عاشقانه امام صادق(ع) به ناسزاگویی ابن ابی العوجاء
«مفضل بن عمر» در مسجد پیامبر(ص) بود، شنید «ابن ابی العوجا» با یکی از اصحابش، مشغول گفتن کلمات کفرآمیز است. مفضل نتوانست خودداری کند و فریاد زد: ای دشمن خدا! در دین خدا الحاد ورزیدی و منکر خدا شدی و کافر شدی. ابن ابی العوجا گفت: ای مرد! اگر تو اهل منطقی، بیا با هم بحث کنیم. اگر تو اثبات حجت کردی و دلیل آوردی، ما از تو پیروی می‌کنیم، و الا ما با تو حرفی نداریم و اگر از پیروان جعفر بن محمدی، او با ما این طور برخورد نمی‌کند و چنین خطاب با ما نمی‌کند، از این کلمات بیشتر از ما شنیده و هیچ فحش به ما نداده است. او مردی است حکیم، از طریق مدارا و با ملایمت عمل می‌کند، ناراحت نمی‌شود و سخنان ما را کاملا می‌شنود. پس تو اگر از یاران آن حضرت هستی، با ما مانند او گفتگو کن.  با زبان ملایم او را نهی از منکر کرد.

5. پاسخ عاشقانه امام کاظم(ع) به ناسزاگویی یکی از دشمنان
در شهر مدینه مردی بود که با امام کاظم(ع) عدوات و دشمنی فراوانی داشت. روزی امام(ع) از مسجد با جمعی از یاران خارج شدند.گستاخی این مرد پست به جایی رسیده بود که به امام هفتم(ع) در مقابل یارانش جسارت و توهین‌ها نمود. یاران گفتند: اجازه بفرما تا او را تنبیه کنیم (منظور آنها زدن بود). امام(ع) فرمود: من خود او را تنبیه خواهم کرد. سپس به منزل تشریف آوردند و به غلام خود امر فرمودند الاغ مرا آماده کن و بر الاغ سوار شد و به سراغ آن مرد رفت. گفتند: او در اطراف مدینه در مزرعه مشغول کار کشاورزی است. امام(ع) به سوی مزرعه او رفت و از میان زمین، الاغ خود را عبور داد. مرد فریاد کشید: چه می کنی؟ کجا می آیی؟ امام(ع) به این فریادها اعتنا نفرمود. رفت تا به او رسید و از مرکب خود پیاده شد و بر دشمن کینه‌توز خود سلام کرد و با خنده و خوشرویی و سخنان نرم فرمود: شما چه قدر خسارت دیدی که این قدر ناراحت شدی؟ مرد در حالی که هنوز اخمهایش باز نشده بود، گفت: صد سکه‌ی طلا. امام(ع) فرمود: بگو ببینم، از این مزرعه چه قدر امید سود داری؟ مرد با لحن تند و تلخ گفت: من که غیب نمی‌دانم. امام(ع) فرمود: من هم از غیب سوال نکردم. مرد گفت: دویست سکه‌ی طلا. امام(ع) در این هنگام کیسه‌ای از جیب خود بیرون آورد و به آن مرد داد که محتوی سیصد سکه‌ی طلا بود و فرمود: مزرعه‌ی تو برای خودت و من امیدوارم که خداوند امید تو را از این مزرعه باز آورد. مرد در برابر این اخلاق و سخنان ارزنده‌ی امام هفتم(ع) بهت زده شد و خود را به پای امام انداخت و شرمنده و متنبه شد. عصر آن روز که یاران امام(ع) آن مرد را در مسجد پیامبر(ص) در مدینه دیدند، او درباره امام می گفت: «الله اعلم حیث یجعل رسالته» خداوند آگاه است که پیشوایی را به چه کسی واگذارد.»

(بحار الانوار64/54 و 84/102 و مدینة المعاجز 6/192)


 
   نويسنده:   قلبی خواهان عشق

نظرهاي شما ( )

 (شنبه 86 تیر 30 ساعت 6:20 صبح)

 

  مداراى عاشقانه

 

