واقعاً اگر علمای اخلاق و تهذیب در جامعه نفس نکشند و عطوفت و عقلانیت و انسانیت را به فضای جامعه ندمند، تیرگی و تاریکی و سیاهی چشم و گوش آدم ها را می پوشاند و جز بغض و کینه جاهلی احساس نخواهد شد. سخنان شیخ حسین انصاریان را ملاحظه کنید و بر آموزه های عقلانی و انسانی اسلام آفرین بگویید. حاج شیخ حسین انصاریان؛ اسلام به مردم اجازه توهین به مخالف را نمیدهد / ناسزاگفتن خلاف فرهنگ دین است. خداوند از پیامبر خود درباره مخالفین می خواهد تا اجازه دهد آنان سخنانشان را مطرح کنند/ اگر مخالف نتوانست ادعاهای خود را ثابت کند و کاری هم به کار مردم هم نداشت نباید به او متعرض شد بلکه باید اورا تامین کرد. ایلنا: حاج حسین انصاریان گفت : عربده کشیدن، ناسزا گفتن و مشت بلند کردن خلاف فرهنگ دین است. |
نويسنده: قلبی خواهان عشق |
(شنبه 89 دی 18 ساعت 8:10 عصر) |
عاشق خدا عاشق خلق خداست و به خلق خدا گمان بد نمیبرد. در وبلاگی دیدم صاحب وبلاگ که خود را پاسدار دیانت میخواند، بدون هرگونه دلیل محکمهپسندی احتمال داده است که حضرت آیت الله سید علی قاضی طباطبایی استاد علامه طباطبایی و آیت الله بهجت مزدور انگلیس بوده و از آن خرجی دریافت میکرده است. البته صاحب وبلاگ در این زمینه ادعای قطع نکرده است؛ اما به هر حال پناه بر خدا از این که آدمی چنان جسور شود که بر مؤمنان سوء ظن برد و بیدلیل بر آنان اتهام ناروا زند. حضرت یوسف میفرماید: وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ َلأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبّی إِنَّ رَبّی غَفُورٌ رَحیمٌ (سوره یوسف، آیه53)؛ من خودم را تبرئه نمیکنم؛ زیرا درون، به بدی فرمان میدهد، مگر آن که پروردگارم رحم کند. پروردگارم آمرزگار مهربان است. صاحب وبلاگ ابتد این قضیه نقل کرده است که حضرت آیت الله قاضی از شهریه محروم شده بود و در عین حالی که چهار زن و چند بچه داشت، «من حیث لایحتسب» یعنی از جایی که حسابش را نمیکرد، خرجیاش میرسید. پس از آن قضیه مستر همفر جاسوس انگلیس را آورده است که به مزدوران انگلیس پول میدادهاست و بعد از آن احتمال داده است که حضرت آیت الله قاضی نیز مزدور انگلیس بوده و از آنجا پول میگرفته است. ما چنین سخنگفتنی را حمل بر این میکنیم که نفرت صاحب وبلاگ از عرفان موجب شده است، اینگونه سخن بگوید و گرنه وی قصد و غرضی نداشته است. به هر حال چنین نوشتهای نشان میدهد که طی آن چند گناه بزرگ انجام شده است که مهمترین آنها از این قرار است:
1. گناه بزرگ سوء ظن در نوشته صاحب وبلاگ دلیل و شاهدی محکمهپسند بر اتهام مزدوری حضرت آیت الله قاضی بیان نشده است. ظاهر نوشته نشان میدهد که صاحب وبلاگ مرتکب سوء ظن شده است که گناهی بزرگ است و عقوبتی سخت دارد. * خدای تعالی در وصف مشرکان مکه فرماید: وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً (سوره نجم، آیه28)؛ آنان هیچ اطمینانی نداشتند. جز از گمان پیروی نمیکردند و حال آن که گمان هیچ حقی را ثابت نمیکند. لذا به مؤمنان چنین سفارش میکند: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ(سوره حجرات، آیه12)؛ ای مؤمنان از بسیاری از گمانها بپرهیزید. برخی از گمانها گناهاند. * آوردهاند که از امیر مؤمنان(ع) پرسیدند، فاصله میان حق و باطل چقدر است؟ آن حضرت فرمود: چهار انگشت، و آنگاه دستش را میان گوش و چشمش نهاد و فرمود: ما رأته عیناک فهو الحق وما سمعته اذناک فأکثره باطل(بحار الأنوار - العلامة المجلسی ج 27 ص 195)؛ آنچه را که چشمانت ببیند، حق است و آنچه را گوشهایت بشنود، باطل است. * امام صادق(ع) فرمود: حسن الظن أصله من حسن إیمان المرء وسلامة صدره ، وعلامته أن یرى کل ما نظر إلیه بعین الطهارة والفضل ، من حیث ما رکب فیه وقذف من الحیاء والامانة والصیانة والصدق(بحار الأنوار - العلامة المجلسی ج 27 ص 196)؛ خوش گمانی ریشهاش ایمان نیکوی شخص و سلامت سینهاش(از بیماریهای اخلاقی) است و نشانهاش این است که همه را با چشم پاکی و فضیلت میبیند و این از آن روست که حیاء و امانتداری و رازداری و صداقت در وجودش آمیخته شده و ریشه دوانده است. * پیامبر(ص) فرمود: أحسنوا ظنونکم باخوانکم تغتنموا بها صفاء القلب ، ونقاء الطبع(همان)؛ گمانهایتان را به برادرانتان نیکو گردانید تا با آن صفای قلب و پاکی طبع به دست آورید.
2. گناه بزرگ تهمت صاحب آن وبلاگ با توجه به این که بدون دلیل و شاهدی محکمهپسند اتهام مزدوری انگلیس را به حضرت آیت الله قاضی زده است، مرتکب گناه بزرگ تهمت شده است که عقوبت سختی دارد. در این زمینه آیات و روایاتی را در پست « منافات عاشقی با اتهام زنی» آوردهام؛ لذا اینک به نقل دو روایت بسنده میکنم. پیامبر(ص) فرمود: من بهت مؤمنا أو مؤمنة أو قال فیه ما لیس فیه أقامه الله تعالى یوم القیامة على تل من نار ، حتى یخرج مما قاله فیه(بحار الأنوار - العلامة المجلسی ج 27 ص 194)؛ هرکه به مرد یا زن مؤمنی دشنام بدهد یا درباره او چیزی بگوید که در او نیست، خدا در روز قیامت او را بر تلی از آتش بیایستاند تا آن که عقوبت تهمتی که زده است، سپری شود. * امیر مؤمنان(ع) فرمود: المؤمن لا یغش أخاه ولا یخونه ولا یخذله ولا یتهمه ، ولا یقول له : أنا منک برئ(بحار الأنوار - العلامة المجلسی ج 27 ص 194)؛ مؤمن به برادرش نیرنگ نمیزند و به او خیانت نمیکند و او را خوار نمیسازد و به او اتهام نمیبندد و به او نمیگوید که من از تو بیزارم.
3. گناه سوء استفاده از آیات قرآن صاحب آن وبلاگ آیه « مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ » را که ناظر به مؤمنان است و طی آن گفته شده است، خدا آنان را از جایی که تصورش را نمیکنند، روزی میدهد، چنان به کار برده است که گویا از رهگذر آن قصد تمسخر دارد و آن جایی که حسابش را نمیکرده، عبارت از سفارت انگلیس بوده است. البته باید صاحب وبلاگ چنین قصدی نداشته باشد؛ اما به هرحال به خواننده چنین القا میشود. اگر چنین باشد، چند نوع سوء استفاده از آیه شده است: اول این که از آیه برای تمسخر مؤمنان استفاده شده است و این در حالی است که خود تمسخر مؤمنان گناه کبیره است و خدا از آن نهی کردهاست؛ آنجا که فرمود: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ(سوره حجرات، آیه11)؛ ای مؤمنان گروهی گروه دیگر را مسخره نکند. بسا آنان بهتر از ایشان باشند. دوم این که آیه را نا به جا تطبیق کرده است. برای توضیح این نکته مناسب به نظر میرسد، قسمت بیشتری از این آیه نقل شود. * وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً (*) وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»(سوره طلاق، آیه 2و 3)؛ و هرکه از خدا پروا کند، خدا برای او گشایشی قرار