طلبه تابلوی عشق و محبت است. هم به خدا عشق دارد، چرا که مصداق «وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ»(بقره/165) است و هم به خلق خدا عشق و محبت می ورزد. به همین رو مخلوقات خدا به ویژه مؤمنان را دوست دارد. با آنان مهربان است. به آنان دعا می کند. آنان را مسخره نمی کند و با نام زشت نمی خواند و با آنان بداخلاقی و بدزبانی نمی کند. بنابراین اگر کسی خود را طلبه معرفی کرد و با بداخلاقی و بدزبانی و با حالت تمسخر با مردم سخن گفت و دهان به ناسزا و لعن گشود، باید او را طلبه نشماریم. من اینک تلقی خودم را از عاشقی طلبه ذیل چند عنوان بیان می کنم.
1. طلبه با مردم مهربان است. اخلاق طلبه اخلاق خداست؛ یعنی با مؤمنان مهربان است؛ چنان که خدا با مؤمنان مهربان است: «وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیماً (احزاب/43)» . به عبارت دیگر اخلاق طلبه همان اخلاق پیغمبر(ص) است و لذا با مؤمنان مهرورزی می کند: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ (توبه/128)؛ رسولی به سوی شما آمده است که از خودتان است و رنج شما براو گران و بر (راهنمایی) شما حریص و به مؤمنان رئوف و مهربان است.»
بلکه طلبه به همه مردم اعم از کافر و مؤمن مهربان است؛ چنان که اخلاق خدا این گونه است: «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ (حج/65)». طلبه در مواجهه با کافران خوش اخلاق است؛ چون در قرآن خوانده است که: «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً(لقمان/15)؛ اگر پدر و مادرت تلاش کردند که تو آنچه را به آن آگاه نیستی، همتای خدا قرار دهی، از آنان اطاعت نکن؛ ولی با آنان در دنیا به گونه ای پسندیده رفتار نما.» طلبه کافران را وقتی دوست ندارد که بنای بر لجاجت و عداوت و جنگ داشته باشند؛ چنان که رسول خدا(ص) چنین بود: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ(فتح/ 29)؛ محمد رسول خدا و کسانی که با او هستند، بر کافران(لجباز) سرسخت و بر همدیگر مهربان اند.» این آیه در سوره مدنی فتح است؛ نه در سوره مکی؛ بنابراین پیامبر و مؤمنان زمانی بر مشرکان مکه سخت گرفتند که بیش از سیزده سال با آنان با مدارا و مهربانی رفتار کرده بودند؛ اما آنان مسلمانان را شکنجه و اذیت می کردند. قتال پیامبر با مشرکان مکه برای دفاع از مسلمانان و احقای حق آنان بود. مشرکان مکه به تصرف اموال مهاجران دست زده بودند و پیامبر برای احقاق حق مهاجران فرمان داد که اموال آنان را در زمان عبور کاروان تجاریشان از نزدیکی های مدینه تصرف کنند. در سوره ممتحنه خطاب به مسلمانان در زمینه مهربانی و نیکی با کافرن آمده است: «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ (8) إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (9)؛ خدا شما را باز نداشته است که به کسانی که با شما به سبب اسلام آوردنتان جنگ نکرده اند و شما را از سرزمین خود نرانده اند و در این زمینه پشتیبانی نکرده اند، دوستی کنید و با عدل با آنان رفتار نمایید. خدا کسانی را که با عدل با آنان رفتار کند، دوست دارد. خدا تنها شما را از دوستی با کسانی بازداشته است که با شما به سبب اسلام آوردنتان جنگ کردند و در این زمینه پشتیبانی نمودند. هر که آنان را دوست داشته باشد، ستمگر است».
2. طلبه به مردم دعا می کند. اخلاق طلبه اخلاق فرشتگان است. او برای همه مردم اعم از کافر و مؤمن دعا می کند: «وَ الْمَلائِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی اْلأَرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ (شوری/5)؛ فرشتگان با حمد خدا را تسبیح می کنند و برای کسانی که در زمین اند، آمرزش می خواهند. بدان که خدا آمرزگار مهربان است». دعای فرشتگان در خصوص مؤمنان این چنین در سوره غافر آمده است: «الَّذینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذینَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبیلَکَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحیمِ (7) رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتی وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ (8) وَ قِهِمُ السَّیِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّیِّئاتِ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (9)؛ کسانی که تخت پادشاهی خدا را بر دوش می کشند و کسانی که پیرامون آن هستند، خدا را با حمد خود تسبیح می کنند و به او ایمان دارند و برای مؤمنان چنین دعا می کنند: پروردگارا! (سایه) محبت تو بر همه چیز گسترده است و تو به همه چیز آگاهی. بیامرز کسانی را که توبه کردند و از راه تو پیروی نمودند و عذاب دوزخ را از آنان باز گیر. پروردگارا! آنان را به بهشت های عدن که آنان را وعده داده ای، درآر! همین طور پدران و همسران و فرزندان صالح آنان را که تو مقتدر و درست کرداری. آنان را