آورده اند که در جنگ صفین یاران امام علی(ع) شروع کردند به یاران معاویه دشنام بدهند. امام علی(ع) که شنید، به یارانش فرمود: « إنی أکره لکم أن تکونوا سبابین؛ من دوست ندارم، شما از دشنام دهندگان باشید.»(بحار الأنوار - العلامة المجلسی ج 23   ص 561) و نیز آورده اند که در جنگ جمل فرمود: «  سئل علی علیه السلام عن أهل الجمل أمشرکون هم ؟ قال : من الشرک فروا . قالوا : فمنافقون هم ؟ قال : إن المنافقین لا یذکرون الله إلا قلیلا . قالوا : فما هم ؟ إخواننا بغوا علینا؛ آنان را مشرک یا منافق ننامید. آنان برادران ما هستند که بر ما جفا کردند.»(جواهر المطالب فی مناقب الإمام علی (ع) - ابن الدمشقی ج 2   ص 27 ).
من این سیره و سخن امام علی(ع) را به همه دوستان اعم از موافق و مخالف توصیه می کنم. ای دوستان! اگر حتی همدیگر را آن قدر بد می دانید که به یاران امام علی(ع) و دشمنان آن امام تشبیه می کنید، بیایید سیره و سخن ایشان را الگوی خود قرار دهید و به همدیگر بد و بیراه نگویید. نگویید:‏ تو منافقی! تو بی سوادی! تو متحجری! تو ضد انقلابی! تو ضد ولایت فقیه هستی! بیایید به دور از احساسات اگر سخن حقی دارید، طبق موازین شرعی بیان کنید و بعد هم با سلام و صلوات و دعا تمام کنید. به گونه ای سخن نگویید که از یکدیگر کینه به دل بگیرید. ما همه برادر دینی هم هستیم. ما همه مسلمانیم و تمام همّ و غم ما اطاعت از خدا و اهل بیت(ع) و مقام معظم رهبری است. به تعبیر قرآن،  لا تَنابَزُوا بِاْلأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإیمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛  با نام های زشت همدیگر را نخوانید! چه بد است، افراد مؤمن همدیگر را به نام های زشت بخوانند. هر که از این کار توبه نکند، ستمکار است(حجرات/11)
دوستان! راه شرعی و اسلامی همین است. درست است که به شما ناسزا می گویند و شما ممکن است زود از کوره به در روید؛ اما چاره ای جز خشم فرو خوردن و حلم ورزیدن نیست. اگر یک طرف رعایت ادب و احترام نکرد، دلیل نمی شود که طرف دیگر هم رعایت ادب و احترام نکند. خدای تعالی در سوره فصّلت می فرماید:  وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیمٌ ( 34) وَ ما یُلَقَّاها إِلاَّ الَّذینَ صَبَرُوا وَ ما یُلَقَّاها إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظیمٍ (35) وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (36)؛ نیکی با بدی همسان نیست. با آن روشی که نیک تر است، بدی را دفع کن تا کسی که میان تو و او دشمنی است، چنان شود که گویا دوستی صمیمی است. این (حالت) به کسی داده نمی شود مگر آن که شکیبایی ورزد و دارای بهره بزرگ (از بردباری) باشد. هرگاه شیطان تو را برآشوبد، به خدا پناه ببر که او شنوای داناست. 


 
   نويسنده:   قلبی خواهان عشق

نظرهاي شما ( )

 (چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 4:45 صبح)

 

<      1   2   3      >

صفحه اول | ایمیل |   RSS  

 

نمایش تصویر در وضیعت عادی

 

اینجا سرای قلبی خواهان عشق الهی است. او می‏خواهد به گرد خانه عشق الهی طواف کند. از گناه و ستیزه‏جویی بپرهیزد و عطر محبت و مدارا و وحدت و اخلاص بیافشاند:‏ «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ»(بقره،197). هدف او این است که خود و خلق خدا را به عشق الهی سوق دهد؛ چرا که دین چیزی جز عشق الهی نیست: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق الهی است؟». تمام اعمالی که ما انجام می‏دهیم برای نیل به قرب و وصال الهی است. به پیامبر اسلام‏(ص) نیز فرمان داده شده است که مزدی جز این را از خلق بر رسالتش نخواهد: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»(شوری،23). او می‏کوشد، به دین با عینک محبت، مدارا، اخلاق، عرفان و وحدت شیعه و سنی بنگرد و از همه آموزه‏های دینی تفسیری عاشقانه و عارفانه به دست بدهد. عشق و عرفانی که آبشخوری جز آیات و روایات ندارد. ان شاء الله

 

شمار بازدیدها

امروز: 13 بازدید
دیروز:
109 بازدید
کل بازدیدها:
1030546 بازدید

 

معرفی

 

