جالب است. داشتم در اینترنت میگشتم درباره «والنتاین» که به روز عشاق یا روز عشق معروف است، اطلاعاتی را به دست آورم، با خبر زیر مواجه شدم. ابتدا آن را از نظر بگذرانید و بعد هم سخنی درباره روز «والنتاین» دارم. «والنتاین» مسلمان شد.
به گزارش خبرگزاری آینده روشن، شبکه خبری «المعلومات العربیه» در این باره نوشت: خبر مسلمان شدن «والنتاین» بر جو حاکم مصر تا ثیر زیادی داشته است و هنوز جزء خبرهای داغ محافل مصری است. چندی پیش «والنتاین» به همراه یکی از مسئولان باشگاه به حضور شیخ الازهر رفته و با پذیرش اسلام نام خود را از «والنتاین» به محمد تغییر داد. وی گفت: چند سالی است که در مصر ساکن است و در این مدت با آداب و رسوم اسلام آشنا و شیفته رفتار و اخلاق مسلمانان شده است. «المحیط» در این باره گزارش داد: پس از مسلمان شدن این دروازه بان رومانیایی بسیاری از ستارههای مشهور فوتبال به آیین نبوی گرایش یافتهاند. «سامویل ایتو» کامرونی، ستاره باشگاه «بارسلونا» اسپانیا و «تیری هنری» گلزن باشگاه «آرسنال» در راس کسانی هستندکه قصد تشرف به اسلام را دارند. مسلمان شدن چند خانم مسیحی را هم به نام های فیدلا و ماریفی و جیگرتا و کرول و گریس و ماریلو آن هم در روز والنتاین در اینجا بخوانید: عجب ولنتاینی شد ! اما سخنم درباره روز والنتاین واقعاً جای تأسف است، در حالی که والنتاین و دیگر جوانان مسیحی مسلمان می شوند و سنت های اسلامی را بر سنت های مسیحی ترجیح می دهند، جوانان مسلمان ما مفتون سنت های گناهآمیز غربی میشوند. چند سالی است حوالی 26 بهمن ماه ( 14 فوریه ) که می شود هیاهو و هیجان را در خیابان ها می بینیم. مغازه های اجناس کادوئی لوکس و فانتزی شلوغ می شود. همه جا اسم Valentine به گوش می خورد. اغلب بچه مدرسه ای ها می دانند که " در قرن سوم میلادی در روم باستان فرمانروایی بوده است به نام کلودیوس دوم. کلودیوس عقاید عجیبی داشته است از جمله این که سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن میکند. کلودیوس به قدری بی رحم و فرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرأت کمک به ازدواج سربازان را نداشت. اما کشیشی به نام والنتیوس ( ولنتاین )، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبردار می شود و دستور می دهد که والنتاین را به زندان بیندازند. والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان می شود. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق، با قلبی عاشق اعدام می شود. از این رو او را به عنوان شهید راه عشق می دانند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق! " این که کشیشی بیاید و پسرهای مجرد را به دخترهای مجرد برساند و برایشان عقد ازدواج جاری کند و چنین امر خیری بزرگ داشته شود، هیچ ایرادی ندارد. اما متأسفانه چنین روزی بیشتر روز دختربازی و پسربازی شده است و دخترها و پسرها بدون عقد شرعی با هم مرواده دارند و به همدیگر هدیه میدهند. تردیدی نیست که این سنتی غربی و غیر اسلامی است و اهتمام به آن ترویج گناه و بدعت است. در اسلام معنا ندارد که دختران و پسران نامحرم روابط غیر شرعی با هم داشته باشند و به هم هدیه بدهند.
