متنی که اینک ملاحظه می کنید، نامه ای است که یکی از ایرانیان مقیم خارج با عنوان «کمی تأمل» به شرح ذیل برایم ارسال کرده است و نیز پاسخی که به آن داده ام. قبل از آن لازم است، بیان کنم. آنچه که در این نامه منعکس شده، چهره مشوه و زشتی از اسلام است که مخالفان اسلام و یا تاریک اندیشان مسلمان درست کرده اند و پاسخ من همه مستند به آیات و روایات معتبر است که به جهت پرهیز از اطاله تنها به ذکر آدرس در متن بسنده می کنم: 2. پاسخ نامه |
نويسنده: قلبی خواهان عشق |
(سه شنبه 90 مرداد 18 ساعت 3:47 عصر) |
جوهره وجود آدمی روح اوست و اشباع روح آدمی با برخورداری از معنویت است. مادیات محض آدمی را به پوچی و هیچی و بیهودگی سوق می دهد. اومانیسم و فمنیسم و انسان گرایی و منیت سرانجامی جز مادیت و پوچی و بی هدفی نخواهد داشت؛ چون اساساً انسان بدون هستی بخش و آفریدگارش بی معنا و بی هدف است و نمی تواند هدف معقولی در این زندگی مادی فناپذیر و زودگذر ترسیم کند. آدمی به طور فطری خود را حلقه انگشت کسی می یابد که هستی اش را به او بخشیده و روزی از او خواهد گرفت و اگر از پس این جهان خدایی و آخرتی نباشد، انسان نمی تواند هدف و معنایی پیدا کند. معنویت یعنی توجه به این واقعیت انکارناپذیر. معنویت یعنی عاشق کسی شدن که هرچه دارد،از اوست. معنویت یعنی تلاش برای کسب رضای معشوق هستی بخش. معنویت یعنی در اندیشه زندگی دیگر بودن. اینک سخن فمنییستی به نام خانم رایا شوکت فرد را بخوانید که به همین نتیجه گرانسگ رسیده است: رایا شوکت فرد یکی از طرفداران عقاید فمنیسم که به اسلام بازگشته در دومین همایش جهانی زنان با عنوان «رهآورد جهان اسلام در مسائل زنان و واکاوی پیامدهای فمنیست» که در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار شد، به بیان بخشی از زندگینامه خود پرداخت و خاطرنشان کرد: من یک ایرانی الاصل هستم که 41 سال پیش به همراه خانواده خود به آمریکا مهاجرت کردم، اما اکنون در مصر ساکن بوده و دبیر کل وبسایتی با نام «اسلام آنلاین» هستم. تاکنون حدود 20 سال مبلغ اسلام بودهام و 36 سال عمر خود را در آمریکا گذراندهام و حدود 5 سال به مصر مهاجرت کرده و مدرک فوقلیسانس خود را در یکی از دانشگاههای این کشور اخذ کردم. این فمنیست به اسلام بازگشته خاطرنشان کرد: من قربانی فمنیسم هستم و هنگامی که به همراه خانواده خود به آمریکا مهاجرت کردم تنها کسب شهرت و داشتن خودرو، مسکن و سایر امکانات رفاهی گرانقیمت مدنظرم بود، اما ناگهان دیدم زندگی من خالی از معنویت است و استدلالم این بود که حضور مرد در زندگی من هیچ معنایی ندارد. باید توجه داشت بنیاد خانواده زن است و هنگامی که زن بنیان خانواده را سست کند، بنیان خانواده، جامعه و کشور سست میشود که این امر به وضوح در آمریکا مشاهده میشود. علت اصلی آن امر این است که زنان در آمریکا از نظر فکری و روحی از خانواده جدا شدهاند. رایا شوکتفرد در ادامه تصریح کرد: من هنگامی که خلأ معنویت را در زندگی خود یافتم به دنبال ادیان مختلف گشتم و احساس میکردم به این شیوه میتوانم این خلأ را پر کنم در صورتی که به کلی فراموش کرده بودم من یک مسلمان هستم. در ابتدا به دین هندویی و بودایی و سپس مسیحیت گرویدم؛ اما در نهایت به اسلام بازگشتم و متوجه شدم این مدت که به دنبال معنویت بودم تنها در قرآن و اسلام مطرح شده است. سورهای که من را به اسلام بازگرداند سوره فاتحه بود. هنگامی که متوجه شدم از راه بیراه شدم، اسلام مرا به راه اصلی بازگرداند. رایا شوکتفرد خاطرنشان کرد: از آن به بعد تصمیم گرفتم مبلغ اسلامی شوم و در حال حاضر حدود 20 سال به این امر اشتغال داشته و نیز به تحقیق در خصوص زنان آمریکایی پرداختم. بیشتر زنان آمریکایی معتقدند کارکردن آنها مهمتر از خانهداری و مادر بودن است و مسئولیت مادری را امری بیارزش میدانند. حجاب یعنی حیا، اما در آمریکا حیا در میان زنان و مردان آمریکایی وجود ندارد. اکنون حدود 5 سال است در مصر زندگی میکنم و فمنیستها سعی دارند زنان مسلمان را گمراه کنند و حتی میزان طلاق در کشور مصر بسیار بالا رفته است. منبع پیش تر نیز داستان مشابه این در رسانه ها منعکس شد که برای یادآوری آن را در ذیل می آورم:
سهیلا مسعودفر آرین، دختری که در هشت سالگی از ایران به اتریش میرود، ابتدا در آمریکا، فارغالتحصیل دانشگاه مامایی از دانشگاه USC میشود و از خانواده پولدار که همواره به خاطر زیبایی و ثروت، زبانزد اطرافیان و جامعه بودهاند، با یک اتفاق ساده، چنان متحول شد که اکنون بیواسطه با خدا راز و نیاز میکند.
|
نويسنده: قلبی خواهان عشق |
(چهارشنبه 89 فروردین 4 ساعت 7:12 صبح) |
اینجا سرای قلبی خواهان عشق الهی است. او میخواهد به گرد خانه عشق الهی طواف کند. از گناه و ستیزهجویی بپرهیزد و عطر محبت و مدارا و وحدت و اخلاص بیافشاند: «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ»(بقره،197). هدف او این است که خود و خلق خدا را به عشق الهی سوق دهد؛ چرا که دین چیزی جز عشق الهی نیست: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق الهی است؟». تمام اعمالی که ما انجام میدهیم برای نیل به قرب و وصال الهی است. به پیامبر اسلام(ص) نیز فرمان داده شده است که مزدی جز این را از خلق بر رسالتش نخواهد: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»(شوری،23). او میکوشد، به دین با عینک محبت، مدارا، اخلاق، عرفان و وحدت شیعه و سنی بنگرد و از همه آموزههای دینی تفسیری عاشقانه و عارفانه به دست بدهد. عشق و عرفانی که آبشخوری جز آیات و روایات ندارد. ان شاء الله |
شمار بازدیدها |
امروز:
16 بازدید
|
معرفی |
|
|
دسته بندی مطالب |
لینک های وبلاگ ها |