دسته بندی مطالب

 
لینک های پاسخگو به پرسش های دینی
بانک پرسش و پاسخ واحد پاسخ به سئوالات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی | بانک پرسش و پاسخ دانشجویی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها  |  بانک پرسش و پاسخ مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه |  پایگاه پرسمان قرآنی | ستاد پاسخگویی به مسائل مستحدثه دینی | بانک پرسش و پاسخ موسسه تحقیقاتی ولی عصر عج | بایگانی پاسخ های مرکز تحقیقات علوم اسلامی پایگاه حوزه نت | بانک پرسش مؤسسه در راه حق | بانک پرسش و پاسخ موسسه تحقیقاتی ولی عصر عج | بانک پرسش و پاسخ ستاد اقامه نماز | بانک پرسش و پاسخ ارتباط شیعی | بانک پرسش و پاسخ مرکز پژوهشهای اعتقادی  به زبان عربی | بانک پرسش مرکز اطلاع رسانی امام مهدی عج الله تعالی فرجه  | بانک پرسش مرکز تخصصی امامت و مهدویت  |  بانک پرسش ها و پاسخ های قرآنی پایگاه موج نور
 
لینک های وبلاگ ها

عاشق آسمونی
فصل انتظار
بسیجی 57
پرسه زن بیتوته های خیال
لحظه های آبی
زمزمه لحظات زندگی
((( لــبــخــنــد قـــلـــم (((
نمازخانه بوستان بهاره
دست خط ...
لنگه کفش
سیب سرخ
عاشقان
اگه باحالی بیاتو
فرزانگان امیدوار
(( همیشه با تو ))
زمینیان آسما نی
خدمات فرهنگی و کامپیوتری قائم رایانه
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
آخرالزمان و منتظران ظهور
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
اعتقادات و باورهای دینی
مهاجر
مدهامتان: علوم و معارف قرآن و حدیث
جلوه او
منتظر ظهور
هو اللطیف
صبح مشتاقان
*پرواز روح*
هادرباد شناسی (روستایی در شرق شهرستان بیرجند)
بندیر
یاران در حریم یار
پرورش شتر مرغ
همه برای یکی یکی برای همه
عاشقانه می گویم
نهان خانه ی دل
بی عشق!!!
پرواز تا یکی شدن
دل ‏تنگی
حبل المتین
قرآن درمانی
خندون
اخبار و مطالب خواندنی
پایگاه اینترنتی دیتا
هم نفس
همسخن
آخرین روز دنیا
هه هه هه.....
حنا، دختری با مقنعه
معراج ستاره ها
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
آل یس
مهر بر لب زده
کلبه تنهایی
دختری در راه آفتاب
.:: رایحه ::.
دانشگاه آزاد الیگودرز
پژواک
یاران
از شیر مرغ تا جان آدمیزاد
یک کلمه حرف حساب
عشق الهی
شب و تنهایی عشق
هیات محبان بقیةالله عجل الله تعالی (شهرک آب ساری)
حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
آقاشیر
دریـــچـــه
عشق در کائنات
روانشناسی آیناز
آوای قلبها...
صفحه پزشکی عمومی
امام مهدی (عج)
اسوه ها
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
خبر روز
تکنولوژی کامپیوتر
یادداشتها و برداشتها
ستاره
جاده خاطره ها
پرسپولیس زلزله
ما صاحبی داریم
.: شهر عشق :.
سکوت سبز
عشق یار
پرنسس زیبایی
رنگارنگه
قصه بچه بسیجی
گنجینه
دخترک
سین جیم های اخلاقی
رمز موفقیت
دنیای من پر از عکس و حرف نگفته
عکس سرا- فقط عکس
گل نرگس...مهدی فاطمه
فقط خدا را عشقه
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
واژه های انتظار
منطقه آزاد
اخرین سکانس -مجموعه شعرهای من-
اهل همین نزدیکیا ...
یادداشتهای فانوس
دوست یابی نرم افزار دوست یابی ویژگی های یک دوست
یادداشتهای من
دست نیاز ....
یک
فضول نامه
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
سایه سیاه
دلداده
ایحسب الانسان ان یترک سدی
رازهای موفقیت زندگی
یاد ارباب حسین علیه السلام
تازه ترین ها
رند
طوفان زده دشت جنون
آسمانی
کسب درآمد اینترنتی
کسب درآمد اینترنتی
بانو
وبلاگ تخصصی فیزیک
برادران شهید هاشمی
پاک دیده
آدمک ها
فطرس
اسطوره عشق مادر
جاء الحق و زهق الباطل
نور
یا قائم آل محمد(ص)
پنجره چهارمی ها
اتاق ابی
حرم دل
توشه آخرت
جزتو
شورعشق
Manna
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
پرسش مهر 8
ساحل نشین اشک
عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
عطش
پیمان دانلود
کبوتر نامه بر
جک ، اس ام اس و عکس در خنده سرا
اس ام اس جدید/ پـَـــ نَ پـَـ/ پیامک جدید
کلبه تنهایی
نفس
ثقلین
السلام علیک یا حبیبی یا رسول الله !
آدم و حوا
تریبون آزاد
گروه اینترنتی جرقه داتکو
شهید قنبر امانی
نه/ دی/ هشتاد و هشت
وبلاگ هواداران نیوشا ضیغمی دختر آفتاب
لنده، سلیمان شهرویی
ماه ومهر
شبکه های کامپیوتری رجیستری ویروس نویسی
.: هواداران دو آتیشه ی استقلال :.
راه های و فواید و تاثیر و روحیه ... خدمتگذاری
مکاشفه مسیح
ساحل آرامش
گلی از بهشت
کلبه حقیرانه من
پاتوق دخترها
بزرگترین لینک باکس
آ ینه
وبلاگ همه کاره
بهونه های بارونی
مثلث یک ضلعی
برنامه ریزی روستایی در ایران
کلان شهر
کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
هلو
اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما...
کیمیا
ایران من
اخراجیها
یاوران مهدی عج دهکده آگهی
سایت محمد رضا آقابیگی
نوری چایی_بیجار
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
سرباز سبز امام خامنه ای
هیئت
همه چیز از همه جا
حباب زندگی
ثانیه
تفاوت!
لپ تاپ
به دادم برس
هر چی تو بخوای
مهربانی
زمزمه تنها
ستاره خاموش
دوستان همدم
دست نوشته
نوستالوژی دل ....
خبر هفته
حرفهای آسمانی
صدای راوی
وحی منزل
حرفهای آسمانی
نفحات