چاره چیست؟ حال با این بدعت و سنت غیر اسلامی چه باید کرد؟ مهمترین راه حلهایی که پیشنهاد کردهاند، به این قرار است: الف. تحریم و قدغن کردن سنت والنتاین: برخی مثل مفتیان عربستان این سنت را تحریم کرده اند و با جلوه های ظاهری آن مثل لباس قرمز پوشیدن مقابله می کنند. اما به نظر نمی رسد که مقابله علنی و خشونت آمیز با آن چندان کارساز باشد. ب. ایرانیسازی سنت والنتاین: برخی هم مثل ملی گراها در پی آن هستند که یک روز ایرانی را جانشین آن کنند. اما صرف ملیت و ایرانی بودن برای ما ارزش نیست. ما بیش از آن که ایرانی باشیم، مسلمانیم و باید به سنت ها و ارزش های اسلامی پایبند باشیم. حتی اگر پاره ای از سنت های ایرانی هم خلاف اسلام باشد، باید با آنها مبارزه کرد. ج. اسلامیسازی سنت والنتاین: برخی از مذهبی ها هم روز ازدواج حضرت فاطمه را پیشنهاد کرده اند. اما چندان مناسبتی میان این دو ملاحظه نمی شود. نه حضرت علی(ع) و نه فاطمه(س) قبل از عقد شرعی با هم مراوده عاشقانه نداشتند. بعد از عقد هم اگر به یکدیگر عشق می ورزید، عشقشان در طول عشق به خدا بود؛ نه منتزع از یاد خدا و یا در معصیت خدا و مخالفت با اوامر الهی. د. مماشات با سنت والنتاین: برخی از مذهبی ها هم با آن کنار آمده اند. منتها تلاش کرده اند، تفسیر اسلامی از آن به دست دهند. مثلاً آن را مطلق می کنند و چنین روزی را روز جهانی عشق و دوستی می خوانند و یا پیشنهاد می کنند که در این روز محرم ها و همسران به همدیگر هدیه بدهند. شاید بهترین راه مقابله هم همین باشد. ما نمونه اش را داریم. ما با عید نوروز همین گونه مواجهه کرده ایم. یک عید زرتشی را اسلامی کرده ایم و در آن به جای آتش پرستی خداپرستی می کنیم و دعا می خوانیم. جهت آن این است که عشق به جنس مخالف فطری بشر است و با امور فطری بشری نمی توان مقابله کرد؛ بلکه باید آن را به سمت و سوی سالم و شرعی جهت داد. روش انبیاء هم همین بود که سنتهای قومشان را در مواردی که گناهآلود و خرافهآمیز بوده است، تصحیح می کردند. برای مثال فرمودند: برای بت ها سجده و عبادت و قربانی نکنید. برای خدا سجده و عبادت و قربانی کنید. اما نمی توان نادیده گرفت که به هرحال این بدعت است و اگر بدعت از قبیل عبادت خدا هم باشد، مردود است. آورده اند که وقتی امام علی(ع) به خلافت رسید و ملاحظه کرد، مردم سنت نماز تروایح را در ماه رمضان اجرا می کنند، مردم را از آن نهی کرد. البته مردم فریاد واعمرایشان بلند شد و نپذیرفتند سنتی را که عمر تأسیس کرده است، وانهند. چاره اساسی کار این است که بکوشیم فتیله عشق الهی را در جامعه خود بالا بکشیم تا به جای عشق ورزی به جنس مخالف آن هم به طریق گناهآمیز به خدا و اولیای الهی عشق بورزند و اگر هم به محرم و همسر خود هم عشق می ورزند، در طول عشق الهی باشد و نه مستقل از آن و یا خدای ناکرده در مخالفت با آن. ما تا وقتی شعله چنین عشقی را در دل جوانانمان نیافروخته ایم، هر روز شاهد نفوذ یک ویروس سنت غربی به زندگی خود خواهیم بود و ما ناگزیر خواهیم شد با حالتی انفعالی به روفو کردن آن بپردازیم. تا وقتی که قبله جوانان ما غرب است، به قبله سنت های اسلامی سر سجده فرود نخواهند آورد. والنتاین اسلامی و به عبارت دیگر روز عشق ورزی اسلامی همان ایام الله است. همان ایامی که خدا یاد می شود و به عبادت پروردگار پرداخته می شود. روزهایی که شعائر الهی بزرگ داشته می شود: وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ (سوره حج، 32)؛ کسانی که شعائر الهی را بزرگ دارند، از تقوا و پرواپیشگی دلشان است. تقوای الهی و خداترسی به ما حکم می کند، از تقدیس و بزرگداشت روزهایی مثل روز والنتاین و مانند آن که وارداتی فرهنگ غرب و گناهآلودند، پرهیز کنیم و به جای آن اعیاد اسلامی که ایام الله اند و شعائر الهی در آن بزرگ داشته میشود، تقدیس و بزرگ داشته شود. این لینک را هم ببنید. راه حل های جالبی برای مقابله با سنت والنتاین به دست داده است: ولنتاین ، نه ؛ چه چیز آری ؟ |