میدهد و از جایی که حسابش را نمیکند، به او روزی میرساند. هر که بر خدا توکل کند، خدا برای او کافی است. چنان که ملاحظه میشود، آیه ظهور در این معنا دارد که رزقی که به شخص پرواپیشه میرسد، حلال است؛ چون اولاً، خداست که روزی میرساند و خدا هم روزی حلال به بندهاش میدهد؛ ثانیاً، رزقی که به شخص پرواپیشه میرسد، بر اثر پرواپیشگی و دوری کردن او از مال حرام است؛ بنابراین تطبیق رزق در آیه به پول انگلیس که به مزدورانش میدهد، تطبیق نادرست و تفسیر به رأی و بازی با کلام الهی است. برای این که بزرگی چنین گناهی روشن شود، توجه شما را به روایات ذیل جلب میکنم: * رسول خدا(ص) فرمود: اکثر ما اتخوف على امتی من بعدی رجل یتأول القرآن یضعه على غیر مواضعه(النصائح الکافیة- محمد بن عقیل ص 141 : اخرج الطبرانی فی الاوسط)؛ بیشترین چیزی که بعد از خود بر امتم میترسم، این است که کسی قرآن را توجیه کند و آن را نا به جا تطبیق نماید. * نیز فرمود: لعن الله المجادلین فی دین الله على لسان سبعین نبیا ، ومن جادل فی آیات الله کفر ، قال الله : * ( ما یجادل فی آیات الله إلا الذین کفروا ) * ومن فسر القرآن برأیه فقد افترى على الله الکذب(وسائل الشیعة (آل البیت ) - الحر العاملی ج 72 ص 190)؛ نفرین خدا به زبان هفتاد پیامبر بر کسانی باد که در دین خدا ستیزهجویی کنند. هرکه در آیات خدا ستیزهجویی کند، کافر است. خدا فرمود: «جز کافران در آیات خدا ستیزهجویی نمیکنند.» هر که قرآن را طبق رأی خود تفسیر کند، بر خدا دروغ بسته است. * نیز فرمود: من قال فی القرآن برأیه ، أو بما لا یعلم فلیتبوأ مقعده من النار(جامع البیان - إبن جریر الطبری ج 1 ص 54)؛ هرکه در آیات قرآن طبق رأی خود یا بر طبق آنچه نمیداند، سخن بگوید، جایگاهش از آتش دوزخ پر شود. متأسفانه تطبیقات نا به جای آیات قرآن در مطالب آن صاحب وبلاگ فراوان به چشم میخورد. در بسیاری از موارد ملاحظه میشود، آیاتی را که مربوط به کافران و منافقان است، بر مخالفان دیدگاه خود که همگی اهل ایمان و تعبّد و تهجّدند، تطبیق میکند و با دستاویز قرار دادن آیات مؤمنان را سگ و خر و الاغ و چارپا و مانند آنها میخواند. پناه به خدا میبریم از این جرأت و جسارت. |
نويسنده: قلبی خواهان عشق |
(پنج شنبه 86 مهر 12 ساعت 8:45 عصر) |
اینجا سرای قلبی خواهان عشق الهی است. او میخواهد به گرد خانه عشق الهی طواف کند. از گناه و ستیزهجویی بپرهیزد و عطر محبت و مدارا و وحدت و اخلاص بیافشاند: «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ»(بقره،197). هدف او این است که خود و خلق خدا را به عشق الهی سوق دهد؛ چرا که دین چیزی جز عشق الهی نیست: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق الهی است؟». تمام اعمالی که ما انجام میدهیم برای نیل به قرب و وصال الهی است. به پیامبر اسلام(ص) نیز فرمان داده شده است که مزدی جز این را از خلق بر رسالتش نخواهد: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»(شوری،23). او میکوشد، به دین با عینک محبت، مدارا، اخلاق، عرفان و وحدت شیعه و سنی بنگرد و از همه آموزههای دینی تفسیری عاشقانه و عارفانه به دست بدهد. عشق و عرفانی که آبشخوری جز آیات و روایات ندارد. ان شاء الله |
شمار بازدیدها |
امروز:
25 بازدید
|
معرفی |
|
|
دسته بندی مطالب |
لینک های وبلاگ ها |