حدیث عشق
جاوا کده
سکوت پرسروصدا
خفن نت
نگاهی دیگر
شب‏های مهتابی ـ شب های غمبار زینب(س)
انجمن علوم مهندسی پلیمر و شیمی ایران
لبیک شاه علقمه
خفن
چشم انتظار
مسافر آسمان
مسجد پیامبر اعظم(ص) شهرک شهید محلاتی
تاریخ تولد : 07/01/1386
وحیده
خط بارون
محمد امیدواری ابرقویی
لــعل سـلـسـبیــل
اخبار دنیای عشق
صل الله علی الباکین علی الحسین
تنها عشق منی
تراب
پر شکسته
خوش مرام
زورخانه بابا علی
فدایی سید علی
سکوت عشق
صدای آشنا و دل امیدوار
انتظار نور
برو بچه های ارزشی
جالب و دیدنی...!!!
وکیل دادگستری و مشاور حقوقی
عشق سرخ
مقاله های تربیتی
ndayeeshgh
Sea of Love
وبلاگ گروهی ائمه اطهار
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
هیئت حضرت علی اکبر(ع)
سرخ بی نهایت
گنجینه
حفاظ
شیدایی
تخته سیاه
mansour13
پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) - The Holy Propht -p.b.u.h
موهیول
زندگی با عشق معنی پیدا میکند
روان شناسی کودک
آوای ققنوس
دوباره سبز می شویم...
آرزوی وصــــــال
پیام ها و پیامک های زیبا
عکس میخوای کلیک کن
شهیدالسید عباس الموسوی
*به اسبفروشان خوش آدید*
صدای پای آب
امپراتوری هخامنشیان
*مظلومیت اهل البیت(علیهم السلام)*
عطاری عطار
نان ، عشق ، موتور هزار
مذهب
امام حسین (ع)
دانستنیها
همیشه منتظرت هستم ، ای عدل وعده داده شده...
خانه سلامت
موجودات زنده
حاج جمال
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
عکس
عــــشقـــــولـــــک
آسمان سرخ
گلهای د نیا
تفسیر آیات مهجور
یا زهرا(س)
پری دریایی
رد پای...
به دلتنگی هام دست نزن
چه زود دیر میشه
همولایتی
اسمس بارون
عاشقانه
نورهدایت
جیگر نامه
امیدزهرا
دیونه باران
صبح دیگری در راه است ....
* امام مبین *
فلورانس مهربون
دوستانه
مهرکجاست
عشق من هیچ وقت تنهام نزار
حرف های قشنگ
گل پیچک
قـــــــقــــــــنــو س
مشکلات جنسی
رویاهای یک معلم