نويسنده: قلبی خواهان عشق |
(چهارشنبه 86 بهمن 24 ساعت 8:31 عصر) |
گویند که هر چیزی را به ضد آن میشناسند. عشق به خدا داشتن یعنی به غیر خدا عشق نداشتن. چیزی که از آن به «زهد» تعبیر میکنند. زهد یعنی بی رغبتی به دنیا. کسی که عاشق خداست، حرص و طمع به دنیا ندارد. به راحتی میتواند، هرگاه که بخواهد، مال و جاه و شهرت و هرچیز دنیایی را از خود دور کند؛ اما آنان که عاشق خدا نیستند و به دنیا عشق میورزند، دنیا به بند جگرشان وصل است. دوست دارند، جانشان را بدهند؛ اما مالشان را ندهند و پست و مقامشان را رها نکنند. برای کسب مال و پست و مقام حاضرند، هرکاری را انجام دهند: آبرو ببرند. افتراء ببندند. اسراف کنند. تقلب کنند و هر کاری دیگر. من برای تأیید این معنا روایاتی را ذیل چند عنوان میآورم: 1. معنای زهد همان طور که آمد، زهد یعنی بی رغبتی به دنیا، و این مستلزم این است که بر آنچه از دنیا از دست میدهیم، افسوس نخوریم و نیز به آنچه به دست میَآوریم، خوشحال نباشیم؛ چنان که اما سجاد(ع) فرمود: ألا و إن الزهد فی آیة من کتاب الله عز وجل: " لکیلا تأسوا على ما فاتکم و لاتفرحوا بما آتاکم (الکافی - الشیخ الکلینی ج 2 ص 128)؛ آگاه باشید که زهد در آیهای از قرآن این چنین معنا شده است: " زهد این است که بر آنچه از دست دادهاید، افسوس نخورید و به آنچه به دست آوردهاید، شادمان نباشید". نیز امام صادق(ع) فرمود: لیس الزهد فی الدنیا باضاعة المال و لاتحریم الحلال، بل الزهد فیها ان لاتکون بما فی یدک اوثق بما عند الله عزوجل(تهذیب الأحکام - الشیخ الطوسی ج 6 ص 327)؛ زهد در دنیا این نیست که مال را تباه کنی و حلال را بر خود حرام نمایی؛ بلکه زهد در دنیا این است که آنچه را که در دست داری، بر آنچه نزد خداست، ترجیح ندهی. 2. لازمه زهد لازمه زهد در زندگی دنیا این است که به امور دنیوی مثل جمع آوری ثروت به اندازه کفایت زندگی خود یا صرف آن در راه صحیح به ویژه انفاق به مردم نیازمند بسنده شود و کوشش نشود که ثروت بیش از اندازه نیاز شخصی بیاندوزیم و آن را برای ولخرجی و شکمبارگی و زنبارگی و شهرتطلبی و کسب پست و مقام صرف کنیم. آوردهاند که در شب اسراء(حرکت شبانه پیامبر از مسجد الحرام به مسجد الاقصی) خدا به پیامبر(ص) فرمود: یا أحمد، إن أحببت أن تکون أورع الناس، فازهد فی الدنیا و ارغب فی الآخرة، فقال: إلهی و کیف ازهد فی الدنیا و ارغب فی الآخرة؟ فقال: خذ من الدنیا خفا من الطعام و الشراب و اللباس، و لاتدخر شیئا لغد، و دم على ذکری(مستدرک الوسائل - المیرزا النوری ج 21 ص 48)؛ ای پیامبر! اگر دوست داری که پرهیزکارترین مردم باشی، به دنیا بیرغبت باش و به آخرت علاقهمند. عرض کرد: خدایا چگونه؟ فرمود: خوردنی و نوشیدنی و پوشیدنیات در دنیا خفیف و اندک باشد و چیزی را برای فردایت نیاندوزی و مدام به یاد من باشی. 3. تضاد حب خدا با حب دنیا لازمه حب و عشق به خدا زهد و بیرغبتی به دنیاست و این دو هرگز با هم قابل جمع نیستند. امام باقر(ع) در حدیثی قدسی آورده است که خداوند فرمود: وعزتی وجلالى وعظمتی وبهائی وعلو ارتفاعی لایؤثر عبد مؤمن هوای على هواه فی شئ من أمر الدنیا إلا جعلت غناه فی نفسه وهمته فی آخرته وضمنت السماوات والارض رزقه وکنت له من وراء تجارة کل تاجر(الکافی - الشیخ الکلینی ج 2 ص 137)؛ به عزت و جلال و عظمت و درخشش و بلندمرتبگیام سوگند که بنده مؤمن عشق به من را بر عشق به هیچ چیزی از دنیا ترجیح نمیدهد. من بر اثر آن بینیازش میکنم و همتش را در راه آخرت قرار میدهم و بر آسمان و زمان روزیاش را مقرر میکنم و من برای او در پس تجارت هر تاجری هستم. علی(ع) فرمود: إن کنتم تحبون الله، فاخرجوا من قلوبکم حب الدنیا(مستدرک الوسائل - المیرزا النوری ج 21 ص 41-42)؛ اگر خدا را دوست دارید، دوستی دنیا را از دلتان بیرون کنید. نیز فرمود: کما أن الشمس واللیل لا یجتمعان، کذلک حب الله وحب الدنیا لا یجتمعان(مستدرک الوسائل - المیرزا النوری ج 21 ص 42)؛ همچنان که خورشید و شب با هم جمع نمیشوند، دوستی خدا و دوستی دنیا هم با هم جمع نمیشوند. 4. قساوت قلب عاشق دنیا کسی که عاشق خدا باشد، رقت قلب دارد. آدم رقیق القلب هم از خوف خدا میگرید و هم از غم مردم؛ اما کسی که به دنیا علاقهمند شود، گرسنه خوابیدن و بی سرپناهی و ناتوانی و بیماری و مصیبتهای مردم برایش بیاهمیت میشود و آنچه برایش اهمیت دارد، شکمبارگی و زنبارگی و شهرت و مقام است. از عیسی(ع) آوردهاند که فرمود: قسوة القلوب من جفوة العیون، و جفوة العیون من کثرة الذنوب، و کثرة الذنوب من حب الدنیا، و حب الدنیا رأس کل خطیئة(مستدرک الوسائل- المیرزا النوری ج 21 ص 39)؛ قساوت دلها از خشکی چشمهاست و خشکی چشمها از گناهان بسیار است و گناهان بسیار از دوست داشتن دنیاست و دوست داشتن دنیا سرچشمه هر خطا و گناه است. 5. زهد به دنیا، عشق به خدا چنان که آمد، دوستی دنیا دل را سخت و قسی میکند و قسی القلب نه از خوف خدا میگرید، نه از غم مردم. با گریه و جاری شدن اشک در عبادت و به یاد خداست که حلاوت ایمان به خدا و عبادت او چشیده میشود.قطرههای اشک جرعههای عشق رسول خدا(ص) فرمود: لایجد الرجل حلاوة الایمان فی قلبه حتى لایبالی من أکل الدنیا(الکافی - الشیخ الکلینی ج 2 ص 128)؛ شیرینی ایمان به خدا را کسی نمیچشد که دنیا برایش اهمیت دارد. نیز امام صادق(ع) فرمود: حرام على قلوبکم أن تعرف حلاوة الایمان حتى تزهد فی الدنیا (همان)؛ شیرینی ایمان به خدا تا به دنیا بیرعبت نشدهاید، بر دلتان حرام است. |
نويسنده: قلبی خواهان عشق |
(جمعه 86 بهمن 19 ساعت 1:35 عصر) |
اینجا سرای قلبی خواهان عشق الهی است. او میخواهد به گرد خانه عشق الهی طواف کند. از گناه و ستیزهجویی بپرهیزد و عطر محبت و مدارا و وحدت و اخلاص بیافشاند: «فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ»(بقره،197). هدف او این است که خود و خلق خدا را به عشق الهی سوق دهد؛ چرا که دین چیزی جز عشق الهی نیست: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق الهی است؟». تمام اعمالی که ما انجام میدهیم برای نیل به قرب و وصال الهی است. به پیامبر اسلام(ص) نیز فرمان داده شده است که مزدی جز این را از خلق بر رسالتش نخواهد: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»(شوری،23). او میکوشد، به دین با عینک محبت، مدارا، اخلاق، عرفان و وحدت شیعه و سنی بنگرد و از همه آموزههای دینی تفسیری عاشقانه و عارفانه به دست بدهد. عشق و عرفانی که آبشخوری جز آیات و روایات ندارد. ان شاء الله |
شمار بازدیدها |
امروز:
35 بازدید
|
معرفی |
|
|
دسته بندی مطالب |
لینک های وبلاگ ها |