از بدی ها بازدار. هرکه را از بدی ها بازداشتی، به آنان محبت کرده ای و آن کامیابی بزرگی است». اخلاق طلبه اخلاق پیامبران است. او به گناهکاران دعا می کند؛ نظیر پیامبر اسلام(ص): «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ(آل عمران/159)؛ به سبب لطف خدا با مسلمانان نرم هستی. اگر تندخو و سخت دل بودی، از پیرامونت می پراکندند. از آنان درگذر و برای آنان استغفار کن». اخلاق طلبه نظیر اخلاق حضرت یعقوب(ع) است که برای پسرانش ستمکارش دعا کرد، علیرغم آن که فرزند دلبندش یوسف را از او جدا کرده و به سبب آن سال ها دلش را خون کرده بودند.: «قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ (یوسف/98)؛ (یعقوب) گفت: برای شما از پروردگارم آمرزش خواهم خواست. او آمرزگار مهربان است». اخلاق طلبه اخلاق حضرت ابراهیم(ع)، حضرت محمد(ص) و یارانش است که به همه دعا می کنند؛ حتی کافران، مگر وقتی که برایشان یقین حاصل شود که آنان دشمن خدایند؛ چنان که در سوره توبه آمده است: «ما کانَ لِلنَّبِیِّ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکینَ وَ لَوْ کانُوا أُولی قُرْبى مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحیمِ (113) وَ ما کانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهیمَ ِلأَبیهِ إِلاَّ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهیمَ َلأَوَّاهٌ حَلیمٌ (114)؛ سزاوار نیست که پیامبر و مؤمنان برای مشرکان، بعد از آن که برای آنان آشکار شود که آنان دوزخی اند، آمرزش بخواهند(؛ اما تا قبل از آن که آشکار نشده است، رواست که آمرزش بخواهند). هرچند خویشاوند باشند. آمرزش خواستن ابراهیم برای پدرش(عمویش) تنها برای این بود که به او وعده داده بود؛ اما وقتی برای او آشکار شد که او دشمن خداست، از او بیزاری جست. ابراهیم بسیار دعاکننده و بردبار بود».
3. طلبه مردم را مسخره نمی کند. طلبه مؤمنان را مسخره نمی کند؛ چون می داند که آن اخلاق کافران و منافقان و ظالمان است: «زُیِّنَ لِلَّذینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا(بقره/212)؛ زندگانی دنیا برای کافران آراسته شد و آنان مؤمنان را مسخره می کنند». طلبه آگاه است که از مقام مردم نزد خدا بی خبر است. بسا آن کسی را که مسخره می کند، از آبرومندان درگاه خدا باشد:« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ(حجرات/11)؛ ای مؤمنان نباید گروهی گروه دیگری را مسخره کند. بسا که آنان بهتر باشند و نباید زنانی زنان دیگری را مسخره کنند، بسا که آنان بهتر باشند».
4. طلبه نام زشت بر مردم نمی نهد. طلبه اتهام زنی نمی کند و مردم به ویژه مؤمنان بالاخص مردان وارسته ای مثل شیخ نخودکی اصفهانی و سید هاشم حداد و شیخ رجبعلی خیاط را با نام های زشت نمی خواند. آنان را شیطان و کافر و ضال و مضل و اهل بدعت نمی نامد. چون می داند که نباید کسی را به آسانی از جرگه اسلام و ایمان خارج کرد؛ چرا که در قرآن خوانده است: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا(نساء/ 94)؛ به کسی که به شما سلام کرد، نگویید که مؤمن نیستی تا زندگی دنیا را طلب کنی». نیز خوانده است: «وَ لا تَنابَزُوا بِاْلأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإیمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ(حجرات/11)؛ همدیگر را با القاب زشت نخوانید. به لقب زشت خواندن چه بد است، بعد از این که ایمان آوردید. هرکه از این کار توبه نکند، ستمگر است».
5. طلبه با مردم بدزبانی نمی کند. طلبه وقتی با مردم سخن می گوید، با آنان بداخلاقی و بدزبانی نمی کند؛ به خصوص آن که مخاطب او افراد مؤمن باشند. او ملاحظه کرده که در قرآن در وصف مؤمنان آمده است: وقتی می شنوند، مشرکان مکه سخنان بیهوده ای می گویند، یا به سکوت برگزار می کنند یا اگر سخنی می گویند، مؤدبانه و محترمانه است: «وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَکُمْ أَعْمالُکُمْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ لا نَبْتَغِی الْجاهِلینَ(قصص/55)؛ مؤمنان وقتی سخن لغوی را بشنوند، روی می گردانند و می گویند: اعمال شما برای شما و اعمال ما برای ما. سلام بر شما! ما نادانان را نمی خواهیم». نیز باز خطاب به پیامبر اسلام(ص) آمده است: «ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ(نحل/125)؛ (مشرکان مکه) را با حکمت(سخن استوار) و پند نیک به راه پروردگارت بخوان و با آنان به طوری که نیکوتر است، بحث کن».
توجه: به اطلاع خوانندگان محترم برسانم که در کامنت های این پست برخی از اطلاعات مناسب این پست آورده شده است که ملاحظه آنها خالی از فایده نیست؛ از جمله:
1. یادداشت برای یک دوست مهربان راجع به لحن سخن گفتن یکی از دوستانش با من 2. یک یادداشت به یک دوست عزیز مسلمانم و پاسخ او 3. یادداشت برای یک دوست محترم مسیحی و پاسخ او
|