به نام آنکه جان را فکرت آموخت
با سلام
در مورد نظرات خانم يا آقاي "مسئول تالار رهپويان وصال" نکات بسياري قابل ذکر است:
ظاهرا ايشان تمام انسانهايي که در ايران زندگي مي کنند رو از نظر دين يکسان فرض کرده اند که سوالات زيادي در مورد قبول داشتن يا نداشتن دين اسلام يا قرآن مطرح کرده اند. بسياري از افراد به هيچ ديني اعم از اسلام، مسيحي، يهودي، زرتشتي، بهايي يا هر اسم ديگري معتقد نيستند ولي در عين حال شهروند ايران هستند. اگر کسي به هيچ ديني معتقد نباشد بايد مطابق کدام قوانين حقوقي در ايران زندگي کند؟
من يک شهروند ايراني هستم و به طور اسمي دين اسلام دارم ولي معتقد نيستم که دين اسلام بهترين هست يا قرآن کتابي کامل براي تمام عصرهاست يا تحريف نشده است يا قرآن معجزه است و غيره. برعکس معتقدم که در اين عصر انسانهايي وجود دارند که بسيار بيشتر از محمد و جعفر صادق و باقر مي دونند.
دين مربوط به خلوت مردم هست، در دل مردم هست. امري کاملا شخصي و خصوصي است. هيچ ديني نمي تواند شاخصي براي تعيين قوانين کلان شهروندي يا حقوقي ارائه بده. هر کجا در دنيا ذره اي از معرفت و علم و دانش وجود داشته، رفتند گرد و خاکش رو پاک کردند، در موزه هاي جهان گذاشتند و در دانشگاه ها تدريس کردند و براي اداره کشورها ازش استفاده کردند. کجا اسمي از قرآن و قوانين اسلام در دنيا به جز چند کشور عربي و ايران وجود داره؟ اينها اصلا مهم نبودند در تاريخ جهان. اين چه معجزه اي در قرآن و دين اسلام هست که فقط ما بهش پي برديم و تمام کشورهاي دنيا که قوانين بسيار منصفانه تري از ما دارند بهش پي نبردند؟
آريايي بيچاره از پشت کوه هاي هندوکش آمد، فرهنگ ديرپا و آيين مهرورزي و مهر پرستي رو بنيان گذاري کرد. بعد زرتشت با اون انديشه هاي قوي و والا آمد. حالا ما گرفتار نهج البلاغه و قرآن و اسلام و مرجع تقليد و ....شديم. در نهج البلاغه به صراحتي مي گه زنها عقلشون کمه، به حرفشون گوش نديد و هر کاري مي گن وارونه بکنيد. اين هم از زن شناسي نهج البلاغه. سوره نسا قرآن هم سراسر مملو از احترام به زن!!! دين چه اسلام چه هر دين ديگري کارخانه توليد نفرت هست و ديوارهاي بلند بي اعتمادي و کينه رو به وجود آورده. حماقت انسان دين رو به وجود آورد و دين حماقت انسان رو جاودان کرد.
هيچ کس منکر تفاوت هاي فيزيکي و روحي زن و مرد نمي شه ولي اين دو جنسيت دو انسان هستند با حقوقي برابر در همه چيز. نمي شود که تمام حقوق دانان دنيا رو بي علم فرض کرد و چون اسلام گفته بايد ديه يا ارث به اين صورت باشد ما هم بپذيريم که اين است راه رستگاري و هيچ کس هم حق اعتراض ندارد. دليلي براي نسبت دادن اين احکام به خدا وجود نداره. خدايي که بشر رو آفريده و از نظرش هيچ بنده اي به بنده ديگر برتري نداره چطور مي تونه احکام نابرابري براي زن و مرد وضع کنه. خدا به ما بنده ها عقل داده که ازش استفاده کنيم و راه سعادت رو پيدا کنيم.
ما انسانيم اعم از زن و مرد. بياييم به هر کسي اجازه بدهيم در خلوت خود به دين خود مشغول باشه. ولي براي همه بدون در نظر گرفتن ديني که به آن اعتقاد دارند يا نه، قوانين و حقوق يکسان شهروندي در نظر بگيريم. دو هزار و پانصد سال پيش کوروش همه انسانهاي تحت امپراطوري ايران رو آزاد به انتخاب دين گذاشت و همه رو از حقوق شهروندي يکسان برخوردار کرد (منشور حقوق بشر- موزه بريتانيا). بهتره کمي به انديشه هاي قوي حاکم بر مردم اين کشور در ساليان پيش هم و همچنين قوانين حقوقي ديگر کشورها هم فکر کنيم.